فراه از ولایت نا امن به ولایت کاملاً جنگی مبدل شده است
جدا از ولسوالیهای خاک سفید، گلستان و بکوا که پایگاههای کلیدی طالبان استند، هفت واحد اداری دیگر فراه، به شمول مرکز، هم ناامن و جنگزده استند.
گزارشها نشان میدهد که فراه، از یک ولایت ناامن، به ولایتی کاملاً جنگی مبدل شده است و این جنگ هم، بیشتر ریشههای منطقهیی دارد.
این گزارش آشکار میسازد که شیخهای عرباز قطر، سالانه یکبار به فراه میآیند و یک ماه را در این ولایت سپری می کنند و در پوشش ویژه امنیتی نیروهای دولتی، در بخشهای هممرز با ایران، به شکار و توزیع مواد غذایی در روستاها میپردازند.
به نقل از طلوعنیوز همهچیز در فراه، در این پاسگاهها و نیز در ساختمانهایی در حصار ماندهاند که بر هرکدام از آنها، نام یک نهاد دولتی گذاشته شده است.
جدا از ولسوالیهای خاک سفید، گلستان و بکوا که پایگاههای کلیدی طالبان استند، هفت واحد اداری دیگر فراه، به شمول مرکز، هم ناامن و جنگزده استند.
مقامهای این ولایت، نیز میپذیرند که آنان، بیشتر در تلاش برجا بودن دستگاه دولتی، در بخشی از هر ولسوالی فراه استند تا به فکر پایان تسلط طالبان بر این بخشها.
محمد آصف ننگ، والی فراه، گفت: «جنگ، تنها جنگ تفنگ و باروت نیست؛ جنگهای فرهنگی است، استخباراتی است، از کتلههای مرموزی که متعلق به دشمن است یا به نفع دشمن است، کار میگیرند. بالاخره به حیث یک فشار، در یک مقطع و در یک موقعیت دشمن هم کار میگیرد. گاهی وقت ببین که بازی بالاتر از این هاست، یعنی منطقه میشود، فرا کشوری میشود، یعنی از بیرون هم حتا ریشه میگیرد.»
در چنین اوضاع، شیخهای قطری، پایگاهی امن در فراه دارند و حتا سالانه ماه یک بار، برای شکار و گردش به ولسوالی ناامن جوین، رفت و آمد میکنند.
منطقه چاکرته جوین که در نزدیک مرز ایران واقع شده است، در ماه دلو هر سال، گواه برپایی دهها خیمه این شکارچیان قطری میشود و یافتههای طلوعنیوز نشان میدهند که در این مدت، در حدود یک صد و پنجاه پولیس فراه، برای تأمین امنیت این خیمهنشینان، میکوشند. ماموریتی که به گفته منابع معتبر، در پایانش، برای هر پولیس، پنجصد دالر هم زیر نام پاداش داده میشود.
صدیق صدیقی، سخنگوی وزارت امور داخله، گفت: «از این گزارشها آگاه نیستیم؛ اما طبعاً این مساله را خواهیم دید، در قسمت بررسی این موضوعات؛ اما برای فراه هم، ما در زمستان هیئتهایی که فرستاده بودیم، هدف اساسی ما این بود که نیروهای ما در آنجا تقویت شوند.»
در این میان، واحدی از نیروهای ارتش هم، در پایگاهی که در ماههای اخیر، در جنوب شرق شهر فراه ایجاد شده است، مسوولیت تأمین امنیت یک فارم کشاورزی و باغ وحش عربهای قطری را به دوش دارند.
این فارم، در هشت صد جریب زمین، در منطقهیی میان مرکز بزرگ ارتش و پایگاه نیروهای واکنش سریع واقع شده است و در آن، نخلهای خرما و نیز برخی از حیوانات و پرندهگان نایاب پرورش داده میشوند.
تمامی این پایگاههای نظامی، در نزدیک جاده فراه - بکوا استند؛ اما این تنها نیروهای واکنش سریع استند که درگیر ناامنیهای این شاهراه ماندهاند و ارتشیان در این میان دخالتی ندارند.
محمد حسین، یکی از فرماندهان واکنش سریع، گفت: «صرف برای تأمین امنیت همان باغ وحش است و اگر چیزی شود و یا که هم وقت وظیفه شود، از همین قطعه ما، به آن طرف میروند و اقدام میکنند.
نیروهای اردو خو تا به حال از این پایگاه شان بیرون نشدهاند و در همان بالای کوه استند. حتا اگر گاهی طالبان هم بر آنان آتشباری کنند، اقدامی نمیکنند.»
وزارت دفاع ملی، نیز همانند وزارت امور داخله، از این اوضاع بیخبر است.
دولت وزیری، سخنگوی وزارت دفاع ملی، گفت: «این را دقیق باید پُرسان کنیم، معلومات بگیریم، همراه قومندان قول اردو گپ بزنیم، از ستر درستیز پرسان کنیم، دقیق شود، باز در موردش به شما هم معلومات میدهیم.»
برنامههای قطریها در فراه از سوی شرکت کشاورزی الغرافه این کشور، عملی میشوند.
این شرکت تعهد کرده است که از سی تا چهل میلیون دالر را در بخش کشاورزی و مالداری در فراه، هزینه کند و نیز در کُل، تا صد میلیون دالر را، در پروژههای گونهگون، در این ولایت، به مصرف برساند.
ساخت 800 صد متر از میدان هوایی فراه با هزینه 5 میلیون دالر؛ ساخت ترمینل میدان هوایی فراه با هزینه 905 هزار دالر، بازسازی مسجد بزرگ شهر فراه با هزینه 835 هزار دالر، ساخت دو مکتب در شهر فراه با هزینه 514 هزار دالر و ساخت دو درمانگاه با هزینه 489 هزار دالر، تنها بخشی از این پروژههاستند.
جمیله امینی، رییس شورای ولایتی فراه، گفت: «طی دو، دو و نیم سال، متاسفانه به جز موسسه الغرافه، دیگر کشور خاصی، در اینجا کار نمیکند.»
اما دیدگاهها، در باره برنامههای قطریها در فراه، همگون نیستند!
محمد رسول بارکزی، آمر کار ریاست کار و امور اجتماعی فراه، گفت: «عربها، مسایل سیاسی خودشان را دارند که طرف شان هم ایران است! پروژهها را بیشتر در یک منطقه بسیار دور، منطقه چاکرته که در مرز ایران است، عملی میکنند. عربها مردم ما را به مُفتخوری عادت میدهند. با یک بوجی آرد یا برنج! من این را کمک نمیدانم.»
خواستیم با نمایندهگان شرکت الغرافه در فراه ببینیم؛ اما به ما گفته شد که آنان به قطر رفتهاند و تلاشما برای تماس با رییس این شرکت در قطر هم، به جایی نرسید. پیش از این، مسوولان این شرکت، جاداشتن اهداف سیاسی را در برنامههای شان، رد کردهاند.
یافتههای طلوعنیوز نشان میدهند که در درازای حضور قطریها در فراه و حتا در زمانی که شیخهای این کشور، برای شکار از بخشهای ناامن میگذرند، آماج حملهیی قرار نمیگیرند.
قطر از کشورهایی است که متهم به روابط نزدیک با طالبان است، چنان که نماینده گان طالبان در دفتر سیاسی این گروه در دوحه فعالیت دارند.
اما آنچه که بیشتر باعث نگرانیها در فراه شده است، این است که بیشتر روندها در این ولایت، زیر سایه حضور یکماهه شیخهای قطری در فراه قرار گرفتهاند و در نهادهای محلی و امنیتی، بیشتر این مفکوره شکل گرفته است که از این حضور شیخهای قطری، باید سود خود شان را ببرند تا چیزی دگر!