• پنج شنبه, 06 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

پاسخ علمای اهل سنت به یک عقیده باطل وهابیت

پاسخ علمای اهل سنت به یک عقیده باطل وهابیت

«اهل سنت اجماع دارند که خداوند متعال را نه مکانی در برگرفته است و نه زمانی بر وی می گذرد .
 «اهل سنت اجماع دارند که خداوند متعال را نه مکانی در برگرفته است و نه زمانی بر وی می گذرد .ذات اقدسش فراتر از زمان و مکان است ، بر خلاف قول باطل شهامیّه و کرامیّه که می گویند : ذات اقدس ربوبی با عرش در تماس است . امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) می فرماید : خداوند ، عرش را به خاطر قدرت نمایی آفریده ، نه برای جایگاه خویش .»
در کتاب «نسیم بیدارى» با موضوع پاسخ های اهل سنت به شبهه های وهابیت به قلم ابوسجاد اسحاقى مطالب قابل توجهی گردآوری شده که به گوشه ای از آن خواهیم پرداخت.
در این کتاب آمده است:
* دویدن خدای وهابیت
لجنه افتای سعودی درباره صفت هروله گفته اند که صفت هروله (دویدن) خدا در حدیث قدسی که بخاری و مسلم نقل کرده اند، آمده است. خداوند فرموده است:
« اگر بنده ای یک وجب به من نزدیک شود ، من یک ذراع (نیم متر) به او نزدیک خواهم شد و اگر او یک ذراع به طرف من بیاید، من به قدر فاصله دو کف دست (بیش از یک متر) به او نزدیک خواهم شد . اگر او قدم زنان به طرف من بیاید، من دوان دوان به طرف او خواهم رفت . »
این نظریه بیشتر در میان فرقه وهابیت دیده می شود و بسیاری از علما و فرقه های اهل سنت این عقیده را نمی پذیرند و حتی آن را رد می کنند. همانگونه که گفته شد، این سخنان ابن تیمیّه و وهابیت ، مخالف کتاب و سنت است، ولی بعضی از اهل سنت با این عقیده مخالفند.
بیهقی از شخصیت های علمی اهل سنت می گوید :
«احمد بن حنبل نظریه قائلین به جسمانیّت حق تعالی را باطل دانسته و گفته است : اسم ها از شریعت و لغت گرفته می شود و اهل لغت کلمه « جسم » را در برابر چیزی که قرار داده اندکه دارای طول ، عرض ، ارتفاع ، ترکیب و صورت باشد .
خداوند متعال از تمامی این ها منزّه است و شایسته نیست که او را جسم بنامیم ؛ زیرا او از هر گونه معنا و مفهوم جسم ، خارج است و در شریعت نیز این لفظ وارد نگردیده است . بنابراین ، عقیده به جسمانیت باطل است . »
علمای دیگر اهل سنت مانند قرطبی پس از نقل سخنان دیگر عالمان درباره مجسمه می گوید :
«و الصحیح القول بتکفیرهم ، إذ لا فرق بینهم و بین عبّاد الأصنام والصور؛ قول صحیح این است که قائلین به جسمانیت حقل تعالی کافر هستند ؛ زیرا میان آنان و بت پرستان و چهره پرستان تفاوتی نیست . »
نَوَوی از علمای بزرگ اهل سنت می گوید :
« فَمِمَّنْ یُکَفّر من یجسّم تجسیماً صریحاً و من ینکر العلم بالجزئیّات؛ از جمله کسانی که کفر آنان ثابت است ، قائلین به جسمانیّت حق تعالی کسانی است که علم به جزئیات او را انکار می کنند . »
عبدالقاهر بغدادی ( متوفای 429 ) از متکلمان بلند آوازه اهل سنت می گوید :
«اهل سنت اجماع دارند که خداوند متعال را نه مکانی در برگرفته است و نه زمانی بر وی می گذرد . ذات اقدسش فراتر از زمان و مکان است ، بر خلاف قول باطل شهامیّه و کرامیّه که می گویند : ذات اقدس ربوبی با عرش در تماس است . امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) می فرماید : خداوند ، عرش را به خاطر قدرت نمایی آفریده ، نه برای جایگاه خویش . »
ابن نجیم ( متوفای 970هـ . ق . ) از فقیهان بزرگ اهل سنت می گوید :
« والمشبّهة إن قال : انّ لله یداً أوْ رِجْلاً کما للعباد فهو کافر و إن قال : انّه جسم لا کالأجسام فهو مبتدع؛ مشبهه (آنان که خداوند را به بندگان تشبیه می کنند) اگر بگویند که خداوند همانند بندگان دست و پا دارد ، کافر هستند و اگر بگویند خداوند جسم دارد ، ولی نه مانند اجسام ، بدعت گذار است . »
نظریه مخالف علمای اهل سنّت در این باره فراوان است . از آن میان ، سخن غزالی ، عالم بلندآوازه اهل سنت و شهرستانی را واپسین کلام قرار می دهیم . غزالی می گوید :
«اگر کسی به ذهنش خطور کند که خداوند تعالی دارای جسمی هست که از عضوهای متعدد تشکیل یافته ، بت پرست است ؛ زیرا هر جسمی ، مخلوق و آفریده شده است و به اجماع تمام علما و پیشوایان دینی در تمام زمان های پیش و نزدیک ، پرستش مخلوق ، کفر و بت پرستی است.»
شهرستانی این عقائد را برگرفته از اسرائیلیات می داند و در ملل و نحل می نویسد :
«بسیاری از یهودیان که به طرف اسلام کشیده شدند ، احادیث متعددی را در جسمانیّت حق تعالی ساختند و وارد شریعت اسلامی کردند و تمامی احادیث تجسیم از تورات سرچشمه گرفته است.»
استاد فیّاض ادامه داد :
باید به وهابیون گفت: چگونه قائل به تجسیم هستید ، در حالی که ( لَیْسَ کَمِثْلِهِی شَیْءٌ ) و (وَ لَمْ یَکُن لَّهُو کُفُوًا أَحَدُ) ، (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) ، (اللَّهُ الصَّمَدُ) از آیات الهی اند و شما آن را انکار می کنید. بر اساس آرای شما باید آن چه علمای اهل سنّت مانند امام حنبل ؛ نووی ، ابن نجیم ، غرابی ، حاکم نیشابوری و ذهبی و دیگران به آن شهادت داده اند ، خارج از سنت رسول اکرم ( صلّی الله علیه وآله ) باشد .
آیا نظر شما درست است یا اهل سنت ؟
وقتی با اصل اول عقاید اسلامی ، این قدر بین شما و اهل سنت فاصله وجود دارد ، چه طور خود را از آنها می دانید ، مگر نه اینکه ابن تیمیّه ، بنیانگذار فرقه وهابیت به دلیل همین عقاید باطل و تجسیم ، به زندان محکوم شد .
ابوالفداء در تاریخ خود در این باره می نویسد :
« استدعی تقی الدین أحمد بن تیمیّه من دمشق الی مصر و عقد له مجلس و أمسک و أودع الاعتقال بسبب عقیدته فانّه کان یقول بالتجسیم ؛ ابن تیمیّه از دمشق به مصر احضار شد و پس از محاکمه ، وی را دستگیر و به سبب عقیده اش زندانی کردند ؛ زیرا معتقد بود خداوند متعال جسم دارد .»
همچنین بعضی از علمای شاخص اهل سنت مانند ابن حجر عسقلانی و قاضی مالکی اعلام کردند : « فقد ثبت کفره ؛ کفر ابن تیمیه ثابت است .» اینک قضاوت با شما ـ خواننده ـ است . چگونه عقیده کسی که علمای اهل سنت به تکفیر وی فتوا داده اند ، معیار تشخیص توحید و شرک یا تعیین بدعت است ؟
چگونه پیروانش می توانند به بهانه های پوشالی مانند گرایش شیعیان به توسل ، برپایی عزاداری ، اعتقاد به تحریف قرآن و مانند آن ، به پیروان ناب ترین عقیده که بر گرفته از مکتب اهل بیت ( علیهم السلام ) است ، تهمت کفر و شرک و بدعت بزنند ؟
آیا سزاوار نیست که فرقه وهابیت ابتدا کاستی های خود را برطرف کند و عقاید خود را دست کم با آموزه های اهل سنت تطبیق دهد. به یقین ، در این صورت ، به راحتی به دیگر فرقه های اسلامی برچسب تکفیر نخواهد زد . مطمئنا آنچه سبب شده است فرقه وهابیت چنین تصمیمی بگیرد ، همین دیدگاه های نادرستی است که ابن حنبل ، ابن تیمیّه و محمد بن عبدالوهاب به این فرقه تزریق کرده اند .
چگونه می توان شیعیان را که به اصول اساسی اسلام ؛ یعنی اصول دین معتقدند ، مشرک ، بدعت گذار و کافر دانست . بی شک ، استنباط فقهی وهابیان در دیدگاه اسلامی هیچ ریشه ای ندارد و از نظریه های مطرود ابن تیمیّه و محمد بن عبدالوهاب گرفته شده است .

  پربازدید ترین