• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

افشاگری در گاردین: از ترحم اسلامی در مکه خبری نبود، فقط غفلت سعودی دیدم

افشاگری در گاردین: از ترحم اسلامی در مکه خبری نبود، فقط غفلت سعودی دیدم
<p style="text-align: justify;">من شانس آوردم که از فاجعه منا جان سالم به در بردم، از همه مسلمانان جهان می خواهم به این همه رفتار غیرانسانی سعودی ها با زایران اعتراض کنند، چرا که لازم است تغییرات بنیادینی در اجرای مراسم حج بوجود آید.<br /> به گزارش گاردین، اینها جملات اولیه سابرینا رزاق حسین در نوشتاری است که به مناسبت فاجعه منا و کشتار حاجیان بیت الله الحرام و نیز تجربیات شخصی اش برای گاردین نوشته است.<br /> رزاق حسین می نویسد: با جمعیتی انبوه و دو میلیونی در شهر کوچکی چون مکه، به هرحال ما انتظار برخی ناراحتی ها را داشتیم و براساس آموزه های اسلامی، آنها را فرصتی برای محک صبر و متانت خود می دیدیم. ما با این تصور وارد حج امسال شدیم.<br /> اما درگرمای بیش از 40 درجه، سیاست گذاری های بسیار افراطی، جمعیت متخاصم و سازماندهی آشفته و بی نظم، تحمل غیرممکن بود. روزها که می گذشت من در سایه استرس و ناراحتی هایی که توسط برگزارکنندگان حج ایجاد شده بود دیگر به فکر آرامش و معنویتی که می بایست در خانه خدا و مسجدالحرام تجربه می کردم، نبودم. تصور اولیه من و والدینم که برای حج آمده بودیم این بود که بهرحال یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان درحال برگزاری حج است و براحتی می تواند از عهده آن برآید. اما الان که در انگلستان هستم خوشحالم و از خداوند تشکر می کنم که هنوز زنده ام اما تجربیات وحشتناک آن روز در منا هنوز با من است. حالا به چشمان خود دیدم که هزاران نفر به سوی مرگ می شتابند و “خواست خداوند” در مرگ آنها به عنوان دلیل و بهانه ذکر می شود.<br /> در مدینه که بودیم فضای معنوی و بسیار خوبی حاکم بود، علیرغم خیابان های شلوغ شهر نبی، مدینه به ما خوش آمد می گفت. دیابت مادرم دوباره بالا نمی رفت و باوجود گرمای شدید، آسم پدرم هم اذیت نکرد. بعنوان یک دختر زایر خیلی خوشحال بودم که دارم به مکه می روم. اما واقعیتی تلخ و وحشتناک در انتظارمان بود.<br /> مشکلات ما در مکه از همان ابتدا شروع شد. ورود وخروج به مکان های مقدس این شهر بسیار ناراحت کننده و استرس زا بود، به ویژه برای انبوه زایران پیر و ناتوان که مجبور بودند با صندلی چرخدار به این سایت ها وارد شوندو از آنها خارج شوند. این ما بودیم که باید به زایران ویلچری کمک می کردیم از صندلی پیاده یا به آن سوار شوند چون هیچ پیاده راه یا مسیر مخصوص این افراد وجود نداشت. انگار هیچ فکری برای این زایران در مکه نشده است.<br /> آب یکی از آزمونهای مهم سعودی هادر مکه بود. درحالی که بسیاری از زایران آب بدن خود را از دست می دادند، کمتر امکاناتی برای رساندن آب به آنها وجود داشت. مشکل کمبود آب به خصوص در رمی جمرات به شدت به چشم می خورد.<br /> رفتار نیروهای امنیتی و پلیس سعودی با زایران با آن مهارت های اندک ارتباطی اشان افتضاح بود. حداقل انتظار از کشوری که میزبان میلیون ها نفر از دهها کشور جهان با زبان ها و فرهنگ های مختلف است، این می باشد که حداقل نیروهای پلیس اش یک زبان دیگر به جز عربی بلد باشند. باز هم این مشکل اصلی نبود، چرا که رفتار بسیار زشت و فریاد کشیدن های خصمانه بر سر زایرانی که با زبان آرام و متمدنانه با ماموران پلیس سعودی صحبت می کردند، بسیار تاسف آور بود. این رفتار زشت تا پایان مراسم حج باعث تحقیر و ناراحتی زایران می شد. من به یاد ندارم هیچ کس در هیچ کجای جهان با من و والدینم اینگونه برخورد کرده باشد.<br /> به نظر می رسید تنها وظیفه ای که به دوش نیروهای پلیس جوان سعودی گذاشته شده بود و آنها نیز اجازه آن را داشتند، داد زدن و گفتن کلمه “نه” به زبان عربی و همچنین بستن هر مسیری که دلشان می خواست، آن هم بدون هیچ اخطاری بود. این بستن مسیرها درحقیقت بدون معرفی هیچ جایگزینی بود و این درشهری مثل مکه یعنی امضا کردن وقوع یک فاجعه.<br /> بعنوان مثال وقتی یک بار به مسجدالحرام رفتیم، آنها پیش از خروج ما یک در را به دلخواه بستند و گفتند تا نماز تمام نشود، در را باز نمی کنیم. ما هم یک ساعت و نیم در مسجدالحرام حبس شدیم. کم کم پشت در بسته شده، انبوه حاجیان جمع شدند و فشار غیرقابل تحملی به ما وارد آمد و باعث تنگی نفس و فشار روانی برخی از حاجیان شد. من هم ابتدا مودبانه و سپس با حالت التماس از ماموران سعودی خواستم به خاطر دیابت مادرم و آسم پدرم، اجازه دهند ما خارج شده و به هتلی که درست در نزدیکی این در بود، برویم. قند مادرم افتاد و بازهم آنها اجازه خروج به ما ندادند. ما با اینکه یک زایر را پیدا کردیم که درخواست ما را به نیروهای پلیس ترجمه کند، بازهم آنها به حرف ما گوش نکردند. تااینکه من با گریه فریاد زدم اگر این پیرزن اینجا بمیرد چه!؟ که مامور سعودی شانه هایش را بالا انداخت و گفت خب بمیرد!<br /> عایشه خان از بانوانی که در منچستر مدیر تجاری است و در کاروان اعزامی ما از انگلستان بود. درکنار او نیز خاطره ای در مورد رفتار بد سعودی ها برای ما به جای ماند. یک بار که نیروهای پلیس سعودی درهای خروج را بسته بودند، حال عایشه بد شد. پلیس سعودی هم اجازه کمک شوهرش به او را نمی داد تا اینکه عایشه خان بالاخره می افتد. نیروهای پلیس سعودی به جای خبرکردن آمبولانس، داشتند به آنها و وضعیت بدشان می خندیدند!<br /> حکایت رسیدن آمبولانس به آنها هم جالب بوده است. آمبولانس های خالی، آن نزدیکی ها بدون هیچ ماموریتی ایستاده بودند و هیچ تلاشی هم برای رسیدن به عایشه و کمک به آنها نمی کردند. درحالی که به نظر می رسید عایشه دچار حمله قلبی شده، عده ای از ما و پزشکان کاروان جلوی یکی از آمبولانس ها را گرفتیم تا او را نجات دهیم. حالا شما متوجه می شوید که نیروهایی که در آمبولانس نشسته اند، اصلا پزشک نیستند و حتی از اولیه ترین آموزش های پزشکی هیچ چیز نمی دانند، آنها فقط یونیفورم اورژانس را به تن کرده اند. آنها اصلا اجازه نمی دادند اطرافیان درمورد مشکل او صحبت کنند. بالاخره من وارد آمبولانس شدم و دیدم که هیچ وسیله پزشکی در آن نیست. سرانجام من را از آمبولانس به بیرون پرتاب کردند و ما گریه کنان خودروی امدادی را دیدیم که عایشه را برد، بدون اینکه بدانیم او را به کجا منتقل می کنند.<br /> من می توانم تعداد زیادی از تجربیات بد و ناخوشاند خود از رفتار سعودی ها در حج را برای شما تعریف کنم، مطمین هستم دیگر حاجیان نیز از این خاطرات بسیار دارند. اما آن یک اتفاق را به هیچ عنوان نمی توانیم به خود بقبولانم، اینکه هزاران حاجی بمیرند و این فاجعه بعنوان خواست خداوند و موضوعی غیرقابل اجتناب به دیگران خورانده شود، برای من غیرقابل قبول است.<br /> من می گویم اسلام بر پایه عقل و منطق استوار شده است. شما تنها زمانی می توانید بگویید یک اتفاق خواست خداوند متعال بوده که همه تلاش های خود را برای جلوگیری از آن اتفاق انجام داده باشید.<br /> حاجیانی که در سالهای گذشته به حج آمده بودند تعریف می کردند که به مرور زمان همه چیز در مکه و مدینه بهتر پیش می رفت و حتی سعودی ها برای کسانی که در پنج سال گذشته به حج مشرف شده بودند، ویزا صادر نمی کردند، این بدان معنا بود که آنها می خواستند بر جمعیت زایر کنترل بیشتری داشته باشند. مشکل دیگر انبوه ساختمان های بلندمرتبه در اطراف کعبه بود که بالاخره یکی از آنها باعث کشته شدن دهها تن از زایران در صحن مسجدالحرام شد. به نظر می رسد در برگزاری موسم حج، تغییرات بسیار بنیادینی لازم است.<br /> بسیاری از مشکلات و مدیریتهای نامناسب در حج، ریشه در عملکرد خود عربستان سعودی دارد. بسیاری از مقامات و نیروهای موجود در حج قادر به اتخاذ تصمیمات مستقل و مناسب نیستند، درحالی که شاهزاده ها و میهمانان آنها بعنوان حجاج ویژه در نظر گرفته می شوند و مقامات و نیروهای دیگر نمی توانند تصمیماتی مبتنی بر ایمنی و صلاح حجاج عادی دیگر بگیرند.<br /> سخن آخر اینکه من در مکه مسلمان زیاد دیدم، اما کمتر اثری از اسلام دیدم. من هیچ دلسوزی و ترحمی از میزبانان خود ندیدم. آنها برای جان ما و راحتی ما نگران نبودند. من از همه حجاج، مسلمانان و حتی دیگران می خواهم – نه اینکه صحبت های من را در این نوشتار قبول کنند- بلکه دست کم صدای خودشان را به گوش جهان برسانند. به نمایندگان خود در پارلمان ها و شوراها نامه نگاری کنید، به شورای اسلامی بریتانیا نامه بنویسید و دست کم به همکیشان خود خشم خود از رفتار سعودی ها را نشان دهید و حتی با به راه انداختن سروصدا، جهان را از این وضعیت باخبر کنید.<br /> زیارت مکه برای تغییر دادن در زندگی انسانها ایجاد شده نه برای کشتن آنها یا به خطر انداختنشان. هم اکنون زمان فریاد زدن و مطالبه این حق است.</p>

  پربازدید ترین