• جمعه, 31 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

طرب، ای دل، که نوبهار آمد

طرب، ای دل، که نوبهار آمد
<p style="text-align: justify;">شاعران با شور و هیجانی وصف ناپذیر زیبایی های بهار را می ستایند و از همگان می خواهند نهایت استفاده را از زیبایی وجود گل ها و سبزه ها بنمایند، چرا که عمر گل ها کوتاه است و وقت برای خوش بودن بسیار اندک.<br /> نوروز، نخستین روز از ماه حمل است که آریایی ها تا پنچ روز پس از آن، جشن برپا می کردند و پادشاهان به حقوق اطرافیان، مردم و بزرگان رسیدگی می کردند.(بیرونی، التفیهم)<br /> ابوریحان همچنین در معرفی ماه حمل می افزاید: آریایی های قدیم، اول حمل را وقت نزول فروهرها (فرشتگان) از آسمان می دانستند و جشن "حمل" برپا می کردند.<br /> اما در آثار پیشینان آمده است که این جشن (نوروز) را جمشید، نخستین پادشاه آریایی برپا کرد، در واقع به روایت فردوسی در شاهنامه، برگزاری جشن نوروز همزمان با مراسم تاج گذاری جمشید بوده است:<br /> به جمشید  برگوهر افشاندند<br /> مرآن روز را روز نو خواندند<br /> سرسال نو، هرمز و فروردین<br /> برآسوده از رنج تن، دل زکین<br /> (فردوسی)<br /> با این توضیحات عید نوروز از سابقه طولانی در افغانستان برخوردار است، عیدی با آداب و رسوم خاص که بشارت آمدن بهار را می دهد و از جمله پوشیدن لباس نو، دید و بازدید، هدیه دادن ، روشن کردن خانه ها با چراغ و آتش، تناول شیرینی یا حلوا، برپایی سفره ی هفت سین و... رسوماتی هستند که هموطنان آن را بجا می آوردند.<br /> در فصل بهار، عشق به زندگی با توصیف شاعرانه از رویش گل ها و سبزه ها محسوس تر می شود. شاعران آمدن بهار و جان بخشی دوباره ی طبیعت را به واسطه ی رحمت پروردگار لایزال و با دست قدرت او نوید می دهند و با زیبایی شناسی که ذاتاً در وجودشان به ودیعه گذاشته شده بهار را به شکلی طرب انگیز در اشعارشان بیان می کنند.<br /> شاعران با شور و هیجانی وصف ناپذیر زیبایی های بهار را می ستایند و از همگان می خواهند نهایت استفاده را از زیبایی وجود گل ها و سبزه ها بنمایند، چرا که عمر گل ها کوتاه است و وقت برای خوش بودن بسیار اندک.<br /> خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد<br /> که در دستت بجز ساغر نباشد<br /> زمان خوشدلی دریاب و در یاب<br /> که دایم در صدف گوهر نباشد<br /> غنیمت دان و می خور در گلستان<br /> که گل تا هفته دیگر نباشد<br /> (حافظ)<br /> رنگ ها و آهنگ هایی که با سرآغاز فصل بهار و روز آغازین آن «نوروز» در تمام طبیعت انعکاسی دلپذیر می یابد و شاعر را به شگفتی وا می دارد و او با همین حیرت، زیبایی خلقت پروردگارش را به تصویر شاعرانه می کشاند.<br /> صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین<br /> عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین<br /> (سعدی،غ476)<br /> اما از آنجا که در تمامی این تغییر و تحول ها نشانه ای برای تفکر و هدایت بندگان است باید به گونه ای دیگر به آن نگریست.<br /> بهار علاوه بر زنده شدن طبیعت که با چشم سر قابل رؤیت است باید بر روح و جان انسان ها نیز حیاتی نو بخشد و انسان را به تفکر وادار کند که خداوند نیز همین انتظار را از بندگانش دارد که همواره از این تجدید حیات پند گیرند و این ها همه نشانه هایی برای صاحبان تفکر است : إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ؛همانا در خلقت آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز، قطعا نشانه هایى براى صاحبان اندیشه است. (آل عمران /190)<br /> در اینجا سخن از عشق است. عشق خلق به خالق، و شایسته است انسان قلبش را که جایگاه حق است خالصانه به کف گیرد و ملتمسانه از درگاه حق درخواست زنده شدن دوباره ی آن را بنماید. قلبی که در گذر زمان دچار روزمرگی شده، زنگار بسته و نیازمند آن است تا به دست محبوب ازلی سامان یابد.<br /> همان گونه که باد صبا بر طبیعت بی جان می وزد و مژده ی زندگی می دهد، باد رحمانی الهی باید در وجود انسان وزیدن گیرد و روح وجان انسان را از نیست به هست مبدل سازد. آن روزی که وصل بنده با خالق رخ دهد عیدیست تمام عیار با تمام اوصاف عاشقانه.<br /> در روایات آمده است نوروز، روز ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) است و امامان معصوم(ع) انتظار فرج ایشان را در نوروز از پروردگار عالم توقع دارند.<br /> پس باید بهاری دیگر آفرید، بهاری آگنده از بوی خوش یاری غایب از نظر، یاری که اگر به اندازه ی جستجوی جرعه ای آب به هنگام تشنگی، جویای حالش می شدیم و از پروردگار هستی بخش می خواستیم تا باقیمانده ی غیبتش را بر ما ببخشاید، بدون شک، امروز در حسرت دیدارش نمی سوختیم و روزهای تلخ انتظار را سپری نمی کردیم.(چو یار ناز نماید شما نیاز کنید)<br /> به هنگام تحویل سال، برای نزدیکی بیشتر به خالق هستی توصیه هایی برای خواندن  دعا شده است . درخواست از خداوند برای تغییر حال به بهترین حال ها : یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول والاحوال، حول حالنا الى احسن الحال؛ اى خداوندى که گرداننده قلب ها و چشم ها هستى، و تدبیر کننده نظم شب و روز ، اى دگرگون کننده حال و احوال، حال ما را به نیکوترین حال تبدیل ساز. <br /> آمدن نوروز و سال جدید همان گونه که دست دعا می گشائیم و خداوند را به عظمت او می خوانیم از خداوند بخواهیم که وضعیت ما را دگرگون کند، ما را به سوی یک حالت مطلوب راهنما باشد. هم چنان که از خدا می خواهیم که سیاست و معیشت ما بر مدار درست درآید، این کاستی و بیماری روانی خود را نیز با خدای خود درمیان گذاریم و این وضعیت را یک بیماری مهلک بدانیم و از خداوند بخواهیم که توفیق فرا روی از این وضعیت فراهم کند.<br /> بنابراین در سال جدید یکی از آرزوهای جدید مردم ما آنست که این وضعیت آشفته بهبود پیدا کند، از گرایش های قومی کاسته شود، دنیا در چهره انسانی آن برما به نمایش درآید.</p> <p style="text-align: justify;"><strong>* زهرا یوسفی</strong></p>

  پربازدید ترین