• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

مشاهدات دختری که از ایست بازرسی گروه طالبان گذشت

مشاهدات دختری که از ایست بازرسی گروه طالبان گذشت
<p style="text-align: justify;">گرگ و میش پنجشنبه اول اکتبر بود که پدرش او را به ایستگاه اتوبوس‌های کابل در شهر مزارشریف رساند و خداحافظی کرد.<br /> همین که خانم سادات صندلی خود را در اتوبوس 404 پیدا کرد و پشت صندلی راننده نشست، شنید که راننده‌های موترهای کوچک و بزرگ، با هم در مورد حملات گروه طالبان و ناامنی در بزرگراه صحبت می‌کنند.<br /> هنوز اتوبوس پنجاه نفری حرکت نکرده بود که پدرش زنگ زد و درباره امنیت راه به او هشدار داد و گفت از اتوبوس پایین (پیاده) شود و منتظرش باشد. خانم سادات از این و آن پرسید و به پدر زنگ زد و گفت که راننده‌ها می‌گویند مشکل امنیت راه مساله عادی است و چیزی نیست که مردم را از سفر بازدارد. اتوبوس راه افتاده بود که پدرش را قانع کرد.</p> <p style="text-align: justify;"><strong>ایست بازرسی گروه طالبان</strong><br /> فاصله مزار تا کابل چیزی حدود هشت ساعت راه زمینی است. بزرگراه چهارصد کیلومتری که از سمنگان و بغلان و پروان می‌گذرد و تا همین چندی پیش امن‌ترین نقطه شاهراه حلقه‌ای افغانستان بود.<br /> خانم سادات و همسفرانش حدود 2 ساعت و نیم از شهر مزارشریف فاصله گرفته بودند که از یک ایست بازرسی نیروهای افغان گذشتند. ارتشی‌ها به مسافران گفته بودند که مراقب خود باشند چون شاید راه امن نباشد.<br /> خانم سادات 24 سال دارد و در زمان حاکمیت گروه طالبان خارج از افغانستان زندگی می‌کرد. او هیچ وقتی با هیچ عضو گروه طالبان روبرو نشده بود هیچ که حتی خوابش را هم ندیده بود.<br /> ساعت حدود ده و نیم پیش از ظهر بود که خانم سادات در منطقه چشمه شیر در چند کیلومتری شهر پلخمری که نزدیک ولایت قندوز است، در فاصله‌ای دورتر متوجه بیروبار (شلوغی) در جاده شد.<br /> ناخودآگاه با گوشی هوشمندش شروع کرد به فیلمبرداری مخفیانه از دشت و باغ و افرادی در لباس سنتی با ریش و موی دراز و کلاشینکوف‌هایی روی شانه، در دو طرف بزرگراه که به اتوبوس اشاره می‌کردند، بایستد. در سمت مخالف جاده هم چند فرد مسلح دیگر مشغول بازرسی خودروها دیده می‌شدند.</p> <p style="text-align: center;"><img width="624" height="351" src="/public/userfiles/151015173900_taliban_checkpoint_640x360_d_nocredit.jpg" alt="" /></p> <p style="text-align: justify;">وقتی اتوبوس توقف می‌کند خانم سادات برای چند لحظه گوشی را روی زانوی خود می گذارد اما دوباره به فیلمبرداری ادامه می‌دهد و تمام جریان را ضبط می‌کند. همزمان مرد مسلحی که خود را طالب معرفی می‌کند، وارد اتوبوس می‌شود و با رفتاری به ظاهر آرام با دو زبان فارسی و پشتو به مسافران خوشامد می‌گوید:<br /> "فرمانده طالبان: سلام، مانده نباشید، به خیر آمدید.<br /> مسافر: خوشحال و کامیاب باشید.<br /> فرمانده طالبان: از کجا آمدید؟<br /> مسافر زن: از مزارشریف.<br /> مسافر: پشتونید؟<br /> فرمانده طالبان: فرزند همین خاکیم، پشتون و فارسی و اوزبیک و ترکمن نه. همه ما مسلمانان برادریم، حتی اگر روس هم باشد و مسلمان باشد برادر ما است.<br /> مسافر زن: بله ما همه خواهران و برادرانیم، همه افغانیم."<br /> در ادامه این گفت‌وگو فرمانده گروه طالبان از مسافران می‌پرسد که آیا کسی از نیروهای ارتش یا پلیس محلی افغانستان در بین آنها است و تعدادی مسافران با یک صدا می‌گویند نه کسی نیست و همه غیرنظامی اند و برخی هم برای تداوی (درمان) کابل می‌روند.<br /> فضا طوری می‌نماید که مسافران ترسیده باشند، فرمانده طالبان هم قبل از این که راهروی اتوبوس را ترک کند، برمی‌گردد و به مسافران می‌گوید اگر کارهای دولتی را کنار بگذارند افراد طالبان با آنها کاری نخواهد داشت:<br /> "ناراحت نباشید، مردم شاید بگویند که افراد طالبان آدم‌خور هستند، من خودم یک طالب هستم و آدم‌خور نیستم اما سر آمریکایی را می‌خورم." صدایی از بین اتوبوس بلند می‌شود که در این مورد با آنها موافق است اما همین که فرمانده طالبان اتوبوس را ترک می‌کند یکی از افراد اتوبوس می‌گوید: "به نام خدا زود پایین شو..."</p> <p style="text-align: justify;"><strong>لحظات نفس‌گیر</strong></p> <p style="text-align: center;"><img src="/public/userfiles/151015173954_taliban_checkpoint_640x360_s_nocredit.jpg" alt="" /></p> <p style="text-align: justify;">من خانم سادات را در کابل دیدم، فقط چند روز پس از این ماجرا برای صحبت در مورد مشاهداتش به دیدنش رفتم.<br /> او می‌گوید وقتی اتوبوس حرکت کرد، یکی از افراد مسلح گروه طالبان دوباره صدا زد و به راننده گفت توقف کند، خانم سادات فکر کرد که گیر افتاده و کارش ساخته است.<br /> "من فکر کردم که موبایلم را دیدند چون من از درون موتر چهارطرف را فیلم گرفتم و فکر کردم برای همین موتر را دوباره متوقف کردند. یکی از افراد مسلح بالا شد و آمد پیش من و به صندلی راننده دقت کرد و به راننده گفت که قالیچه‌ای را که روی صندلی انداخته بردارد چون عکس نیمه برهنه یک دختر بود."<br /> خانم سادات می‌گوید مسافران که تعدادی از افراد نظامی ارتش و پلیس هم با لباس‌های شخصی در میان آنها بودند همه مدارک و کارت‌های شناسایی‌شان را مخفی کرده بودند.<br /> می‌گوید که فیلم را فقط از روی کنجکاوری گرفته: "حتی وقتی که موتر توقف کرد به فیلمبرداری ادامه دادم چون خیلی جالب بود، می‌خواستم چهره و صورت‌شان بیاید، موهای دراز داشتند و خیلی وحشتناک بودند، ریش‌شان هم به اندازه موی سرشان بود، خلاصه خیلی جالب بود."<br /> او در راه بعد از این که اتوبوس به راه خود ادامه داده، چند پاسگاه نیروهای امنیتی افغان را هم دیده که "از آنها دود بلند می‌شد و آتش گرفته بود" در راه هم صدای سنگین تیراندازی شنیده است.<br /> از خانم سادات پرسیدم آیا اولین دیدارش با طالبان را می‌تواند دیداری دوستانه و صمیمی توصیف کند؟ گفت:<br /> "آنها می‌خواهند به مردم نشان بدهند که تغییر کرده‌اند و خوب شده‌اند، می‌خواهند قلب مردم را به دست بیاورند اما برای من این عمل نمی‌تواند بر کارهای وحشیانه آنها روپوش بگذارد. آنها مسافران دیگر را در راه‌های دیگر افغانستان کشته‌اند."</p> <p style="text-align: justify;"><strong>افغانستان ناامن</strong><br /> شاهراه شمال افغانستان که از کابل به مزار و شبرغان و میمنه می‌رود در گذشته از مسیرهای شلوغ بود و همه روزه بین 15 تا 25 اتوبوس بزرگ مسافربری در این مسیر رفت و آمد می‌کرد. بسیاری از افغان‌ها برای سفر بین ولایت‌های افغانستان ترجیح می‌دهند از ترانسپورت زمینی استفاده کنند.</p> <p style="text-align: center;"><img src="/public/userfiles/151015164033_girl_taliban_checkpoint_624x351_bbc.jpg" alt="" /></p> <p style="text-align: justify;">از کابل تا مزار، نرخ اتوبوس چیزی بین پانصد تا 1500 افغانی (8 تا 23 دلار) است و همین سبب شده که اکثر افغان‌ها عمدتا به دلایل اقتصادی راه طولانی و پرخطر را نسبت به سفر هوایی به قیمت 100 تا 150 دلار ترجیح دهند.<br /> راننده اتوبوس شرکت مسافربری که خانم سادات هم با یکی از اتوبوس‌های آن به کابل آمده تایید می‌کند که اخیرا شاهراه شمال خطرناک شده است. این راننده می‌گوید که گاهی جنگ بین نیروهای دولتی و افراد طالبان چنان شدید می‌شود که مسافران و راننده‌ها وسط تبادل آتش آنها برای ساعت‌ها گیر می‌مانند.<br /> افراد مسلح وابسته به طالبان اتوبوس یکی از همکاران این راننده را گشته‌اند تا کسی را که با نیروهای امنیتی افغانستان کار می‌کند، بیابند.<br /> شاهراه شمال افغانستان از کنار ولایت قندوز می‌گذرد که اخیرا جنگ شدید و خونین پانزده‌روزه‌ای را پشت سر گذاشت. این ولایت به دست طالبان سقوط کرد و سه روز در کنترل آنها بود.<br /> با این وجود، بزرگراه شمال امن‌ترین بخش شاهراه حلقه‌ای 3360 کیلومتری افغانستان بود. در بزرگراه‌های جنوب و غرب و حتی در بزرگراه مرکزی شورشیان فعالیت دارند و هر از گاهی در راه سبز می‌شوند، بزرگراه شمال اولین بار است که دستخوش خودنمایی دو طرف جنگ می‌شود.<br /> خانم سادات و مسافران همراه او هم شانس آوردند که با گذشتن از ایست بازرسی گروه طالبان سالم به کابل رسیدند، خیلی‌های دیگر اما این فرصت را در مناطق دیگر این کشور نیافتند.</p>

  پربازدید ترین