• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

فحش و ناسزاگویی پسر کاکای اشرف غنی در میدان هوایی کابل

<p style="text-align: justify;">دوستان عزیز!<br /> من کارمند میدان هوایی کابل هستم. چند روز قبل سرکارم بودم که در مخابره بالای قومندان قراول وی آی پی صدا کردند که اجمل غنی داخل وی آی پی می شود.<br /> من پرسیدم که اجمل غنی کیست. برایم گفتند پسر کاکای داکتر اشرف غنی احمد زی (پسر اکمل غنی) است در عین حال یکی از بدماش های امریکایی می باشد.<br /> این گفتهٔ پنجشیری همکارم بود منهم گفتم خوب پسر کاکای احمدزی است - مگرکسی که برایم معلومات داد از پنجشیر<br /> درست بود و من در موردش اشتباه کرده بودم اما او واقعآ بدماش برآمد.<br /> اجمل غنی 10 دقیقه بعد داخل وی آی پی شد. پاسپورتش را گرفتم تا برایش خروجی بزنم. دیدم پاسپورت اش امریکایی است. او خودهم فارسی را به لهجه انگلیسی صحبت می کند و معلوم می شود که عمرش را در امریکا سپری کرده باشد.<br /> من با شوخی با مسوول تشریفات میدان هوایی که کارمند وزارت خارجه است گفتم که برادر با پاسپورت غیر دیپلوماتیک آنهم پاسپورت امریکایی چگونه این نفر داخل وی آی پی شده است. زمانی که خروجی را بالای پاسپورت زده بودم آن دوستم به شوخی به جلالتمآب اجمل غنی! سخنان مرا نقل کرد. یک باره جهنم بالایم فرو ریخت. اجمل غنی با فحش و ناسزا به لسان انگلیسی مرا اخطار داد که در ده روز آینده از وظیفه برطرفت می کنم.<br /> من معذرت خواستم و گفتم من با دوستم شوخی کردم و فکر نمی کردم او به شما از دهان من نقل قول کند. بعد اجمل غنی که در پرواز دوبی بود، رفت که داخل طیاره شود. وقتیکه از آخرین تلاشی وی آی پی می گذشت که باز سر و صدایش بلند شد شتابان خود را به اطاق تلاشی رساندم و دیدم که اجمل غنی جار و جنجال برپا کرده است. کرزی را فحش می گوید، وزیر خارجه و وزیر داخله را فحش می گوید و می خواهد بدون تلاش بگذرد. یک بکس سیاه دستی داشت و آنرا نمی خواست داخل ماشین اکسری بگذارد.<br /> می گفت که او ده بار از این راه گذشته و میلیون ها دالر را به کمپاین آورده است. فحش می داد که کسی حق ندارد او را تلاشی کند. گاهی به فارسی و زیاد تر به انگلیسی پولیس موظف هراسان سویش نظر می کر د و بالاخره گفت که برایش اجازه نمی دهد بدون تلاشی از میدان بگذرد. همان بود که اجمل غنی سیلی آبداری را نوش جان پولیس کرد و پی هم او را مادر فاکر می گفت. همه جمع شدند و بالاخره با میانجی گری قوماندان؛ اجمل غنی داخل طیاره شد آنهم بدون تلاشی!!<br /> حال که آیا او قاچاق می کرد، پول سیاه با خود می برد، یا چی می کرد؟ معلوم نشد.<br /> اکنون سوال من از داکتر احمد زی است. شما که وعده به اصلاحات کرده اید، وعده به حاکمیت قانون و تطبیق قانون کرده اید، چگونه می گذارید پسر کاکای تان مرا اخطار برطرف شدن بدهد، تلاشی ندهد. پولیس را با سیلی بزند.<br /> او چی حق دارد کرزی، وزیر خارجه و وزیر داخله را فحش ناموسی بدهد.<br /> داکتر صاحب احمدزی! اگر این روال ادامه پیدا کند استعفا می دهم و تذکره ام را به اجمل غنی تسلیم می کنم و از افغانستان بیرون می شوم یا باید اجمل غنی به چنگال قانون سپرده شود.<br /> <br /> کارمند میدان هوایی خواجه رواش کابل<br /> صمیم احمد یما</p>

  پربازدید ترین