نشست بازخوانی اجتماعی جنگ 12 روزه با موضوع «وضعیت شناسی مهاجرین افغانستانی در ایران» در انجمن راحل برگزار شد.
انجمن راحل در ادامه سلسله نشستهای تخصصی «وضعیتشناسی مهاجرین افغانستانی در ایران»، بیستویکمین نشست خود را با عنوان «جنگ 12 روزه و مهندسی رسانهای مهاجرهراسی» عصر روز چهارشنبه 23 میزان/مهر 1404 با مدیریت رضا عطایی، دبیر کارگروه اجتماعی_سیاسی انجمن راحل، در خانه اندیشهورزانِ تهران برگزار کرد.
در بخش ابتدایی نشست، محمدجواد قاسمیان با تشریح نتایج پژوهش میدانی و رصد فضای رسانهای 12 روز جنگ اخیر، بر نقش تعیینکننده رسانهها در دوگانهسازی هویتی و طرد اتباع تأکید کرد. قاسمیان افزود که طبق تحقیق و پژوهش تیمشان بیش از 300 هزار محتوا را بررسی کردند و دریافتند پیامرسانها و کانالهای تلگرامی سهم عمدهای در پمپاژ روایتهای طرد و هشتگهای «اخراج» داشتند.
وی با اشاره به نقش برخی نهادهای رسمی در دامنزدن به ذهنیتهای منفی نسبت به مهاجرین گفت: «در جریان جنگ دوازدهروزه، تقریباً هر روز شاهد پخش خبر دستگیری اتباع به اتهام جاسوسی از صداوسیما بودیم، در حالی که بعدها روشن شد هیچیک از آن افراد، جاسوس افغانستانی نبودند.» او افزود: «چنین رفتارهایی، بازتابی از کنشهای نژادپرستانه است که امری قبیح و دور از شأن یک جامعه متمدن و تاریخی است.»
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به سه جریان غالب در فضای مجازی اعم از جریان ملیگرا و امنیتمحور، جریان حقوقبشری و انسانمحور و جریان میانهی عملگرا، گفت:«هر جریان راهحلها و ارزشهای متفاوتی پیشنهاد کردند. این تشتت گفتمانی و شایعسازیها توسط جریان اول، به شکلگیری دوگانهسازی هویتی انجامید.» او هشدار داد که جعل خبر، اطلاعرسانی شتابزده از سوی مسئولان و برجستهسازیهای منفی (جرایم استثناییِ برجستهشده) به تشدید نفرت و نژادپرستی انجامید که پیامدهای بلندمدتی بر همزیستی اجتماعی خواهد گذاشت.
محمد لسانی مهمان دوم نشست، با تأکید بر اهمیت شناخت «واقعیت میدان» گفت: نباید نسبت به بازنمایی رسانهای سوگیری حداکثری داشت، زیرا رسانه واقعیت را میسازد و گاه آن را تحریف یا اغراق میکند. او افزود:«مسئله ایران و افغانستان محدود به حوادث اخیر نیست بلکه ریشهای تاریخی دارد و هر دو طرف، هم حاکمیت و هم مهاجران، در اصلاح تصویر موجود نقش دارند.» به گفتهی لسانی، مهاجران باید خود را «سفیر برند افغانستان» بدانند تا واقعیت میدان ترمیم شود. وی در بخش دیگری با اشاره به بُعد فنی رسانهها افزود:«پیامرسانها پیام را یکسویه منتقل میکنند برخلاف شبکههای اجتماعی که امکان گفتوگو دارند و میتوانند زمینهساز گسترش سوگیریها و ذهنیتهای منفی شوند.
این کارشناس رسانه در ادامه سخنان خود با اشاره به مفهوم «قلههای تصویر» گفت:«طی چند سال اخیر، چهرههای شاخصی که در رسانهها از مهاجران افغانستانی بازنمایی شدهاند، اغلب منفی بودهاند. او توضیح داد که وقتی از «قلههای تصویر» افغانستانیها در ذهن ایرانیان سخن میگوییم، نامهایی مانند قاتل مهرجویی، قاتل روحانیون مشهد یا درگیریهای مرزی طالبان و شهادت مرزبانان ایرانی به ذهن میرسد؛ مواردی که در رسانهها برجستهسازی شدهاند و تصویر عمومی را شکل دادهاند.» لسانی تأکید کرد این وضعیت حاصل «قلهسازی» و «چهرهسازی» رسانهای است و برای اصلاح آن، هم حاکمیت باید نقش ایفا کند و هم روایتهای مثبت و انسانیتری از جامعه مهاجر در رسانهها برجسته شود.
در جمعبندی، شرکتکنندگان تأکید کردند که بحران فعلی محصول تلاقی چند عامل است: ضعف حکمرانی در مدیریت مهاجرت، خلأ تشکلیابی قانونی در جامعه مهاجر، و کارکرد مخرب برخی جریانهای رسانهای. آنها تأکید کردند که حل مسئله نیازمند یک برنامه ترکیبی از اصلاحات نهادی، سیاستگذاری هوشمند و اقدام رسانهای هماهنگ است.
نشست با پرسشوپاسخ فعال و حضور پژوهشگران، دانشجویان و کنشگران فرهنگی ایرانی و افغانستانی به پایان رسید.