مولفه های بیداری اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)
<p style="text-align: justify;">امام خمینی رحمهالله: کشورهاى اسلامى و مستضعفان جهان، قدرت اسلامى خود را بیابند و از عربدههاى شرق و غرب و وابستگان و تفالههاى آنان نهراسند و با اعتماد به خداوند تعالى و اتکال به قدرت اسلام و ایمان بپاخیزند و دست جنایتکاران را از کشورهاى خود کوتاه نمایند.</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>1. ضرورت بیداری ملتها</strong><br />
از ویژگیهاى حضرت امام خمینى رحمهالله در هدایت و راهبرى امت اسلامى، صداقت در عمل و گفتار بود؛ وقتى نارساییهاى موجود در رژیم شاهنشاهى در حیطهی نظر و معرفت سیاسى و رفتار عملى کاملاً خود را عیان نمود، حضرت امامرحمهالله با بینش سیاسى برگرفته از اندیشهی سیاسى اسلام، گام در میدان مبارزه در دو حوزه گذاشتند که در نقد بنیانهاى نظرى اندیشهی پادشاهى، حکومت اسلامى را پیشنهاد داد و در مباحث دروس خارج فقه خود در نجف اشرف، تئورى ولایت فقیه را سالها قبل از به ثمر رسیدن این اندیشه، پایهریزى کرد و در نقد رفتارشناسى رژیم، دست به مبارزهی طراحى شده زدند. بنابراین ضرورت بیدارى ملتها از جمله مباحثى بود که حضرت امام رحمهالله براى شروع مبارزه آن را شرط لازم برشمرده و معتقد است:<br />
«باید با ملتها در میان گذاشت؛ همانطورى که در ایران، ملت ایران بود که فاجعهاى که براى اسلام به دست آمریکا و سرسپردگان او که رژیم منحوس پهلوى است پیش مىآمد، همین جوانهاى ایران بودند و همین ملت ایران بود و همین ارتش ایران بود و همین نیروهاى دریایى و هوایى و زمینى ایران بود و همین سپاه پاسداران ایران بود و همین جوانهاى بسیج و عشایر ایران بودند که با هم وظیفه فهمیدند، بیدار شدند و با هم مشتها را گره کردند و با مشت، تانکها را از صحنه بیرون کردند. تا ملتها یک چنین بیدارى پیدا نکنند و تا ملتها یک همچو انسجامى پیدا نکنند، باید بدانند که محکوم به حکومتهاى فاسد و محکوم به آمریکاى جنایتکار و سایر ابرقدرتها هستند. با داشتن آن همه ذخایر، آن همه امکانات.»1<br />
امام خمینی رحمهالله: «کشورهاى اسلامى و مستضعفان جهان، قدرت اسلامى خود را بیابند و از عربدههاى شرق و غرب و وابستگان و تفالههاى آنان نهراسند و با اعتماد به خداوند تعالى و اتکال به قدرت اسلام و ایمان بپاخیزند و دست جنایتکاران را از کشورهاى خود کوتاه نمایند.»</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>2. قیام همهجانبه در مقابل استبداد</strong><br />
حضرت امام رحمهالله معتقد است علت اصلى نابودى و شکست ملتها و دولتهاى اسلامى در مقابل دولتهاى مستکبر، عدم قیام همهجانبهی قشرهاى مختلف است که همین امر باعث از بین رفتن شرافت و ارزشهاى انسانى آنان خواهد شد «اگر امروز قشرهاى مختلف ملتها، از علماى دینى تا گویندگان و نویسندگان و روشن بینان متعهد، قیام همه جانبه نکنند و با بیدار کردن تودههاى عظیم انسانى اسلامى به دادِ کشورها و ملتهاى تحت ستم نرسند، کشورهایشان بى شک به نابودى و وابستگى همهجانبهی بیشتر و بیشتر خواهد کشید. و غارتگران ملحد شرقى و بدتر از آنان ملحد غربى ریشهی حیات آنان را مىمکند و شرافت و ارزشهاى انسانى آنان را به باد فنا میسپارند.»2</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>3. دشمنشناسى و دشمنستیزى (اصل استراتژیک)</strong><br />
یکى از ویژگیهای برجستهی امام خمینی رحمهالله برخوردارى از بینش عمیق نسبت به دشمن و شگردهاى آن و توصیهی مردم به هوشیارى در برابر توطئههاست. انقلاب اسلامى به دلیل ماهیت استکبارستیزى خود و آسیبرسانى جدى به منافع آمریکا در ایران و منطقه، مورد دشمنى آمریکا قرار گرفته است. ملت مسلمان ایران با درک عمیق این خصومت توانسته است نقشههاى شوم آمریکا را در هر مرحله با شکست قرین سازد. لذا هرگونه سعى و تلاش در جهت تخریب این باور، راه نفوذ دشمن را هموار میسازد و در جهت تهدید امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران ارزیابى میشود. بررسى اهداف بلندمدت امام در راستاى عزت مسلمین جهان نشان مىدهد که دشمنى استکبار جهانى دقیقاً ناشى از ضربات مهلکى است که از انقلاب اسلامى دریافت کرده است.<br />
اهمیت دشمنشناسى در تعالیم اسلامى آنقدر است که قرآن کریم در آیات متعددی3 به تعبیرهاى مختلف به این موضوع پرداخته است. سخنان معصومین خصوصاً پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امیرالمؤمنین على علیهالسلام مملو از بحث دشمنشناسى و هشدار نسبت به خطرات آنان است. از همین رو امام خمینى رحمهالله آن را یک تکلیف شرعى4 میداند و همواره بر آن تأکید میکند:5<br />
«کشورهاى اسلامى و مستضعفان جهان، قدرت اسلامى خود را بیابند و از عربدههاى شرق و غرب و وابستگان و تفالههاى آنان نهراسند و با اعتماد به خداوند تعالى و اتکال به قدرت اسلام و ایمان بپاخیزند و دست جنایتکاران را از کشورهاى خود کوتاه نمایند.»6<br />
«وقتى قیامى، جهت احقاق حق و امحای باطل صورت مىگیرد، لوازم خاص خود را دارد، یعنى سختیها و مرارتها خواهد داشت و سختى در زندگى باعث میگردد که انسان دچار مشکلات عدیدهاى بشود و نتواند بر این سختیها غلبه کند مگر اینکه از ناملایمات نترسد و به خداوند سبحان امید داشته باشد و بعد از تصمیم، به خود تزلزل و سستى راه ندهد. براى اینکه تصمیمگیرى با تزلزل با موفقیت همراه نمىشود؛ بلکه باید همانطور که تصمیم گرفته است، جازم باشد. زیرا همین نترسیدن و جازمیت و تصمیم، او را به پیروزى خواهد رساند.»7<br />
اگر وحدت کلمهی اسلامی بود و اگر دولتها و ملتهای اسلام به هم پیوسته بودند، معنا نداشت که قریب یک میلیارد جمعیت مسلمین زیر دست قدرتها باشد.<br />
امام خمینى رحمهالله در اینباره میگویند «پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمهی هدى علیهمسلامالله در چه غربتهایى براى دین حق و امحاء باطل، استقامت و ایستادگى نمودهاند و از تهمتها و اهانتها و زخم زبانهای «ابولهب» و «ابوجهل»ها و «ابوسفیان»ها نهراسیدند و در عین حال شدیدترین محاصرههاى اقتصادى در شعب ابىطالب به راه خود ادامه دادهاند و تسلیم نشدند و با تحمل هجرتها و مرارتها در مسیر دعوت حق و ابلاغ پیام خدا و حضور در جنگهاى پیاپى و نابرابر و مبارزه با هزاران توطئه و کارشکنىها به هدایت و رشد همت گماشتهاند.»8</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>اصول مبارزه و جهتگیرى در مقابله با دشمن</strong><br />
1. اصل تغییر در روش و تاکتیک با حفظ اصول9<br />
2. اصل عدم اعتماد به دشمن10<br />
3. اصل مشارکت مردم در دفاع و دفاع عمومى یا بسیج عمومى براى مبارزه11<br />
4. اصل ایمان و اتکا به خدا و وارستگى و خودسازى در دفاع و مبارزه<br />
5. اصل استقلال و اتکا به نفس در دفاع و مبارزه12<br />
6. اصل استفاده از تبلیغات در دفاع و مبارزه13<br />
7. اصل مقابله قبل از نفوذ دشمن<br />
8. اصل دفاع در اولین قدم هجوم و سلب مهلت از دشمن14<br />
9. اصل رعایت قانون، نظم، اخلاق و دید اسلامى در دفاع و مبارزه15<br />
10. اصل بهرهورى از عوامل روحى و روانى پیروزى در نیروهاى خودی16<br />
11. اصل استفاده از نقاط ضعف دشمن<br />
12. اصل منفعل کردن دشمن و به ندامت کشاندن وی17<br />
13. اصل به انزوا کشاندن دشمن18<br />
14. اصل تحقیر، تهدید و ارعاب دشمن19<br />
15. اصل به کارگیرى علم و تخصص در دفاع و تقویت آن20<br />
16. اصل تقویت قواى مسلح و نیروى انتظامى، سپاه و بسیج21<br />
17. اصل طبقهبندى مدافعان و تقسیم وظیفه در دفاع و مبارزه22<br />
18. اصل جدى گرفتن دشمن و کوچک نشمردن او هر چند کم و ضعیف باشد و ایجاد فاصله و شکاف بین دشمنان و مشغول کردن آنان به یکدیگر23</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>4. شکستناپذیرى در مقابل دولتهاى استعمارى</strong><br />
امروز ایران به برکت ایمان قوى و تعهد به اسلام و تحول عظیمی که در اقشار مختلفه حاصل شده است، دست شرق و غرب و انگلهاى منحرف را از کشور خود کوتاه و به هیچ قدرتى اجازه نمیدهد کوچکترین دخالتى در کشور اسلامى ایران نماید. و این خود حجت قاطعى است براى مسلمانان و مظلومان جهان که به خواست ملتها کسى نمیتواند دست تجاوز دراز کند و با آن مخالفت نماید و ملتى که بین ذلت و شهادت، دومى را انتخاب نموده است شکستپذیر نیست.24</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>5. الگوهاى مقاومت و پایدارى در بیدارى اسلامی</strong><br />
مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش و حرکتهای اسلامی بوده؛ از مسجد، تبلیغات اسلامی شروع میشده است و از مسجد، حرکت قوای اسلامیبرای سرکوبی کفار و وارد کردن آنها در] زیر [بیرق اسلام بوده است. همیشه در صدر اسلام، مسجد، مرکز حرکات و مرکز جنبشها بوده است. ما به خواست خدای تعالی با آنکه بیساز و برگ بودیم و ملت ما در دستش از تفنگ و آلات جنگی چیزی نبود، به واسطهی قدرت ایمان و وحدت کلمه بر قوای طاغوتی غلبه کردیم. و من امیدوارم که همهی ملتهای اسلامی بپاخیزند و با وحدت کلمه و با توجه به اسلام و قدرت ایمان، بر اجانب و بر کسانی که میخواهند این ملتها را همیشه در تحت اختیار و سلطهی خود داشته باشند غلبه کنند. رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام، وحدت کلمه و قوّت ایمان بود؛ قوّت ایمان بود که یک لشکر ضعیف را بر امپراتوریهای بزرگ عالم غلبه داد و سی نفر به قیادت خالدبن ولید بر شصت هزار نفر لشکر پیشقراول روم غلبه کرد. این قدرت اسلام بود که پیش میبرد و ما مسلمین باید با قدرتِ اسلام، اسلام را پیش ببریم.<br />
باید با قوای کفر به قدرت اسلامی مبارزه کنیم و دست تبهکاران را از ممالک خودمان دور کنیم. اگر وحدت کلمهی اسلامی بود و اگر دولتها و ملتهای اسلام به هم پیوسته بودند، معنا نداشت که قریب یک میلیارد جمعیت مسلمین زیر دست قدرتها باشد. اگر این قدرت، قدرت بزرگ الهی مُنْضَم بشود به قدرت ایمان و همه با هم برادرانه در راه اسلام قدم بردارند، هیچ قدرتی بر آنها غلبه نخواهد کرد.25<br />
اى مسلمانان در همهی بلاد و اقطار عالم بپاخیزید! و اى علماى اعلام جهان اسلام به داد اسلام و بلاد مسلمین و مسلمانان برسید! و در هر گوشه و کنار، همچون ملت ایران و دولت آن و علما و بزرگان این سامان، دست رد به سینهی ستمکاران غرب و شرق زنید و عمال و کارشناسان دروغین و مستشاران نفتخوار آنان را از بلاد خود بیرون بریزید؛ و همچون سلحشوران ایران، شهادت را بر ذلت و شرف اسلام و انسانى را بر رفاه و عیش چند روزهی توأم با خوارى و شرمسارى ترجیح داده و در میدان نبرد سیاسى و نظامى بر آنان چیره شوید و از هیاهوى تبلیغاتى آنان باک نداشته باشید که خداوند تعالى با شماست. إِن تَنصُروا اللهَ ینَصُرْکمُ و یثبِت أَقدامَکم.26<br />
حضرت امام میفرمایند «از همهی کشورهاى زیر سلطه براى به دست آوردن آزادى و استقلال، کاملاً پشتیبانى مىنماییم و به آنان صریحاً میگوییم که حق گرفتنى است، قیام کنید و ابرقدرتها را از صحنهی تاریخ و روزگار براندازید. من بارها گفتهام و هماکنون هشدار میدهم که اگر شرق ستمکشیده و آفریقا به خودشان متکى نباشند، تا ابد گرفتارند.»<br />
امروز تمام دولتها و بسیاری از ملتهای مسلمان میدانند که ملت ایران پس از صدها سال گرفتاری به دست شاهان ستمپیشه و ستمکاران حرفهای که اسلام عزیز را وسیلهی غارتگری و چپاول برای خود و قدرتهای بزرگ و اخیراً آمریکای جنایتکار قرار داده بودند و قرآن کریم و اسلام بزرگ را در معرض خطر میدیدند بپاخاستند و با انقلاب کبیر خود، دولت اسلام را جایگزین رژیم غیر اسلامی و غیرقانونی شاهنشاهی نمودند و دست ابرقدرتها و خصوصاً آمریکای جهانخوار را از سلطهی بر اموال و انفس خود قطع نمودند و امید آن است که دیگر برادران مسلمان گرفتار در چنگال خونخواران و ستمکاران، از این انقلاب اسلامی بهرهبرداری کنند و دولتهای اسلامی با پشتیبانی ملتهای خود به انقلاب بزرگ ایران بپیوندند.27</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>6. حمایت همه جانبه از بیدارى اسلامى</strong><br />
با توجه به اینکه قاموس حرکت حضرت امام رحمهالله، انجام وظیفه در راستاى فرامین الهى میباشد، لذا این اندیشه، محدود به زمان و مکان خاصى نمىباشد. حضرت امام میفرمایند «از همهی کشورهاى زیر سلطه براى به دست آوردن آزادى و استقلال، کاملاً پشتیبانى مىنماییم و به آنان صریحاً میگوییم که حق گرفتنى است، قیام کنید و ابرقدرتها را از صحنهی تاریخ و روزگار براندازید. من بارها گفتهام و هماکنون هشدار میدهم که اگر شرق ستمکشیده و آفریقا به خودشان متکى نباشند، تا ابد گرفتارند.»28</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>7. ناتوانى قدرتها از مقابله با ملت متحد</strong><br />
فریادى که از قلب مؤمن است بر همه چیز غلبه میکند؛ بر کاخ سفید هم غلبه میکند و غلبه کرده است. و موج این ایمان در سرتاسر دنیا از زیر بار این ظلمهایى که در طول تاریخ بر آن شده است، از زیر این بار دارد در میآید. همه جا نغمهی این است که ظلم نه. دست تواناى ملتها، ابرقدرتها را به جاى خودشان نشانده و مىنشاند. ملتهاى مستضعف در هر جاى جهان رو به بیدارى هستند، نمىپذیرند امروز دیگر آن حرفهایى که سابق گفته میشد، آن ارعابهایى که میکردند و کشتیهایى که مىآوردند در اطراف خلیج فارس و امثال اینها، یا کارهاى دیگرى که میکردند. تمام اینها کهنه شده است. دیگر پیش مردم ارزش ندارد. ملتى که بیرون آمده روز جمعه و میگوید که «ما براى شهادت آمدیم» آنها را از مردن نترسانید، این شهادت است. انشاءالله خداوند به همهی ملت، ملتهاى اسلامى، قدرت ایمان عنایت کند و قدرت ایمان ملت ما را روزافزون کند.29<br />
در این راهپیمایى که روز تاسوعا و عاشورا مىشود باید توجه بکنید دو نکته را من بگویم: یکى اینکه راهپیمایى، عزادارى را از شما نگیرد. عزادارى کنید و با عزادارى راه بروید. همه با هم مجتمع بشوید به عزادارى. وقتى کلمهی راهپیمایى پیش میآید، خیال نکنید که معنایش این است که عزادارى نمىخواهیم. ما از همین اسلام و مظاهر اسلام و شهداى اسلام مىتوانیم کارهایمان را انجام بدهیم، و الاّ نه توپ ما و نه تانک ما مقابله با تانک و توپ آمریکا ندارد، شوروى ندارد. ما یک ملتى مىخواهیم که براى اسلام همدست بشوند. مطمئن باشید که وقتى یک ملت در یک امر اسلامى همدست شدند که چنانچه مىبینید شدند هیچ قدرتى نمىتواند شما را عقب بزند.<br />
آنها هم این معنا را فهمیدهاند و مىبینند که خوب، یکى از اشخاص، یکى از گروههایى که نقشى دارد در این امر و نقش بزرگى دارد، روحانى است. از اولى که این انقلاب پیدا شد تا حالا یک دستجات روشنفکر و قلمدارى، آنهایى که قلمهایشان و نطقهایشان و گفتارهایشان بر ضد اسلام است و یا خودشان نمىدانند و یا دانسته این کار را میکنند از اول این مسأله را مىگفتند که روحانیون بروند یک کار دیگرى بکنند، ماها هم مىرویم سراغ [سیاست].<br />
همینهایى که مملکت اسلام را دو دستى مىخواهند تقدیم کنند به آنهایى که اربابهایشان هستند یا آنهایى که به خیال خودشان براى ما مفید هستند. آقا، مملکت اسلام از اول 15 خرداد تا حالا، بیشتر از صدهزار جمعیت از آن کشته شده است و بیشتر از صدهزار معلول ما الآن داریم. اینها براى چه معلول شدهاند؟ براى چه کشته شدهاند؟ براى نفت بوده است؟ آدم براى نفت خودش را میکشد؟ براى خانه بوده است؟ براى ارزانى بوده است؟ خوب، ما از تظاهرات مردم باید اینها را بفهمیم. همه میگفتند: ما اسلام را میخواهیم. اگر اسلام نبود، نه نفت مىتوانست هیچ کارى بکند و نه سایر چیزها. مگر مردم مىشود جوانهایشان را بدهند براى نفت؟ مىشود جوانشان را بدهند براى خانه؟ الآنکه شما در جبهههاى جنگ هستید و ارتشیهاى ما که خداوند نصرتشان بدهد، در مراکز فعال هستند، الآن کى هست که دارد از آنها پشتیبانى میکند؟<br />
آن زنهایى که براى شما نان میپزند و آن مردمی که براى شما پول میدهند و آن مردمی که براى شما ذخیره میدهند و آنقدر چیزها را میفرستند. همین مردم مسلمانند. شما ببینید در تلویزیونتان که یک زنى که ده تا تخم مرغ آورده، دارد مىآورد مىدهد همین را. یک بچهاى که ده تومان دارد این را میدهد. اینها براى چه اینها را مىدهند؟ اینها براى اسلام است، براى کشور اسلامى است. چطور شماها هیچ کارى نمیکنید؟ اینهایى که هى نق میزنند، چه میکنند؟ چه غلطى میکنند؟ کدام از اینها رفته در جبهه؟ این نقشه است. شمایى که الآن انشاءالله وارد مىشوید در ارتش و در جهات بالاى ارتش، این نقشه را توجه بکنید. شما که افسر هستید، این نکتهها را باید توجه بکنید که مىخواهند شما را از مردم جدا کنند، روحانیون را هم از مردم جدا کنند. بعد مردم وقتى که نه قدرت روحانى دارند و نه قدرت - عرض میکنم که - اسلحهاى دارند یک کارى بکنند، یک کودتایى بکنند، تمام کنند قضیه را. مسأله این است.30</p>
<p style="text-align: justify;"><strong>پینوشتها:</strong><br />
1. صحیفهی امام، ج 16 ص 325<br />
2. صحیفهی امام، ج 19 ص 344<br />
3. علامه طباطبایى، تفسیر المیزان، ج 4 ص 443 و ج 2 ص 60<br />
4. صحیفهی نور، ج 21 ص 212<br />
5. ر. ک: سلمانپور، محمدجواد: مجلهی مصباح، تیر 1378 شماره 30<br />
6. صحیفهی امام، ج 15 ص 6<br />
7. صحیفهی امام، ج 14 ص 60<br />
8. صحیفهی امام، همان، ج 20، صص 346 345<br />
9. صحیفهی نور، ج 16 ص 67. منشور روحانیت، ص 31<br />
10. صحیفهی نور، ج 1 ص 49<br />
11. صحیفهی نور، ج 16 ص 18 و ج 16 ص 30 و ج 12 ص 44 و ج 15 ص 60 و وصیتنامهی امام، ص 18. صحیفهی نور، ج 12 ص 44. صحیفهی نور، ج 16 ص 18<br />
12. صحیفهی نور، ج 17 ص 108 و ج 13 ص 38 و ج 2 ص 58 و ج 12 ص 45<br />
13. صحیفهی نور، ج 15 ص 1 و ج 17 ص 65. صحیفهی نور، ج 16 ص 81 و وصیتنامهی امام، ص 9 و ج 16، ص 51<br />
14. صحیفهی نور، ج 16، ص 42 و وصیتنامهی امام، ص 23 و 18.<br />
15. وصیتنامهی امام، ص 14<br />
16. وصیتنامهی امام، ص 10 و صحیفهی نور، ج 16، ص 19 و ج 3 ص 221 و ج 4 ص 25 و ج 13 ص 59 و ج 13 ص 39 و ج 14 ص 53<br />
17. صحیفهی نور، ج 13 ص 38، صحیفهی نور، ج 2 ص 58 و ج 2 ص 122<br />
18. منشور روحانیت<br />
19. وصیتنامه امام، ص 14<br />
20. صحیفهی نور، ج 16 ص 45 و ج 16 ص 48 و 74 و ج 12 ص 42<br />
21. صحیفهی نور، ج 13 ص 281<br />
22. صحیفهی نور، ج 14 ص 47<br />
23. صحیفهی نور، ج 3 ص 207<br />
24. صحیفهی امام، ج 19 ص 342<br />
25. صحیفهی حج، جلد اول، مرکز تحقیقات حج، ص 18 و 19، سخنرانی جمعه 31 فروردین 1358 / 22جمادیالاول 1399<br />
26. صحیفهی امام، ج 19 ص 290<br />
27. پیام حضرت امام به حجاج بیتالله الحرام در خصوص تبیین فلسفه و اسرار حج، 15 شهریور 1360 / 7 ذیالقعده 1401<br />
28. پیام حضرت امام به مناسبت سالروز پیروزى انقلاب 22/11/1358.<br />
29. صحیفهی امام، ج 19 ص 290<br />
30. صحیفهی حج، جلد اول، مرکز تحقیقات حج، سخنرانى در تاریخ 25/8/1359 در جمع فارغالتحصیلان دومین دورهی دانشکدهی افسرى جمهورى اسلامى ایران.</p>
<p style="text-align: justify;">* <strong>مرجع : آوینی</strong></p>