امریکا و مهره های تربیت شده اش چرا در پی رشد زنان افغانستان اند؟!

 بی بند و ‌باری، اختلاط زن و مرد، راه اندازی کنسرت‌ ها و ایجاد خانه های امن برای زنان، از جمله پروسه های اِنجماد سازی زنان و حرکت دادن آنها به سوی فرهنگ‌ های غربی و دموکراسی فاسد بوده که به شکل تدریجی به پیش می رود.

خبر:
اتاق تجارت و صنایع زنان افغانستان روز دوشنبه دهم میزان 1396، با حضور شماری از مقام ‌های دولتی در حالی افتتاح شد که رولا غنی خانم اشرف غنی رییس جمهور حکومت وحدت ملی تشویق و ترغیب سایر زنان را برای خودکفایی اقتصاد در توانمندی جامعه یک گامی مهم دانسته و خواستار کاهش بار مسوولیت اقتصادی مردان در خانواده‌ ها شده است.

تبصره:
امریکا تحت نام دموکراسی و آزادی، نزدیک به دو دهه است که شعارهای حمایت، توانمندسازی، رشد و پشتبانی زنان را در سطح کشورهای آسیای جنوبی به راه انداخته است و برای عملی کردن آن بودجه های هنگفت را به مصرف می رساند که این فعالیت‌ ها اکثراً تحت نام حقوق بشر، حقوق زن، جندر، جامعه مدنی وغیره عملی شده که برای شامل ساختن زنان و تشویق ترغیب آن ها در این پروسه راه های متفاوتی؛ از قبیل پوشش رسانه ای، ورکشاپ‌ ها در نهادهای دولتی، مکاتب و دانشگاه ها را ایجاد کرده و برای نایل آمدن برین هدف هیچ خلای را خالی نمی ‌گزارد.
اما سوال اینجا است؛ آیا کشوری هم چو امریکا که قرن‌ ها زنان را به حبس و شکنجه کشیده، همچو برده در خانه های شان از آن ها استفاده کرده و مثل کالا آن ها را خرید و فروش می کردند؛ واقعاً خواهان حقوق زن اند یا که دنبال استعمار سازی و برهم زدن نظم جوامع و ایجاد اختلاطات میان زنان و مردان مسلمان هستند؟
امریکا که از جمله متمدن و پر قدرت‌ ترین کشورها به حساب می ‌رود تا حالا نتوانسته که سرپرستی و رعایت را در حق زنان کشور خودش به نمایش بگذارد؛ چنان چه آمارهای دهه حاضر، دال بر آن است که 98 فیصد محصولات فلم ‌های مستهجن کل جهان در امریکا تولید شده که به مبلغ 842 ملیارد دالر به دولت آن کشور عاید به بار می آورد و این مورد 11 فیصد زنان آن جا را به افسردگی دایمی مواجه کرده که برای برطرف کردن افسردگی شان مشروب نشه آور می نوشند و مواد مخدر استفاده می نمایند.
همچنان، در امریکا از هر 4 دختر زیر سن قانونی یک تن آن از سوی نزدیکان شان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته که 12 فیصد نوجوانان کل امریکا را تشکیل می دهد. در پهلوی آن از بقیه زنان منحیث یک وسیله برای بازاریابی و تجارت استفاده شده و به مثل مردان به شغل های طاقت فرسا و ثقیل واگذاشته شده که حتی در جنگ های نظامی به بیرون از مرزها اعزام می شوند؛ پس چطور ادعای عوام فریبانه آن ها مورد قبول و باور مردم به خصوص زنان مسلمان قرار می گیرد.
اکنون رولا غنی خانم متظاهر صلیبی که با هویت جعلی وارد جمعیت زنان مجاهد ‌پرور مسلمان افغانستان شده است که با قرار دادن خود در صدر آن ها به حیث بانوی اول؛ همچو ماری میان آستین در کمین ربودن هویت و پیکار علیه ارزش های اسلامی میان زنان شده است و در عین حال دولت دست ساخته جان کری، سفارت خانه ‌های کشورهای مهارب، برای زمینه سازی و اغوا ساختن زنان پروژه های متعدد راه اندازی کرده تا به سرعت فرهنگ و افکاری زشت و حیوانی شان را؛ هم چو زهری در رگ و خون زنان مسلمان تزریق کند.
اوج فحشا و بی بند و ‌باری، اختلاط زن و مرد در نهادهای تحصیلی و کاری، راه اندازی کنسرت‌ ها و ایجاد خانه های امن برای زنان، از جمله پروسه های اِنجماد سازی زنان و حرکت دادن آن ها به سوی فرهنگ‌ های غربی و دموکراسی فاسد بوده که به شکل تدریجی به پیش می رود. همچنان با قراردادن چند زن بی سر و پا به حیث الگو، در رأس برنامه ها و پروگرام هایی که تمویل می کنند، با آلایش و نیرنگ، زنان پاکدامن افغانستان را شکار هدف های مهیب کرده و به دام شیطانی خود می اندازد.
کاهش بار مسوولیت مردان و سپردن آن به دوش زنان، سبب می ‌شود که زنان مسوولیت اولیه ی شان را که سرپرستی و مواظبت از امور خانه و تربیت فرزندان می باشد، نادیده گرفته و به کاری بیرون و منفعت شخصی خود بپردازند. بر علاوه، رفت و آمده آنان در بیرون از منزل به شکل متبرج و بدون ستر، سبب فساد و بی حیایی در جامعه شده و مردم را در فتنه ها خلط می ‌کنند.
غرب و غربیان این را خوب می داند که یگانه وسیله زمینگیر ساختن مسلمانان، حرکت دادن آن ها خلاف ارزش های سلامی است و مسوولیت دادن بیش از حد برای زنان در امور بیرونی سبب می شود که کنترول و صلاحیت تصمیم گیری ها به زنان انتقال کرده که در نتیجه این خود یک فاجعه بزرگ به مردم آن جامعه خواهد بود. این در حالی است که اسلام عزیز مسوولیت امور بیرونی را به دوش مردان واگذار کرده و مسوولیت داخل منزل را به شمول سرپرستی از مال و اولاد را به عهده زنان سپرده است. در عین حال، مردان را برای پرداختن مخارج و ضروریات زنان موظف و مکلف ساخته است.
پس زنان مسلمان افغانستان، این را باید درک کنند که عزت و حرمت شان تنها در چوکات شریعت و ارزش های اسلامی است، نه در فرهنگ و مفکوره های غربی و کفری که با عقیده اسلامی شان در تضاد است. این را باید بدانند که اگر خیری در افکار، فرهنگ و ارزش های آن ها می بود، زنان اروپایی و امریکایی همه روزه به اسلام روی آورده مسلمان نمی شدند و این مسئله خود بیانگر حرمت و احترام اسلام نسبت به زنان است که هیج دین و ایدیولوژی دیگر آن را در خود ندارد. چنان چه الله سبحانه وتعالی در آیات متعدد کلام خود اشاره به حقوق و اهمیت زنان کرده که حتی سوره یی را بنام نساء(زن) نامگذاری کرده است. پس تنها گمراهان و ناسپاسان از رحمت و هدایت الله سبحانه وتعالی محروم می شوند.

نویسنده: علی عزیز عزیزی