• جمعه, 07 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

آمریکا نمی خواهد اقوام کشور بهم نزدیک باشند

 آمریکا نمی خواهد که در افغانستان اقوام با همدیگر زیست کنند و از لحاظ فکری و سیاسی وحدت داشته باشند. چون در آن صورت زمینه مداخله سیاسی و نظامی کمتر می شود.
رییس کمیته روابط خارجی سنایی آمریکا از احتمال حضور دوامدار نیروهای آمریکایی در افغانستان تا یک دهه دیگر خبر می دهد. وی می گوید که از اوضاع افغانستان بر می آید که این کشور حداقل ده سال دیگر به حضور نیروهای آمریکایی نیاز دارد. در همین حال شماری از اعضای مجلس نمایندگان می گویند که هر گاه حضور درازمدت نیروهای آمریکایی در افغانستان باعث ثبات در این کشور نشود به این نیروها نیازی نیست.
اسدالله میلاد آگاه روابط بین الملل در برنامه «همگام» در خصوص جایگاه پاکستان و افغانستان در نزد آمریکا گفت: از لحاظ تفاوت هایی که افغانستان و پاکستان دارد، پاکستان به عنوان یک متحد جنگ سرد آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم تا فعلا بعد از ایجادش به عنوان یک متحد آن باقی مانده است. اما از لحاظ توانایی هایی که پاکستان نسبت به افغانستان دارد به آن اندازه اعمال نفوذ بر پاکستان نمی تواند کند. اما بر افغانستان به سادگی می تواند نفوذ داشته باشد چون در افغانستان ساختار دولت را، ساختار نهادهای سیاسی را و ساختار نهادهای امنیتی را که توسط آمریکایی ها ساخته شده و به سادگی می توانند تمام مسایل را تحت کنترل داشته باشند. اما اتحاد آمریکا و پاکستان بیشتر محدود به منافع مشخص است نه در تمام مسایل.
بحث اساسی این است که در افغانستان باید تصمیم گیری مسایل امنیتی، مسایل سیاسی و مسایل اجتماعی باید به دست مردم افغانستان باشد. متاسفانه در تمام مسایل امنیتی ما شواهد بسیار واضح داریم که از لحاظ سیاسی تصمیم هایی که اتخاذ می شود بر اساس تصمیمات آمریکایی ها است. به عوان مثال ایجاد حکومت وحدت ملی است. یک مثال واضح است که همه مردم این را می دانند. مثلا برگزاری انتخابات به دست آمریکایی ها است. مثلا اصلاحات و ریفورم در بخش نظامی به دست آمریکایی ها است.
وی در خصوص مستقل نبودن افغانستان و زیر نفوذ بودن کشور به دست آمریکا و دیگر کشورها بیان داشت: اگر ما به این فکر کنیم چرا زمینه مداخله یک ابر قدرت یا زمینه مداخله برای بعضی از کشورهایی که در منطقه است در کشور مساعد می شود این ارتباط می گیرد به بعضی عوامل اجتماعی سیاسی و اقتصادی که در داخل کشور وجود دارد. مثلا بحث اساسی این است که ما به یک مفکوره جامع نیاز داریم تا همه مردم افغانستان گرد آن جمع شوند. متاسفانه که در افغانستان فعلا فضای قوم پرستی که حاکم است نمی تواند تمام اقوام افغانستان را گرد هم جمع کند و به عنوان یک ملت واحد مطرح شود. پس مفکوره قومیت و مفکور قوم پرستی باعث عدم انسجام ملی در کشور شده و این باعث شده است که در تصامیم سیاسی تصمیم به دست افغان ها نباشد و زمینه برای مداخله بیرونی مساعد شود. اما اگر از لحاظ سیاسی و تاریخی توجه داشته باشیم متاسفانه جهادی که در افغانستان صورت گرفت برخورد میان دو بلوک شرقی و دو بلوک غربی بود که متاسفانه بازهم ما به عنوان مردمی که نتوانستیم سیاست دو ابر قدرت را درک و تحلیل دقیق کنیم بر آن اساس بود که ما شکار یک ابر قدرت علیه پالسی دیگر شدیم و این باعث این شد که در امور داخلی خود از استقلال کامل سیاسی برخوردار نباشیم.
میلاد در خصوص راه حل جلوگیری از مداخله بیگانگان در کشور گفت: پس یگانه راه حل این است که ما باید روی یک مفکوره ای که تمام اقوام را یعنی مفکوره ای که فراتر از قومیت باشد مفکوره ای که فراتر از زبان پرستی و این مسایل باشد روی آن توافق کنیم و در مسایل سیاسی و اجتماعی بر اساس آن تصمیم بگیریم و در آن وقت زمینه مداخله برای کشورهای همسایه یا زمینه مداخله برای آمریکایی ها مساعد نخواهد شد.
وی افزود: اما بحث اساسی این است که تا وقتی که آمریکا به عنوان یک هژمون بین المللی مطرح باشد منطقه ای به نام آسیای مرکزی یا منطقه آسیای جنوب بخاطر تامین منافعش در این منطقه مهم است و باید یک جای پای وجود داشته باشد و هر کشوری که از لحاظ سیاسی و اقتصادی و نظامی ضعیف باشند آمریکایی ها به شکل بهتر می توانند در آن مداخله کنند. حتی در سال 2001 وقتی که مساله تروریزم مطرح می شود و آمریکا می خواهد هراس افکنی و تروریزم را ریشه کن کند چرا که در ظاهر تروریزم منافع و امنیت ملی آمریکا را زیر سوال بردند آمریکا به افغاستان آمد. اما بحث تروریزم بعد از اینکه جنگ سرد به پایان می رسد و بلوک کمونیستی به شکل رسمی اش از بین می رود و اصلا توان مقاومت از لحاظ بیولوژیک با آمریکایی ها ندارد. در این زمان متخصصین و پژوهشگران آمریکا در جستجوی ایجاد یک دشمن فرضی دیگر بودند و بر همان اساس بود که چیزی به نام تروریزم را بوجود آوردند. حتی کشورهای دیگری وجود دارد که تعریف مشخص از خود دارند. اما من به عنوان فردی که از علمی و سیاسی به آن توجه دارم اصطلاح تروریزم اصطلاحی است که تعریف مشخص ندارد و هر کس آن را برای مخالفان سیاسی خود استفاده می کند. تا منافع ژیوپولتیک خود را تامین کند.
میلاد می گوید حضور آمریکایی ها برای مبارزه با هراس افکنی از ابتدا بهانه ای بیش نبوده است و افزود: پس آمدن آمریکایی ها و مداخله آن در افغانستان یک مداخله برای تامین منافع خودشان بوده است. اما این یک بهانه شد و مبارزه علیه هراس افکنان یا علیه گروه هایی که با طالبان ارتباط داشتند یا گروه طالبانی که دراینجا حاکم بود و حملات یازده سپتامبر از اینجا راه اندازی شد و این صرفا یک بهانه ای بود اما در اصل آمریکا می خواست حضور نظامی در افغانستان وجود داشته باشد.
این آگاه روابط بین الملل بخشی از مشکل عدم جود امنیت را در میان سیاسی های خودمان می داند و می گوید: متاسفانه مردم افغانستان و خصوصا در قشر سیاسیون ما یک تعداد از سیاسی ها داریم که از لحاظ فکری استعمار شده اند. یعنی از لحاظ فکری به مفکوره هایی اعتقاد دارند که آن مفکوره ها نمی تواند در افغانستان باعث ثبات و امنیت شود. پس در قدم اول باید استقلال فکری بوجود بیاید. همچنین هم سیاسیون ما و هم مردم ما باید منسجم شوند و خلف ارزش های اسلامی و دینی و قانونی کشور خودمان عمل نکنند و اقوام با هم جمع شوند و اختلافات را کنار بگذارند. اما متاسفانه این خلاف منافع آمریکا است. آمریکا نمی خواهد که در افغانستان اقوام با همدیگر زیست کنند و از لحاظ فکری و سیاسی وحدت داشته باشند. چون در آن صورت زمینه مداخله سیاسی و نظامی کمتر می شود.
میلاد افزود: در حال حاضر برخی از سیاسیون کشور هم هستند که منافع شان از وضعیت فعلی تامین می شود به همین جهت این سیاسیون هیچ وقت در تلاش ایجاد امنیت و مفکوره های تامین امنیت نمی شوند.
وی در اخیر گفت: با توجه به وضعیت موجود تحلیلی که از آینده می توانیم داشته باشیم این است که ما به طرف بهبود نمی رویم. روبروز وضعیت امنیتی خراب تر می شود، از لحاظ سیاسی پیشرفتی وجود ندارد و استقلال سیاسی هر روز در حال کمتر شدن است. پس نمی توان به آینده افغانستان چندان خوشبین بود.

  پربازدید ترین