• پنج شنبه, 09 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

انتظار برای مرگ؛ نتیجه سیاست آمریکا برای قندوزی ها

انتظار برای مرگ؛ نتیجه سیاست آمریکا برای قندوزی ها

استاد دانشگاه بغلان نوشت: جنگ قندوز به هیچ وجه با انگیزه‌های طالبان همسویی ندارد، بلکه این جنگ بیشتر از تصور بزرگتر و نتیجه سیاست‌های کلان آمریکا در منطقه است.
به نقل از خبرگزاری فارس بخش افغانستان، «زلمی استانکزی» استاد دانشگاه بغلان با ارسال یادداشت اختصاصی به بررسی چرایی ادامه جنگ در قندوز پرداخت و مسائل پشت پرده این جنگ را به بررسی گرفت.
استانکزی نوشت: جنگ در قندوز وارد چهارمین روز شد، در جریان 3 روز گذشته نه طالبان پیشروی چندانی کردند و نه نیروهای دولتی قادر به شکست شبه‌نظامیان شدند.
بخش‌های از شهر در کنترل طالبان و بخش‌های دیگر به دست نیروهای دولتی، اما اکثر مناطق شهر خط نخست جنگ است، این وضعیت مردم را سخت به ستوه آورده و وضعیت را هم به نیروهای دولتی و هم به شبه‌نظامیان طالبان سخت کرده است.
مردم که نه نان دارند و نه آب، با شکم گرسنه سپر دفاعی طالبان شده و با توجه به 3 روز نبرد و واقع شدن آنها در خط مقدم جنگ و هیچ پیشرویی چشم امیدی برای پایان این جنگ در روزهای آتی نیست.

نیروهای دولتی با چه کسانی می‌جنگند؟
جنگ در قندوز بی‌سابقه‌دارترین جنگ افغانستان طی 15 سال گذشته است، حمله بر یک شهر مهم و استراتژیک ضربه به پیکره دولت کابل برشمرده می‌شود، ضمن اینکه خسارات و تلفات زیادی را متوجه غیرنظامیان بی‌گناه کرده است.
در جریان سال گذشته نیروهای دولتی به سرعت شکست خوردند و با سرعت دوباره شهر را پس از یک هفته در کنترل خود درآوردند، اما اکنون با وجود 3 روز نبرد هیچ پیروزی متوجه آنها نشده است.
جنگ همچنین جریان دارد، اما چرا پایانی نیست؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان اظهارات تکان‌دهنده روز گذشته «دولت وزیری» سخنگوی وزیر دفاع افغانستان را یادآور شد.
وزیری گفته که مدیران اصلی جنگ شبه‌نظامیان خارجی مانند اتباع پاکستانی، تاجیکستانی، چچینی، ازبکستانی و سایر تروریست‌های فعال هستند.
این اظهارات بیانگر این است که جنگ توسط طالبان رهبری نمی‌شود، بلکه کسانی هستند که دامن این جنگ را بیشتر گسترده‌تر کرده و نمی‌گذارند به آسانی جنگ در شهر پایان یابد.
بنابرین وضعیت قندوز در روزهای جاری را نباید با یک هفته سال گذشته که این شهر در کنترل طالبان بود مقایسه کرد، زیرا آن زمان طرف جنگ مشخص بود، اما اکنون این چنین نیست.

جنگی فراتر از قندوز
جنگ زرگری بین آمریکا و روسیه از دیر زمانی به این سو ادامه دارد، عدم توافق 2 طرف در نبردهای سوریه رفاقت مقطعی 2 رقیب را برهم زد و یکبار دیگر هر 2 را در برابر هم قرار داد.
جنگ سرد واشنگتن با مسکو در حقیقت به نحوی انگیزه‌ای بود که پای هزاران نظامی خارجی را به افغانستان کشاند تا آمریکایی‌ها از پیشروی‌ها و قدرت‌یابی‌های رقیب دیرینه خود «روسیه» جلوگیری کند.
تقویت مجدد طالبان بر اساس آنچه کارشناسان می‌پندارد نیز کار واشنگتن بوده و آمریکا با این کار خود می‌خواست تا گروه‌های افراطی کشورهای آسیای مرکزی که در بخش‌های از طالبان افغانستان شامل بودند را به سمت ازبکستان و تاجیکستان بکشانند.
در مقابل روسیه در طی سال‌های گذشته تلاش کرده تا طالبان را به نفع خود و در مقابل آمریکا تحریک کند که این مسئله با وجود اظهارات نماینده ویژه مسکو در امور افغانستان نیز قابل تعمیم است.
نماینده مسکو در امور افغانستان سفرهای نمایندگان طالبان به روسیه را تأیید کرده بود، در حالیکه کارشناسان منطقه معتقد بودند که روسیه با این اقدام خود می‌خواهد طالبان را سدی برای پیشروی گروه افراطی‌تر داعش قرار دهد.
اما اینک دیده می‌شود که مسکو تا حدی در این امر چندان موفقانه عمل نکرده و طالبان را نتوانسته به ابزار دست خود قرار دهد، به این ترتیب طالبان همچنین ابزار فشار غرب بویژه آمریکا بر روسیه محسوب می‌شود.
حمله طالبان بر قندوز دقیق زمانی صورت گرفته که رفاقت مسکو و واشنگتن در سوریه برهم خورده و احتمال این بیشتر شده که جنگ سوریه را از این پس مسکو رهبری کند نه آمریکا که مدعی رهبریت تمام جنگ‌ها و خون‌ریزی‌های منطقه و خاورمیانه است.
ظاهراً دیده می‌شود که آمریکا می‌خواهد توسط طالبان به روسیه این حقیقت را بفهماند که جنگ در مرزهای کشورهای متحد مسکو است، روس‌ها نیازی ندارند که در امور خاورمیانه بپردازند و باید متمرکز سرحدات خود باشند.
در کنار این تصمیم آمریکا، احتمال این نیز وجود دارد که واشنگتن اکنون فرصت را غنیمت شمرده و با ناامن‌سازی مجدد قندوز که مرزهای گسترده با کشورهای آسیای مرکزی بویژه تاجیکستان دارد، شبه‌نظامیان افراطی آسیای مرکزی که از این پیش در افغانستان مشغول نبرد بودند را به خاک خودشان بفرستد.

نتیجه‌گیری
به هر روی، جنگ قندوز ظاهراً بیشتر از تصور بزرگ‌تر است، زیرا این جنگ نشان می‌دهد که خود پایانی برای جنگ سرد و آغازی برای جنگ روبه‌روی آمریکا و روسیه است.
حمله طالبان بیشتر به اصطلاح کلیشه‌ای برای افغانستانی‌ها می‌ماند، زیرا طی 15 سال گذشته طالبان تاکنون قدرت این را نداشته که 3 روز تمام در یک شهر در برابر تمام نیروهای قدرت‌مند افغانستان ایستادگی کنند.
انگیزه اصلی طالبان قدرت‌نمایی، تحت شعاع قراردادن برخی روندهای ملی و بین‌المللی که به سود دولت کابل است و همچنین فراهم‌آوری تجهیزات و تسلیحات رایگان با نام «غنیمت» است.
بنابرین اگر جنگ قندوز واقعاً با رهبریت طالبان می‌بود با وجود این انگیزه‌ها دیگر در قندوز به ادامه نبرد نمی‌پرداخت، بلکه با انجام اقدامات خود که تا حدی موفقانه نیز محسوب می‌شد از شهر عقب‌نشینی می‌کرد.
اکنون جنگ به شدت در شهر و حومه‌های آن ادامه دارد و ظاهراً طالبان تمایلی به عقب‌نشینی نیز ندارند و این مسئله در جنگ قندوز بیانگر این است که سود این خون‌ریزی‌ها بیشتر به سیاست‌های کلان آمریکا بر می‌گردد تا به منافع طالبان.
تنها سودی که از این سیاست خصمانه آمریکا نسبت به افغانستانی‌ها باقی می‌ماند، کشته و زخمی شدن، ناامیدی و یأسی است که دیگر آنها از خانه و زندگی بیزار و منتظر مرگ می‌شوند.

  پربازدید ترین