از پشت کوه به دانشگاه آمدی پس ساکت باش
کامران هنریار فارغ از دانشکدۀ ژورنالیسم دانشگاه هرات: پنجسال پیش از هلمند و از میان آتش و دود به هرات آمدم تا در دانشگاه بیلوحۀ آن درس بخوانم و دمی را در آسودهگی فضای هرات آرام بگیرم.
روزهای نخست دانشگاه فکر میکردم که یک سر و گردن از آنهایی که به دانشگاه راه نیافته اند بالاترم و به خود میبالیدم که دانشجوی یکی از بهترین دانشگاههای کشورم هستم.
اما از همان روزِ اول کنایهها شروع شد. از محافظِ درب دانشگاه گرفته تا برخی از دانشجویان و استادان دانشگاه. برخوردهای نامعقول، غیرآکادمیک و در برخی موارد غیراخلاقی استادان، همه شوق و ذوق درس خواندن را از سرم رهاند.
رفتارها را با ذهنِ دهاتیام رصد میکردم و به حرفها ذرهبینی نگاه میکردم. ماهها گذشت با ناهنجاریها و نارساییهای دانشگاه بیشتر آشنا شدم. استادان به موقع بر سر صنفها حاضر نمیشدند. جزوههای درسی درهم و برهم بودند. اشتباهات املایی و انشایی در تمامی جزوهها وجود داشت. حرفهای بیربط و شوخیهای بیمورد ضعف و کمدانشی استادان را میپوشاند.
اما آنچه که شخصاً برای من آزاردهنده بود، شنیدن چندین بارۀ اصطلاح «از پشت کوه آمدی» بود. استادان دانشگاه به هر کسی که لهجه داشت و نمیتوانست هراتی را به صورت غلیظ صحبت کند، پشت کوهی میگفتند؛ آن هم سر صنف و جلو سایر دانشجویان.
رفتارها بسیار توهینآمیز و همزمان تبعیضآمیز بود. آنهایی که هرگز از تدریس و نحوه برخورد استادان شکایت و گلهیی نمیکردند، نورِچشمی بودند و جایشان دفتر و نوشیدن پیالۀ چای با استاد بود. باری در عریضهیی به جای نام پوهنتون نام دانشگاه را نوشتم. استاد بدون هیچ دلیل منطقی و قانونییی، عریضه را رد کرد.
چهارسال را با تبعیضها، ستمها، تحقیرها و شکایتها گذراندم و اکنون واقعاً خوشحالم که فارغ شدهام.
خواستیم در این باره دیدگاه مسؤولان دانشگاه هرات را نیز داشته باشیم، اما آنان حاضر به گفتوگو نشدند.