• پنج شنبه, 06 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

چرا شاهرگ های اقتصادی در دست یک قوم است؟

چرا شاهرگ های اقتصادی در دست یک قوم است؟

ما منحیث شهروند این کشور حق داریم بپرسیم که چرا تمام شاهرگ های اقتصادی کشور نه تنها در دست یک قوم که در دست یک حزب ( اففان ملت ) است؟
پرسش این همه بی عدالتی، برتریت جویی ها نه تعصب است و نه هم انداختن نفاق، بلکه یک واقعیتی است که نمی توانیم از کنار آن به این سادگی بگذریم.
پس از سقوط رژیم طالبان و روی کار آمدنِ حکومت موقت وُ حکومت انتقالی و حکومت انتخابی وزارت مالیه در گرو یک قوم و گروه خاص در آمد که هیچکس حق سخن گفتن در این مورد را ندارد، نه تنها چوکی وزارت که گمرکات کشور هم در دست این ها است و مانند مار بالای آن چنبره زده اند و به دیگران حق نمی دهند به آن نزدیک شود.
ما دیدیم و گواه به ایم که این ها چه کار های نکردند، از دزدی های میلیارد دالری گرفته تا مکاتب خیالی و صد های خیانت دیگر در حق این ملت صورت گرفت. تقسیم بندی سهمیه ها به ولایات به اساس علایق و سلایق همین گروه صورت می گیرد. هیچگاه انکشاف متوازن و عدالت در کار های این وزارت درنظر گرفته نشده است.
کود های مشکوک به مثابه مجرا های که از طریق آن پول بیت المال را حیف و میل می کنند، در این وزارت ساخته شده و خون ملت را می چوشند وهیچ سیر هم نمی شوند.
در این وزارت و ارگان های مرتبط این وزارت همه شاهرگ هاى اقتصادى در چنگال یک گروه است که به نوبت می آیند و خورجین های شان را از پول ملت پر می کنند و جای شان را به نفر و گروه بعدی می دهند تا همین سلسله ادامه پیدا کند.
می دانیم کشور های که میخواهند کشور دیگری را تحت سیطره خود داشته باشد، دست آن های را از اقتصاد کوتاه می کنند و می خواهند که مستعمره آن ها باقی بمانند، دریغا که در این کشور، یک گروه می خواهند اقوام دیگر این کشور را مستعمره خود بسازند و تمام پول باید در جیب های آن های بریزد و دیگر هیچ کسی نتواند در اقتصاد با آنها مقابله کند، که همان سیاست مستعمره سازی است و داد از ملت و کشور هم میزنند، فکر می کنند مردم احمق اند.
آنانی که خود را سیاستمدار و چیز فهم می گیرند، چرا تا هنوز جرأت نکرده اند و نمی کنند تا همین مساله را به گونه درست با این فیودال های استعمارگر درمیان بگذارند؟ چرا در برابر این ظلم آشکار خاموش اند؟ باز نام خود را هم می گذارند رهبر؟ چرا در میز مذاکره در مورد این مهم ها سخن نمی زنند؟ و هزاران چرا های دیگر هم است، در موقع مناسب آن چرا ها را هم می پرسیم، ما ناظر بر اوضاع هستیم.
این مشکل بگونه اساسی باید حل شود وگرنه ما هیچ وقت روی ملت شدن و صلح و آرامش را نخواهیم دید.
نباید در برابر این همه خیانت و جنایت خاموش بود و باید به هر نحوی که می شود صدا بلند کرد و حق خود را و حق ملت را باید خواست. این ها می دانند که اگر اقتصاد و پول داشت همه کار را می توان کرد، نمونه اش انتخابات دو سال پیش بود که از همین مجرا آب می خورد، پول این ملت بود که به سود یک گروه خاص بکار گرفته شد و این سلسله و سیاست هنوز هم ادامه دارد. پول خود ما را علیه خود استفاده می کنند و نام اش را هم می گذارند، ملی!!!
برنامه های این وزارت هرگز ملی نیست و به گفته عام از گاو به ملت غدود را می دهند و متباقی پول ها در قومی سازی سیاست و اقتصاد کار گرفته می شود که ما را سال ها از کاروان پیشرفت و تمدن عقب می اندازند.
اگر خواستن این حق و پرسش در این مورد تعصب است، پس آنانی که این وزارت و ارگان های وزارت به قوم خود انحصار ساخته اند، اصلاً انسان نیستند.
این مساله یکی از موضوعات مهم و متنی است که هیچ کسی تا هنوز به آن نپرداخته و باید در محراق توجه سیاستمداران جوان قرار گیرد و برای احقاق حق خود باید کار کنیم.
این چرا ها باید پاسخ داده شود!!!

بهار خراسان

  پربازدید ترین