• پنج شنبه, 06 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

کودتای ارگ در یک قدمی بلخ و قندهار

کودتای ارگ در یک قدمی بلخ و قندهار

اگر کودتای ارگ علیه بلخ و قندهار رخ دهد جز نیم بند حمایت امریکا و مشتی ارگ نشین باقی هم جبهه عطا هستند؛ جنرال دوستم، محقق، رازق و به احتمال زیاد کرزی و...
داوود خان، ترکی، حفظ الله امین و داکتر نجیب در جاه طلبی ها علیه یکدیگر با کودتا خون ریختند و کشور را در وحشت و ناامنی فرو بردند و میراثی جز جنگ و تروریسم باقی نگذاشتند.
اینکه پس از خلع سلطنت توسط داوود خان و کودتاهای خونین حزب پرچم و خلق نه تنها هیچ یک از رییس جمهورها عاقب خوبی نداشته اند بلکه با همان روشی که به قدرت رسیدن خلع شدند اما چرا تاریخ برای سیاستمداران عبرت نمی شود آنهم گذشته ای چنین نزدیک.
حاشیه های تقابل میان ارگ و عطا محمد جدای از بازی قدرتی که فضای سیاسی را دربرگرفته خبر از جنگ و درگیری های درون نظامی دارد به مانند کودتاهای دهه پنجاه که یکباره خیابان ها لبریز از خون شد تا یک سلطه گر بدل به قدرتی بی بدیل شود.
اشرف غنی همچنان که استعفای خاک خورده عطا محمد را امضا می کرد، حمله نظامی را نیز روی میز داشت زیرا رهبری که دهه ها در رقابت های سیاسی همواره پیروز دسیسه ها بوده و حتی کرزی موفق به برکناری وی نشد به سادگی یک امضا نه تنها از قدرت کناره گیری نمی کند بلکه با تکیه بر نفوذ و قدرت نظامی در برابر ارگ ایستادگی کرده و رزمایش قدرت به نمایش می گذارد.
و حال، اگر اطلاعات رسیده به روزنامه واشنگتن پست از تلاش های امنیت ملی برای ناامن کردن بلخ آنهم توسط افرادی وابسته به طالبان در کنار نظارت دقیق بر تحرکات عطا محمد و جنرال رازق با هدف حمله نظامی همه جانبه درست باشد چه روی خواهد داد؟
اشرف غنی بدون پایگاه نظامی تهی از مشروعیت سیاسی تکیه گاهی جز امریکا ندارد در کنار رهبران امنیت ملی، استانکزی و اتمر که توسط جنرال دوستم متهم به طالب دوستی شده اند شبکه ای پیچیده ای استخبارات را نه در جهت امنیت بلکه برای عزل و حذف رهبران جهادی و قومیتی در اختیار دارند.
این در حالی است که امریکا با سلطه کامل بر کشور و حکومت با مهره های همچون کرزی، غنی، حکمتیار و گروه های تروریستی اهداف خاورمیانه خود را تحقق می یابد از فراهم ساختن زمینه قاچاق مواد مخدر، جابه جایی نیروهای داعش تا ناامنی های گسترده و انزوای رقبای منطقه ای.
و با وجود سلطه کامل بر تمامی بخش های کشور در برابر تنش های سیاسی درون نظامی اظهار می دارد که در مسایل داخلی افغانستان دخالت نمی کند زیرا هدف نه بقای غنی است و نه برقراری امنیت حتی در مناطق همواره امن بلکه ماندگاری به قیمت جنگ مدام و کشتاری بی گناهان.
در این راستا، ماجرای عزل عطا محمد هیچ گاه به سادگی تبعید جنرال دوستم نبوده و نیست زیرا وی سیاستمداری زیرک با ثروت و نفوذ سیاسی است که در صورت حمله نظامی از جانب ارگ هم قدرت مقاومت دارد و هم حمامی داخلی و خارجی.
امنیت ملی با نظارت دقیق بر عملکرد جنرال رازق، محقق و حزب جنبش در پی کودتا علیه والی است که یک و نیم دهه بر بلخ حکومت کرد و سوالی که به وجود می آید، آیا رییس جمهور با ناامن کردن نیمی از کشور برای سرکوب والی و فرمانده پولیس حاضر است که عواقب جبران ناپذیر و به عبارتی جنگ داخلی را به جان بخرد؟
اگر ارگ حاضر به چنین حماقتی شود جز حمایت امریکا و برخی قبیله های پشتون، باقی هم جبهه مخالفان حکومت خواهند شد، عطا محمد، جنرال دوستم، محقق، جنرال رازق و در حمایت کرزی چیزی جز مشتی مقام ارگ نشین برای وی نمی ماند.
و این می تواند برای افغانستان جنگ زده، سقوط باشد بدتر از سقوط های گذشته و فاجعه بار تر از جنگ های داخلی دهه هفتاد و علم شدن طالبان!
سیاست به خود شاهان دیوانه و سلطه گر بسیار دیده است و رهبرانی ابله که با حماقت های بسیار سبب سقوط ها و نسل کشی شدند و اشرف غنی نه در حد و اندازه یک رهبر بلکه تنها به دلیل حمایت امریکا به راس قدرت دست یافت تا کشور چنین در منجلات ناامنی و اختلاف های قومی فرو برود.
رییس جمهور با سیاست شوم پشتونیزمی خواهان نابودی جبهه مقاومت و حذف کامل رهبران جهادی و مهره های دردسر ساز است و بر همین مبنا، تمامی راه ها بر سازش با عطا را بست در حالی که والی عزل شده بلخ حتی خواست های خود را تا حد اختیار تعیین والی جدید و فرمانده پولیس کاهش داد.
و اگر افغانستان دیروز توسط شوروی با رهبرانی جاه طلب ویران و درگیر با جنگ های داخلی شد اینکه همان سیاست در عملکرد امریکا تکرار می شود، رییس جمهور هایی دست نشانده که همچون عروسک خیمه شب بازی عمل کرده و کشور را بار دیگر در خیانت و خون فرو می برند.

  پربازدید ترین