هزارگل با صد زخم؛ دختری که پس مانده ی غذای سگ را می خورد

ولایت غور، ولایتی است در زون غرب افغانستان و یکی از محروم‌ترین ولایت‌های کشور؛ جغرافیای کوهستانی که هرازگاهی اتفاق عجیبی در آن رخ می‌دهد. در تازه‌ترین اتفاق یک دختر سیزده ساله که آثار و علایم زیادی از اعمال خشونت بر بدنش دیده می‌شود ادعا دارد که از سوی وابستگان شوهرش مورد آزار و اذیت جسمی قرار گرفته است.
نامش نسترن/هزارگل است؛ آن‌طور که نزدیکانش می‌گوید نسترن چهار سال پیش، با خواست پدرش به عقد ازدواج فردی به‌نام عیدی‌گل درآمده بود. آن‌زمان نسترن 9 سال سن داشته است. نزدیکان نسترن می‌گویند که اکنون پدرش درایران زندگی می‌کند. بنا بر ادعای خود نسترن و نزدیکانش، فامیل شوهرش بر او آزار و اذیت جنسی و جسمی فراوانی روا داشته شده است.
اسماعیل یکی از نزدیکان نسترن است. او مدعی است که نسترن در مدت سه سال از سوی خانواده‌ی شوهرش مورد انواع آزار و اذیت جسمی قرار گرفته است: «این دخترک سه سال می‌شود که در دست این ظالمان شکنجه می‌شود. او را به‌دنبال هیزم (مواد سوخت) روان می‌کنند و لت‌وکوب می‌کنند. انواع و اقسام ظلم‌ها را بر این دخترک روا داشته‌اند».
وی مدعی است که تمامی خشونت‌های صورت گرفته بر نسترن از سوی مادرشوهر و پدرشوهرش صورت گرفته است: «شوهر نسترن 12 ساله است و از شوهرداری چیزی نمی‌فهمد. تمام اختیارات به دست پدر و مادرش است. او به‌دنبال کارهای پدرش بوده و بیش‌تر وقت‌ها در خانه نیست. همه‌ی خشونت‌ها را مادر و پدر شوهرش انجام داده‌اند».
نسترن مدعی‌است که بارها از سوی پدر، مادر و خواهرشوهرش، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او گفته چندین بار این سه نفر قصد کشتن‌اش را نیز داشتند.

خوردن غذای پس‌مانده‌ی سگ
بنا برگفته‌های نسترن، افزون بر آزار و اذیت جسمی، خانواده‌ی شوهرش او را مجبور می‌ساختند که با سگ در یک ظرف غذا بخورد. وی گفته است که بارها در ظرف سگ و از پس‌مانده‌ی غذای سگ خورده است.
در همین حال، فریده ناصری مسوول بخش زنان کمیسیون مستقل حقوق بشر در غور به روزنامه‌ی اطلاعات روز می‌گوید که این دختر از سوی خانواده‌ی شوهرش مورد انواع و اقسام خشونت‌ها قرار گرفته و حتا از پ‌ مانده‌ی غذای سگ نیز استفاده کرده است.
« نسترن سه سال می‌شود که مورد خشونت خانواده‌ی شوهرش قرار گرفته و بیش‌تر وقت ها از غذای پس‌مانده‌ی سگ استفاده می‌کرده است. شما یک بار به بدنش نگاه کنید، به صورتش نگاه کنید. متاسف خواهید شد به اندیشه‌های بعضی انسان‌ها».
خانم ناصری مدعی است که این کار به‌وسیله‌ی مادرشوهر و پدرشوهر نسترن و به‌دور از شوهرش انجام شده است: «شوهر بیچاره‌اش دخالتی در این قضیه نداشته است. او را پدرش به‌دنبال هیزم روان می‌کرده و در خانه نبوده و بعد از آن کارهای شاقه را بالای نسترن انجام داده و زمان دادن غذا ظرف غذا را به او می‌دادند و برایش می‌گفتند برو همراه سگ غذایت را بخور. بعضی وقت‌ها که کارش طول می‌کشیده از پس‌مانده‌ی غذای سگ می‌خورده است».

بازداشت عاملان خشونت
اقبال نظامی، سخن‌گوی فرماندهی پولیس غور به روزنامه‌ی اطلاعات روز می‌گوید که چهار تن به‌شمول شوهر نسترن در پیوند به شکنجه‌ی وی بازداشت شده‌اند.
«بعد از این خبر و آوردن نسترن به شفاخانه، پولیس با همکاری مردم به محل اعزام شده و چهار نفر را بازداشت کرد. شوهر نسترن که یک نوجوان است نیز شامل بازداشت‌شدگان است».
به‌گفته‌ی سخن‌گوی فرماندهی پولیس غور، هم‌اکنون تحقیقات برای روشن شدن دلیل این پرونده جریان دارد.
به‌گفته‌ی نظامی پرونده‌ی این افراد به نهاد‌های عدلی و قضایی فرستاده شده است.
در همین حال، معصومه انوری، رییس اداره‌ی امور زنان ولایت غور، از نهادهای عدلی و قضایی می‌خواهند که پرونده‌ی نسترن را به‌گونه‌ی جدی بررسی کنند و عاملان خشونت علیه او را به کیفر برسانند: «این قضیه باید به‌گونه‌ی جدی بررسی شود. ما همه ( نهادهای حقوق زنان) به‌دنبال این پرونده هستیم و تا به کیفر رساندن عاملان آن تلاش‌های خود را ادامه می‌دهیم. از طریق شما از همه نهادهای عدلی می‌خواهیم که با این قضیه به‌گونه‌ی جدی برخورد نمایند».

رویدادهای تکان‌دهنده در غور
ولایت غور در سال های اخیر گواه تکان‌دهنده‌ترین خشونت‌ها و در عین‌حال عجیب‌ترین نوع خشونت‌ها در برابر زنان بوده است. در آغاز سال جاری ( 1396) خانمی به‌نام «تبرک» پس از آن‌که دختر جوانش خارج از رابطه‌ی ازدواج حامله شد، به‌گونه‌ی فجیعی در ولایت غور به قتل رسید. مردان تفنگدار غیرمسوول در آن‌زمان، نخست وی را از بلندی کوه‌ به پایین انداختند و سپس با اسپ تا حد مرگ به این‌طرف و آن‌طرف کشانیده بودند تا جان باخته بود.
رخشانه دختر دیگری در غور بود که به جرم فرار از خانه و در هنگام فرار در ولایت غور به دست مخالفان مسلح افتاد. رخشانه نیز که به دست مخالفان مسلح دولت افتاده بود با برپایی یک دادگاه صحرایی محکوم به مجازات و از سوی مخالفان سنگسار شد.
عزیزگل دختر دیگر غوری است که با سرنوشت مشابهی با سرنوشت رخشانه مواجه شد. وی که 20 سال سن داشت پس از متهم شدن به زنا، از سوی مردان مسلح در ماه جوزای سال جاری با ضرب گلوله کشته و سپس جسدش بدون اطلاع دادن به فامیل‌اش دفن شد.
در آخرین و تازه‌ترین مورد نیز نسترن مورد خشونت جسمی و جنسی قرار گرفته و در حال حاضر زیر درمان قرار گرفته است.