اتهام زنی به تمام یک جامعه مهاجر، به خاطر چند پرونده مشکوک، نه سیاست انقلابی است و نه اخلاقی. وقتی روایت ها یکی یکی تکذیب می شوند، وقت آن است که از خود بپرسیم: چرا برخی دنبال ساختن «دشمن» از میان دوستان قدیمی اند؟
یادداشت خبرنگار ایرانی حوزه افغانستان را با عنوان «از تهمت تا تکذیب؛ هزینهسازی برای وحدت ملی با شایعه» در ذیل بخوانید.
اتهام زنی به تمام یک جامعه مهاجر، به خاطر چند پرونده مشکوک، نه سیاست انقلابی است و نه اخلاقی. وقتی روایت ها یکی یکی تکذیب می شوند، وقت آن است که از خود بپرسیم: چرا برخی دنبال ساختن «دشمن» از میان دوستان قدیمی اند؟
اتباع غیرمجاز، از منظر قانونی و شرعی، موظف به ترک کشورند؛ این موضوع محل اختلاف نیست و هیچکس آن را انکار نمیکند.
اما برای تسهیل روند بازگرداندن یا اخراج این افراد، نیازی به دروغپردازی، شایعهسازی یا اتهامزنی نیست. همراهکردن جامعه نباید با تحریف حقیقت و قربانیکردن اخلاق صورت گیرد.
چه شد آن ماجرای 400 تبعه غیرمجاز که مدعی بودند در حال حفر تونل زیر مقر سپاه بودند؟ که تکذیب شد.
یا آن داستان 18 تبعه غیرمجاز که در مشهد ادعا شده بود در حال ساخت پهپاد برای موساد هستند؟ که آن هم تکذیب شد.
اگر برخی از اتباع، واقعاً با رژیم صهیونیستی همکاری کردهاند، این واقعیتی تلخ است؛ اما آیا میتوان به همین بهانه، همه را محکوم و طرد کرد؟ آیا باید تر و خشک را با هم سوزاند؟
فراموش نکنیم:
در نجف، ملازمان امام خمینی (ره) اغلب از همین اتباع غیرایرانی بودند.
اعلامیههای ایشان را همینها به داخل کشور میرساندند.
سابقه مبارزاتی برخی از این افراد، از بسیاری از مسئولان فعلی جمهوری اسلامی طولانیتر است.
در دوران دفاع مقدس، اسامیشان روی سنگ مزار شهدا نقش بسته.
در دفاع از مرزهای شرقی کشور، در کنار حاج قاسم سلیمانی، بینام و نشان، اما مؤثر ایستادند.
در سیل سال 98، همدوش مردم ایران امداد رساندند.
در اوج بحران کرونا در سال 99، چرخخیاطیهای کوچکشان را رایگان در خدمت تولید ماسک برای بیمارستانهای کشور قرار دادند.
در دفاع از حرم، که در واقع دفاع از جمهوری اسلامی و ایران بود، بیش از دو هزار شهید تقدیم کردند؛ پیکر بسیاری از آنها هنوز از سوریه بازنگشته است.
و حتی در همین روزها، در میانه تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران، مردم شریف هرات که سالهاست بهحق «ایران کوچک» نامیده میشوند، پیشگام بودند. آنان در اقدامی کمنظیر، به سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران مراجعه کردند و آمادگی خود را برای حمایت مالی، پشتیبانی مردمی، و حتی اعزام نیرو برای دفاع از ایران در برابر تجاوز احتمالی اسرائیل اعلام نمودند. این یعنی پیوندی فراتر از مرز، ریشهدارتر از تابعیت، و عمیقتر از سیاست.
و حتی در همین روزها، در میانه تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران، مردم شریف هرات که سالهاست بهحق «ایران کوچک» نامیده میشوند، پیشگام بودند. آنان در اقدامی کمنظیر، به سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران مراجعه کردند و آمادگی خود را برای حمایت مالی، پشتیبانی مردمی، و حتی اعزام نیرو برای دفاع از ایران در برابر تجاوز احتمالی اسرائیل اعلام نمودند. این یعنی پیوندی فراتر از مرز، ریشهدارتر از تابعیت، و عمیقتر از سیاست.
ایران، بهعنوان قرارگاه مرکزی انقلاب اسلامی، نهتنها وظیفه دفاع از خود را دارد، بلکه مسئول حفظ شأن و حرمت نیروهاییست که در جغرافیای وسیعتری از مرزهای رسمی، دل در گرو آرمانهای آن نهادهاند.
آیا عادلانه است که به خاطر چند مورد جاسوسی یا همکاری با دشمن که اغلب از میان افراد بیسواد و فریبخورده بودهاند، جمعیت چند میلیونی از اتباع مجاز و قدیمی را که با جان و دل پای ایران و انقلاب ایستادهاند، نادیده بگیریم و قربانی تعمیمهای ناعادلانه کنیم؟
انقلاب اسلامی، مرز نمیشناسد؛ معیار آن، وفاداری، ایثار و فداکاری است، نه شناسنامه. اگر امروز جمهوری اسلامی پابرجاست، بخشی از آن را مدیون همانهایی هستیم که بیادعا، بیتابعیت رسمی، اما با دل و جان در کنار ملت ایران ایستادند. ایران نهتنها باید در برابر نفوذ و خیانت بایستد، بلکه باید در برابر بیعدالتی و نانمکنشناسی هم مقاوم باشد.
عدالت، مرز نمیخواهد. شرافت، ملیت نمیشناسد.