روایت زنی که سه بار فروخته شد
فوزیه، بانوی هراتییی که در بیست سالهگی از سوی پدرش مجبور به ازدواج اجباری شده بود، پس از 20 سال زندهگی مشترک توام با درد و رنج، از شوهرش جدا شد.
این بانو در گفتوگویی میگوید، پس از اینکه از شوهرش جدا شد، پدر و مادرش نیز وفات کرده بودند و برادرانش وی را نپذیرفتند و به او پناه ندادند.
به گفتۀ این بانو، پس از آنکه برادرانش به وی سرپناه ندادند، برای گذراندن زندهگیاش و دستیافتن به سرپناه، روانۀ خانۀ داماد و دخترش به سوی تخار شد.
این بانو حدود پنج ماه با دخترش در ساحۀ نمک فروشی شهر تالقان ولایت تخار، زندهگی کرد؛ اما پس از این مدت، دامادش نیز وی را از خانه بیرون کرد. به گفته این بانو، بار دیگر بیسرپناه ماند؛ ولی این بار به دام افتاد.
فوزیه میگوید، با مردی به نام رحیمالله، در منطقۀ خُسدۀ شهر تالقان مواجه شد و این مرد در بدل سرپناه، مکرراً بالای او تجاوز جنسی کرده است. او ادعا میکند که رحیمالله و دو تن دیگر به نامهای امیرخان و مهران، وی را در مدت دو سال گذشته یکبار در بدل ده هزار افغانی و دو بار در بدل یک صد هزار افغانی به فروش رسانیدهاند.
فوزیه میگوید، بار نخست به فردی به نام عتیقالله، باشندۀ باغ دشت ولسوالی ورسج تخار که گنگ بود، به فروش رسید و پس از یکسال و شش ماه زندهگی از نزد وی فرار کرد.
این بانو بار دوم به فردی به نام سید علم به فروش رسیده و این بار به دلیل آنچه که وی جبر و خشونت در برابرش عنوان میکند، پا به فرار گذاشته و به علت نداشتن سرپناه باز نزد رحیمالله برمیگردد.
به گفتۀ فوزیه، رحیمالله وی را برای بار سوم به فردی به نام سلطان به فروش رساند. چون همسر نخست سلطان نازا بود و به همین دلیل سلطان حاضر به ازدواج با وی شد، اما پس از حدود یکماه، با دریافت اطلاع از داستان پر فراز و نشیب زندهگیاش دو هفته قبل او را به فرماندهی پولیس تخار تسلیم کرد.
مسؤولان ریاست امور زنان ولایت تخار، پروندۀ فوزیه را قاچاق انسان میدانند.
رزمآرا حواش، رییس امور زنان ولایت تخار به سلاموطندار میگوید که پروندۀ این بانو در نهادهای عدلی و قضایی این ولایت تحت بررسی قرار داد.
تاکنون ریاست امنیت ملی ولایت تخار در پیوند به فروش فوزیه مهران و امیرخان را بازداشت کرده است.