دروغ های کلان غنی قلب آسیا را لرزاند
در حالیکه قدرتمندترین رهبران قومی برای پایان دادن به عمر حکومت وحدت ملی گردهم جمع شده اند، نشست قلب آسیا شاهد دروغ های غنی بود که دم از نابودی داعش می زد و پیروزی های حماسی بر تروریستان .
وضعیت بد امنیتی و اخلاف های درون حکومتی وحدت ملی همچنان که سبب از میان رفتن اجماع منطقه ای نسبت به افغانستان شد، کشور را در آستانه سقوط قرار داده است اما اشرف غنی همچنان با اعتماد به نفس بالا دم از اقتدار و نابودی داعش می زند آنهم در نشست قلب آسیا و در برابر کشورهای که بهتر از ارگ نشینان آگاه به وضعیت سیاسی افغانستان هستند.
نکته قابل تامل، نشستی که در سطح وزرای خارجی کشورها برگزار می شود شاهد حضور اشرف غنی می باشد، رییس جمهوری که واجب است در داخل کشور به آشفتگی های سیاسی رسیدگی کند اما همچنان که حتی به وزیر خارجه دولت خود اعتماد نداد باید برای هر امر دولتی رخت سفر به تن کند.
این در حالی است که منابع معتبر بارها از جابه جایی نیروهای شکست خورده داعش به افغانستان در تلاش قدرت های همچون امریکا می گویند که عمق ناامنی ها در کشور گواه گسترش دامنه نفوذ تروریستان است و تنگ تر شده حاکمیت دولت.
اختلاف های درون حکومتی نشات گرفته از سلطه گری اشرف غنی به جایی رسیده که تمامی رهبران قدرتمند قومی و جهادی در ایتلاف های بزرگ در پی پایان دادن به حکومت وحدت ملی است و مردم در ناامیدی بی سابقه ای نسبت به دولت و قانون درگیر با فقر و ناامنی ها.
و از آنجایی که با گذشت سه سال از عمر حکومت اشرف غنی و سقوطی که در یک قدمی آن قرار دارد، چرا دروغ های کلانی همچون نابودی داعش و پیروزی های نیروهای امنیتی در برابر تروریستان در نشستی با حضور کشورهای منطقه ای و در برابر رسانه های جهان از سوی رییس جمهور بیان می شود؟
اشرف غنی همچنان که قدرت خود را از هراس مخالفان بیشمار به دندان کشیده و در توهم برقراری حکومتی قوی با از میان بردن قدرت های جهادی و قومی در افغانستان می باشد راهی جز لاف زدن های بیشمار چه در درون کشور و یا خارج از مرزها ندارد اما کدام کشور و مقامی چنین سخنانی را باور دارد در حالی که وضعیت بد امنیتی و اختلاف ها درونی گواه حقایق می باشد.
حکومت وحدت ملی که هیچ نشانی از وحدت نداشته و سراسر نفاق و تشنج های سیاسی است، توان مدیریت بحران های جاری را ندارد و آشفته به نشست های منطقه ای و جهانی می رود و سخنانی سراسر دروغ و توهمات یک مقام سلطه گر را ارایه می دهد.
تغییرات سیاسی منطقه چنان سریع رخ می دهد که افغانستان نمی تواند همراه با آن گام بر دارد که نشات گرفته از سیاست ضعیف و شکننده خارجی می باشد و حال بماند که هر مقامی از این نظام رویکرد خود را نسبت به قدرت های منطقه ای ابزار می کند.
دادستان های حماسی که اشرف غنی از نیروهای امنتیی در هیبت یکی از برترین کماندوهای منطقه ای ابراز کرد، در حقیقت لشکری است با رهبران فاسد و معامله گر که با بی کیفت ترین سلاح ها و مهمات و بدون آذوغه، قربانی هر حمله و انتحاری گروه های تروریستی می شود و زمانی که حتی توان حفاظت خود در پایگاه های نظامی را ندارند چگونه می تواند مدعی دفاع از مردم باشد چه رسد به بدل شدن به کماندوهای قدرتمند!
هرچند مناطق همواره ناامن جنوب اکنون روی آرامش را می بینند اما شمال، سنبل مقاومت در سیاست آلوده به قوم گرایی حکومت در سیطره طالب و داعش ویران و خونین شده است در حالی که هر لحظه امکان مرگ دسته جمعی باشندگان کابل در انتحاری و حمله تروریستان وجود دارد.
زمانیکه افغانستان بدل به حیاط خلوت تروریستی پاکستان شده، روسیه بدون در نظر گرفتن حکومت، اقدام به ارتباط با طالبان می کند و وهابیت و داعش در حمایت عربستان در حال رشد می باشد، اشرف غنی به دنبال محو رهبران جهادی و قومیت های غیر پشتون برای رسیدن به حکومت قدرتمند قوم گرا می باشد.
نشست قلب آسیا در باکو و یا هر گردهمایی دیگر منطقه ای و جهانی با سخنان واهی و دروغین رییس جمهوری نتیجه ای جز از میان رفتن همین نیم بند اعتبار حکومت وحدت ملی ندارد زیرا کشورهای که با اختلاف بسیار گرد هم جمع شدند هر یک به دنبال منافع خود بدون در نظر گرفتن حکومت اشرف غنی در افغانستان هستند.
و حال که ایتلاف ها و نشست های با حضور قدرتمندترین رهبران قومیتی برای پایان دادن به عمر حکومت وحدت ملی در حال جریان است، اشرف غنی به جای تلاش های جلب حمایت کشورهای منطقه ای واجب است نگاهی به اوضاع داخلی کشور انداخته و نگران سقوط از درون باشد زیرا با دسیسه های نخ نما و اجازه پرواز ندادن به یک والی نمی تواند خلل در مخالفت ها وارد کند.