
سازمان دیده بان حقوق بشر در گزارش تازه خود در مورد وضعیت رسانه ها و خبرنگاران افغانستان، از لایه ی جدید تبعیض و بی عدالتی علیه شیعیان هزاره افغانستان تحت سلطه طالبان پره برداشته است.
این نهاد حقوقبشری گزارش خود را در مصاحبههای آنلاین با خبرنگاران در داخل افغانستان و مصاحبه حضوری با خبرنگاران افغانستانی ساکن در ترکیه و سازمانهای پناهجویان افغانستان تهیه کرده است.
دیدهبان حقوقبشر گفته است که طالبان با سرکوب و سانسور شدید، آزادی رسانههای افغانستان را «پایمال» کرده و رسانهها را مجبور میکنند که قبل از نشر گزارشها، تأیید این گروه را دریافت کنند.
دیدهبان حقوقبشر در بخشی از این گزارش به صورت ویژه به وضعیت خبرنگاران هزاره در افغانستان، به ویژه خبرنگارانی که از سوی طالبان بازداشت شدهاند، پرداخته است.
در این گزارش آمده است که هزارهها در بیست سال اخیر هدف حملات انتحاری طالبان بودند و اکنون این گروه خبرنگاران هزاره را «دشمن» فکر میکنند.
دیدبان حقوق بشر در گزارش خود نوشته است که طالبان با روزنامهنگاران بازداشتی متعلق به اقلیتهای قومی، بهویژه هزارهها رفتار بدتری دارند.
این نهاد به نقل از یک خبرنگار هزاره نوشته است که نیروهای استخبارات طالبان هنگام بازداشت او را مسخره میکردند و میگفتند: «یک بچهی هزاره جرأت کرده علیه ما حرف بزند؟ ما در جنگ علیه امریکاییها پیروز شدیم، تو فکر میکنی کی هستی؟ برای ما هیچ نیستی! هر وقت بخواهیم میتوانیم تو را بکشیم.»
دیدبان حقوق بشر افزوده است که طالبان به یک روزنامهنگار دیگر هزاره گفتهاند: «اگر به زبان پشتو صحبت میکردی، جرمت کمتر بود.»
در این گزارش آمده است که روزنامهنگاران هزاره در افغانستان با محدودیتهای بیشتری روبهرو هستند، زیرا استخبارات طالبان در مناطق هزارهنشین فعالتر است.
این نهاد افزوده است که شماری از خبرنگاران هزاره که در دادگاههای طالبان تبرئه میشوند، همچنان ممکن است با شکنجه و بدرفتاری از سوی این گروه روبهرو شوند.
دیدبان حقوق بشر به نقل از یک روزنامهنگار هزاره نوشته است: «من وکیل مدافع نداشتم. هیچکس جرأت نمیکند وکیل یک روزنامهنگار شود. به تبلیغ علیه طالبان محکوم شدم و تهدید کردند که حتا اگر تبرئه شوم، ممکن است کشته شوم.»
دیدهبان حقوقبشر مأموران استخبارات و امر به معروف و نهی از منکر طالبان را عامل اصلی بدرفتاری و شکنجه خبرنگاران افغانستان در عموم و خبرنگاران هزاره به خصوص دانسته است.
پیش از این نیز شماری از خبرنگاران هزاره پس از آزادی از زندان طالبان، روایتهای از رفتار تبعیضآمیز این گروه ارائه کرده بودند.
مرتضی بهبودی خبرنگار هزاره افغانستانی – فرانسوی پس از آزادی از زندان طالبان گفت که این گروه او را با مجرمان داعش در سلول قرار داده بودند تا از سوی آنان شکنجه شوند.
پس از نشر گزارش دیدهبان حقوقبشر، رسول پارسی، استاد دانشگاه و زندانی سابق طالبان نوشت که «من این ادعا را تأیید میکنم که هزارهها و شیعیان در زندانهای طالبان در وضعیت بسیار بدی بهسر میبرند.»
او افزود که همیشه با زندانیان هزاره رابطهای دوستانه و صمیمی داشته و از جمله با یک دکتر هزاره همسلولی بوده است.
آقای پارسی نوشته است: «او انسانی شریف، کمحرف، آرام و منطقی بود. اما چون بیشتر عمر خود را در ایران سپری کرده بود، با آداب و رسوم اینجا، بهویژه با فرهنگ و ساختار زندانهای افغانستان، چندان آشنا نبود.»
رسول پارسی گفته است: «من که به عنوان ملا امام وینگ(بخش) بودم، معمولاً با بیشتر زندانیان هزاره، کمونیستها و دیگر کسانی که در اقلیت یا مظلوم واقع میشدند، رابطه خوبی داشتم و میکوشیدم رابطه همدلانه ای داشته باشم بسیاری از آنها به راحتی در اتاق من، بیشتر از همه اتاقها رفتوآمد میکردند.»
او افزوده است: «به همین دلیل، برخی از مخالفانم در زندان مرا متهم میکردند و میگفتند: مولوی صاحب همیشه با رافضیها، کمونیستها و بینمازها و چلیها در ارتباط است و اتاقش پر از هزارهها و این مردم است.»
این استاد دانشگاه شهادت داده است که «هزارهها ناچار بودند پشت سر ما نماز بخوانند و دستانشان را بسته نگه دارند تا کمتر مورد تمسخر و طعنه قرار بگیرند. با این حال، من همیشه تأکید میکردم که هرکس باید در مذهب خود آزادی عمل داشته باشد. ما همه مسلمانیم، هرچند از مذاهب مختلف.»
رسول پارسی در ادامه نوشته است: «بهخوبی به یاد دارم شبی را که حاجی شاهولی از ولایت خوست، با لگد مهر دکتر را به گوشه وینگ پرتاب کرد. آن شب جنجال بزرگی بهپا شد و پای قمندان(فرمانده) به میان آمد. قمندان مرا خواست و من برایش توضیح دادم که حاجی شاهولی به وسایل مذهبی دکتر بیاحترامی کرده و حتی الفاظ زشت و توهینآمیزی ( …رم د مهرت، روی مهر الله نوشته بود) نسبت به مهر شیعیان بهکار برده است. خوشبختانه آن قضیه در نهایت به نفع دکتر ختم شد.»
آقای پارسی در پایان نوشته است: «هزارهها هم از نظر قومی و هم از نظر مذهبی مورد تبعیض و فشار قرار میگرفتند.»
طالبان از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، سیاست تبعیضآمیز علیه هزارهها در پیش گرفتهاند و در صدد حذف و سرکوب آنان بودهاند.
این گروه در این مدت بارها اقدام به کشتار هزارهها، غصب زمین و کوچ اجباری آنان کردهاند و زمینهای زیادی را از هزارهها غصب و خانوادههای زیادی را به صورت اجباری کوچ دادهاند.