• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

چرا از «چک سفید امضاء» سعودی برای ایجاد یک مرکز اسلامی در کابل نگرانم؟

چرا از «چک سفید امضاء» سعودی برای ایجاد یک مرکز اسلامی در کابل نگرانم؟
<p style="text-align: justify;">تفاهمنامه احداث مرکز فرهنگی ملک عبدالله سعودی در کابل رسماً امضا شد.<br /> براساس این قرارداد، مرکز فرهنگی ملک عبدالله در تپه مرنجان شهر کابل با وسعت 119 هزار متر مربع توسط یک شرکت سعودی ساخته خواهد شد. علاوه بر مدرسه دینی، مسجدی با گنجایش 15 هزار نفر، خوابگاهی به ظرفیت 5000 نفر و سالون کنفرانس بزرگ و... نیز خواهد داشت.<br /> سفیر عربستان در کابل، در جریان امضای این تفاهمنامه مدعی شد که این، یک مرکز اسلامی نمونه! در سطح منطقه خواهد بود که مردم در آن، مسائل اسلامی! را خواهد آموخت و سپس ادعا کرد که عربستان در جنگ برضد تروریسم قرار دارد!!<br /> ظاهراً طرح ساخت این مرکز، در زمان ملک فهد مطرح شده بود اما به دلیل جنگهای داخلی افغانستان، ناکام ماند. قرارداد ابتدایی این مرکز دوسال قبل میان وزیر حج افغانستان و رئیس شئون اسلامی عربستان امضا شده بود.<br /> مدیریت این مجموعه بزرگ، بر دوش یک شورای ده نفره خواهد بود که در رأس آن، رئیس شئون اسلامی عربستان، معین این اداره سعودی، سفیر عربستان در کابل و 7 نفر از نمایندگان افغانستان خواهد بود. ریاست مالی و مصارف آن نیز مستقیما بر دوش یک عرب سعودی خواهد بود.<br /> <br /> <strong>علاقمندی مراجع کشور از ساخت این مرکز چیست؟</strong><br /> مقامات افغانستان ساخت این مرکز را از دو بُعد می بینند: بُعد امنیتی و بُعد دینی<br /> مقامات امنیتی امیدوارند با ساخت این مرکز، از سفر نوجوانان و علاقمندان تحصیل علوم دینی به پاکستان جلوگیری کنند. مدارس دینی پاکستان، طالب پرورش می دهند و انتحاری به افغانستان می فرستند. به باور آنان، با ساخت این مرکز در کابل، تا حدی می توان عناصر طالبان را مهار کرد و اشراف اطلاعاتی به این قضیه داشت.<br /> اما برخی علمای دینی و مقامات متولی دین مداری مردم می گویند که ساخت این مرکز به معنی تقویت نهادهای دینی، مبارزه با عناصر سکولار، بازسازی معنوی جامعه و نشر علوم شرعی و ثقافت و فرهنگ اسلامی است. آنان عربستان را بعنوان خادم حرمین شریفین می شناسند و ساخت یک مدرسه دینی را خدمت آنان به دین و متدینین افغانستان بر می شمارند.(مصاحبه جمعیت اصلاح با برخی علما)<br /> <br /> <strong>هدف سعودی از ساخت این مرکز چیست؟</strong><br /> علاقمندی عربستان سعودی دو نکته مهم است: یکی گسترش قدرت سیاسی این کشور و دیگری، ترویج آیدیالوژی سلفیت یا وهابیت در میان کشورهای اسلامی.<br /> برهمین مبنا وقتی طالبان سقوط کرد، عربستان بسیار خشمگین شد و رویه گرم و مناسبات حسنه ای با نظام کنونی نگرفت. عربستان بعنوان یک کشور ثروتمند که میلیاردها دالر کمک های بلاعوض به برخی دولتها می کند، کمک قابل ملاحظه ای به دولت و مردم ما نکرده است. کمک های این کشور به افغانستان غالباً بطور غیر رسمی به برخی نهادها و طالبان دینی در مناطق قبایلی و دوردست و اطرافی بوده است.<br /> مقامات و نظام سعودی، از معدود مراجعی بودند که نظام طالبان را در برابر جبهه مقاومت مرمی افغانستان به رسمیت شناختند و تاجایی که زور داشتند از آن حمایت سیاسی و مالی کردند. این کشور در کنار پاکستان، به خون مردم افغانستان شریک است. هزاران اعراب در کنار هزاران پاکستانی، زیر بیرق طالبان، مردم مزار و یکاولنگ و شمالی و ... را قتل عام کردند. البته همه اینها مربوط به گذشته تلخ ماست. اما ابهام بزرگ، این است که چرا بعد از استقرار نظام منتخب مردم، عربستان از طالبان حمایت می کنند؟<br /> چرا تا حال مقامات سعودی جنایات گسترده طالبان بر ضد مردم ما را محکوم نکرده اند؟ چرا فتوایی مبنی بر تحریم جنگ با دولت و مردم افغانستان از حلقوم ملاهای سعودی شنیده نشده است؟ چرا یکبار سعودی ها اعلام نکرده اند که انتحار بر ضد زن و کودک و غیرنظامیان افغان، حرام است؟<br /> سفیر سعودی در مراسم امضای تفاهمنامه ساخت مرکز ملک عبدالله سعودی مدعی شد که ما اسلام اعتدالی را تقویت می کنیم!! عربستان در جنگ با تروریزم قرار دارد!!.... اینها از کدام اعتدال می گویند؟؟ جنگ با کدام تروریزم؟؟؟<br /> اینها در کنار اسرائیل با فلسطینی های بیچاره جنگیدند. اینها منابع مالی حمله اسرائیل به غزه را تأمین کردند. اینها سنگ بنای داعش را گذاشتند که هزاران جوان بیچاره را در عراق و سوریه، اعم از سنی و شیعه و کُرد و ایزدی به خاک و خون کشیدند. داعش را آنچنان فربه ساختند که مانند سگ هاری شد که بر پاچه خود سعودی ها حمله ور شد و آنگاه سعودی ها مجبور شدند تا به ائتلاف امریکایی ضد داعش بپیوندند.<br /> آیا به طالبان و داعش باید اسلام اعتدالی گفت؟ پس اسلام تندرو کدام است؟<br /> اگر سعودی ها مسلمان معتدل هستند، تشیّع را تکفیر نکنند تا من نگران مدرسه شان نشوم؛ فارسی زبان ها را رافضی نگویند تا من از ملک عبدالله نترسم. اگر دنبال اعتدال هستند لطف کنند و فتوایی بر تحریم انتحار و تحریم کشتار زن و فرزند ما بدهند. اگر معتدل هستند طالبان را به اعتدال دعوت کنند ورنه اگر مجاهد هستند فتوای جهاد را در سرزمین خودشان بدهند. در همان خاورمیانه ی عربی، هزاران نظامی امریکایی وجود دارد بروند همانجا جهاد کنند و غازی شوند. یهود همانجاست، لخت و عور و امریکایی هم همانجاست. ما در افغانستان به قدر کافی مجاهد داریم و به قدر کافی جهاد کرده ایم؛ خدا قبولمان کند.<br /> من از ساخت مرکز دینی سعودی نگرانم؛ چون می بینم که هرسال در موسم حج، میلیونها کتاب برضد من و عقاید من نشر و توزیع می کنند. من نگرانم چون می ترسم کابل هم اسلام آباد شود. من تاحال با هیچ برادر حنفی ام مشکلی نداشته ام، با هیچ برادر پشتونم مشکلی نداشته ام، اما نگرانم که پای سلفیت، رشته پیوند من و برادرانم را بگسلاند. من حق دارم نگران باشم چون با تیغ تیز همین دینداران اعتدالی، صدها نفر از اقوام من در سرمای زمستانِ یکاولنگ قتل عام شدند؛ آنان را فقط به قصد ثواب و کسب جنّت کشتند!<br /> من نگرانم که دینداران اعتدالیِ مناطق قبایلی! به کابل سرازیر شوند و خوابگاه 5000 نفره مرکز ملک عبدالله را پر کنند. من نگران سیاستی هستم که مخلوط در دیانت سلفی می شود. راستش من از چک سفید خادم الحرمین می ترسم...<br /> توجیهات مقامات دولتی مان، برای من قناعت بخش نیست. ما روزگار سختی را با اسلام اعتدالی! مورد حمایت عربستان سعودی گذرانده ایم.</p> <p style="text-align: justify;"><strong>ترویج افکار سیاه</strong><br /> هر چند مقامات کشورمان بر تقویت مدارس دینی در داخل افغانستان تاکید دارند و از گسترش آنها حمایت می کنند اما متوجه باشند که نام عربستان سعودی با تروریزم و افراط گرایی اجین شده و هریک نام دیگری را در ذهن ما تداعی می کند.<br /> سازمان فریدوم هاوس در گزارشی که در سایت خود منتشر کرد، نوشته است حمایت مالی و لجستیکی سعودی از جنبش ها و شخصیت ها و جمعیت های وهابی در جهان، نقش قطعی در گسترش گروه های تروریستی داشته که هدف آنها نشر فرهنگ تکفیر و تنفر از هر کسی است که معتقد به تفکّر وهابی نباشد.<br /> وهابیت در حقیقت یک جریان سیاسی است که می‌خواهد با پوشش مذهبی و انتساب خویش به مذهب تسنن از وحدت مذاهب اسلامی جلوگیری نموده و خط تفرقه بین دو فرقه عمده خاصه و عامه را تشدید کند و زمینه ی سلطه استعمار بر ملل اسلامی را فراهم نماید.<br /> متاسفانه وهابیت امروزه با در دست داشتن سرزمین نفت خیز و ثروتمند عربستان و تکیه بر ثروت عظیم خدادادی توانسته است به جریان نیرومندی تبدیل شود و سازمان‌های بی‌شماری را در جهان برای تبلیغ مرام خویش بنیان نهد که از آن جمله می توان به سپاه صحابه و جمعیت العلمای پاکستان، القاعده و داعش اشاره کرد.<br /> البته افغانستان در سال های نه چندان دور از افکار وهابیون آسیب دیده است و آن زمان حاکمیت گروه طالبان بود .<br /> هر چند طالبان، مدعی استقرار شریعت اسلامی هستند و خود را حنفی مذهب و صوفی مشرب قلمداد می‏کنند؛ ولی اعمال و باورها و سنت‏هایشان شباهت زیادی با عملکرد وهابیان دارد، به طوری که شواهد موجود نشان حمایت کامل سیاسی، فکری و اقتصادی عربستان از آنها است.<br /> با توجه به روحیه و عقاید وهابیون احداث مرکزی از سوی عربستان در کشوری مانند افغانستان که مردمش اعم از شیعه سنی سمبل واقعی وحدت اسلامی را به جهانیان عرضه کرده اند جای کمی تامل دارد و نباید نسبت به پیامدهای آن بی توجه بود.<br /> در سال های اخیر نیز افغانستان شاهد تلاش های وهابیت برای جذب نیرو و تحریک احساسات مذهبی در خاک خود با انجام عملیات تروریستی و حمله به مراسم های عزاداری و نماز گزاران بود،<br /> اما خوشبختانه با هوشیاری عالمان دینی کشور به این هدف شوم خود نرسیده اند.<br /> پر واضح است که ناکامی طرح های دشمنان وحدت مردم افغانستان نیازمند هوشیاری و دور اندیشی مسئولین می باشد تا باوجود رفع نیازهای مقطعی کشور با تاسیس و احداث مراکز فکری و آموزشی نسبت به پیامدهای آن حساس باشند.</p>

  پربازدید ترین