• شنبه, 01 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

وجوه تمایز انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های بزرگ جهان

وجوه تمایز انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های بزرگ جهان

حضور میلیونی مردم ایران در مبارزات انقلابی در سراسر این کشور، پیروزی انقلاب، یعنی این واقعه بزرگ به ظاهر ناممکن را، ممکن ساخت و رژیم قدرتمند شاه را سرنگون کرد که این نیز، یکی از وجوه تمایز انقلاب اسلامی با انقلابهای دیگر است.

 در ادامه ویژه برنامه های سی‌ونهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برنامه ای دیگر از این مجموعه را تقدیم حضورتان می کنیم . در این گفتار به بررسی ویژگی های منحصر به فرد انقلاب اسلامی ایران می پردازیم و در عین حال، وجوه تمایز انقلاب اسلامی ایران را با سایر انقلاب های بزرگ جهان، نظیر انقلابهای فرانسه و روسیه، بررسی می کنیم.

نویسندگان، تحلیلگران و کارشناسان جهان، طی سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این انقلاب را با انقلاب 1789 فرانسه وانقلاب 1917 روسیه مقایسه کردند. حقیقت نیز این است که در میان رویدادهای بزرگ اجتماعی و سیاسی کشورهای جهان، انقلابهای فرانسه، روسیه و ایران، شاخص ترین آنها محسوب می شوند. انقلابهای فرانسه و روسیه، جایگاه خود را در تاریخ یافته اند و ارزشهای بالقوه این دو رویداد بزرگ، هرگز انکار نشده است . مردم فرانسه در سال 1789 وروسها در سال 1917 شاهد جا به جایی قدرت در کشورشان بودند . اما آنچه در این دو کشور روی داد، از نظر گستردگی دامنه مبارزات انقلابی و حضورتوده های مردم در آنها، هرگز با انقلاب اسلامی و حضور میلیونی مردم ایران در روند پیروزی انقلاب، قابل مقایسه نیست . مقایسه میزان اقتدار و گستردگی پایگاه مردمی انقلاب اسلامی ایران و انقلابهای فرانسه وروسیه را، در ادامه این گفتار پی خواهیم گرفت، اما در حال حاضر ضروری است که به مهمترین و منحصر به فرد ترین ویژگی انقلاب 1979 مردم ایران، یعنی ماهیت اسلامی آن، بپردازیم .

اکنون نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد، روشن شده است که درونمایه اسلامی انقلاب و حمایت های مردم از آن، دلیل اصلی ماندگاری و بالندگی انقلاب ایران در سی‌ونه سال اخیر بوده است. اما در زمان اوجگیری مبارزات مردم ایران علیه نظام وابسته سلطنتی و حتی در سالهای اول پیروزی انقلاب، تحلیلگران شرق و غرب، هویت اسلامی انقلاب را " پاشنه آشیل " انقلاب می دانستند و به همین دلیل ادعا می کردند که نظام انقلابی ایران در صورت پافشاری بر حفظ ماهیت اسلامی خود، یا فرو خواهد پاشید یا از درون، دچار استحاله خواهد شد تا به پندار غربی ها، تحت جبر زمان، روح اسلامی خود را کنار بگذارد و جامه ی لیبرال دموکراسی غرب را بر قامت انقلاب بپوشاند.

بر مبنای همین تصور باطل، تلاشهای تبلیغاتی و تهاجم سیاسی درغرب جغرافیائی و شرق ایدیولوژیک آغاز شد تا از همان اوان پیروزی انقلاب، این دروغ بزرگ را القا کنند که اسلام و جمهوری، دو مقوله متفاوت هستند و نمی توان آنها را، توامان، در یک ساختار حکومتی ارائه کرد .

ماهیت اسلامی انقلاب مردم ایران، که بیگانگان می کوشیدند آن را نقطه ضعف انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران جلوه دهند، در عمل به نقطه قوت انقلاب و نظام و راز ماندگاری آن تبدیل شد . انقلاب نه تنها از ایدیولوژی اسلامی خود فاصله نگرفت، بلکه با رهبری امام خمینی ( ره )، اسلام به عنوان ستون و پایه اصلی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، راه پیشرفت و انکشاف کشور و جبران عقب ماندگی های تاریخی گذشته را فراهم کرد . بر این اساس، ایدیولوژی اسلامی انقلاب مردم ایران، آن را از سایر انقلاب های بزرگ جهان متمایز می سازد . وجه تمایز بارز دیگر انقلاب اسلامی، آشکار ساختن ظرفیتهای بی کران ایدیولوژی اسلامی، برای استقرار نظام مردمسالاری دینی در ایران است .

تلاش غرب برای تلقین ادعای ناممکن بودن تلفیق دین و دموکراسی، قدمتی همتای تاریخ حیات انقلاب اسلامی دارد . درمقطع پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ویژه در ماههای اپریل و مارچ سال 1979، روشن بود که مردم ایران خواهان استقرار نظام جمهوری بر مبنای اصول و قوانین الهی اسلام هستند . اما در جهان دو قطبی 30 سال پیش، بعضی از گروهها و محافل سیاسی داخلی ایران، تحت تاثیر گرایشهای چپ و راست، با برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران مخالف بودند .
حتی گروههایی که منکر هویت اسلامی مبارزات و انقلاب پیروزمند مردم ایران نبودند، از برپائی " جمهوری دموکراتیک اسلامی " سخن می گفتند . اما امام خمینی (ره) با دور اندیشی شگرف خود، می دانستند که افزودن هرگونه پسوند یا پیشوندی بر جمهوری اسلامی ایران، به منزله کارگذاردن خشت کجی است که مبنای نظام را به اعوجاج خواهد کشید و انقلاب اسلامی را، از رشد و بالندگی دربستر " نه شرقی و نه غربی " منحرف خواهد ساخت.
از دیدگاه امام خمینی (ره)، شعارهای اصلی انقلاب، خط قرمزی بود که هرگز نباید نقض می شد.

یکی دیگر از این خطوط قرمز، حق حاکمیت مردم ایران بر سرنوشتشان بود که از جمله وجوه تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای بزرگ جهان نیز به شمار می رود . نقش بارز مردم ایران در سرنوشت کشور، در دوران بعد از پیروزی انقلاب بسیار زود آشکار شد و برگزاری همه پرسی مارچ 1979 برای تعیین نوع حکومت دلخواه مردم ایران، نشان داد که انقلاب اسلامی در مقایسه با سایر انقلابهای جهان، به طور کلی، از جنس متفاوتی است .

برگزاری همه پرسی مارچ سال 1979 نه تنها در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ سایر انقلاب های جهان نیز، رویدادی یگانه و بی نظیر است . هدف ما در این گفتار، به دلیل محدودیت زمانی، مقایسه تطبیقی انقلابهای بزرگ جهان با انقلاب اسلامی نیست، زیرا ویژگی های منحصر به فرد و جایگاه جهانی انقلاب اسلامی، پس از حدود چهار دهه، برای آزاد اندیشان و ناظران مستقل، واقعیتی روشن واثبات شده است.

هدف ما بازگوئی این واقعیت تاریخی است که همه پرسی سال 1979 کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برگزار شد و اکثریت مردم ایران، یعنی 98/2 (نودهشت و دو دهم) درصد از شرکت کنندگان درهمه پرسی، خواستار برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران شدند .

حال آنکه در تاریخ، هیچ حاکمیت برآمده از یک انقلاب فراگیر و مردمی را نمی توان یافت که پس از پیروزی و سرنگون کردن نظم کهن، خواستار نظر ملت در مورد شکل و ساختار نظام جدید شده باشد . تجربه ی انقلابها، به ویژه انقلابهای فرانسه و روسیه، نشان می دهد که انقلاب ها معمولا با اتکا به یاری مردم، البته در سطوح مختلف، به پیروزی رسیده اند .

زمانی که سکانداران انقلاب، یا حاکمان جدید این کشور، از شانه های مردم به زیر آمده و در قصرهای دولتی مستقر شده اند، دلنگرانی و دغدغه اصلی آنان، حفظ قدرت و اریکه‌ی حکومت بوده است . هرگز در تاریخ هیچ انقلابی، به استثنای انقلاب اسلامی مردم ایران، مشاهده نشده است که انقلابیون سابق و صاحبان کنونی قدرت، دیدگاههای توده‌ی مردم را در تعیین نوع حکومت در نظرگرفته باشند . اما انقلاب اسلامی و جایگاه والای مردم از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، واجد چنین خصیصه ای بود و همین ویژگی، یکی از وجوه تمایز بارز انقلاب اسلامی با انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه است .

حرکت توده های مردم برای براندازی نظم کهنه و پی افکندن نظم نوین، که انقلاب خوانده می شود، از دو جنبه ی میزان حضور مردم در عرصه ی مبارزات انقلابی و قدرت و استحکام حاکمیتی که هدف خشم انقلابی ملت قرار گرفته، قابل ارزیابی است . بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی فرانسه در سال 1789، روسیه در سال 1917 و ایران در سال 1979، تفاوت ها یا تمایزات دیگر انقلاب اسلامی با انقلابهای یادشده را آشکار می سازد . دولت های فرانسه و روسیه در آستانه وقوع انقلاب در این دو کشور، از نظر اقتصادی در مرحله ی ورشکستگی کامل قرار داشتند . حکومت های پاریس و مسکو، به دلیل شکستهای پیاپی در جنگ های متعدد، از نظر توان نظامی نیز در وضعیتی بسیار ضعیف و متزلزل به سر می بردند . در فرانسه سال 1789 حکومت حتی قادر به تامین نان مصرف مردم نبود . در روسیه نیز حکومت " رومانف " ها در ورطه ی جنگ جهانی اول گرفتار شده بود و دوران بی ثباتی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را پشت سر می گذاشت .

این هر دو حکومت، از کمترین حمایت خارجی برخوردار نبودند و به همین دلیل آسیب پذیرتر از هرزمان دیگر به نظر می رسیدند . با توجه به این مسائل، سرنگونی امپراطوری های فرانسه و روسیه در جریان انقلابهای این دو کشور، به دشواری اوجگیری انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت سلطنتی در ایران نبود . زیرا در ایران سال 1979، اوضاع به کلی با وضعیت فرانسه و روسیه درآستانه انقلاب، متفاوت بود . نظام سلطنتی ایران در دهه 1970 به دلیل افزایش سریع و غیرمنتظره نفت، از نظر ذخایر ارزی و توانایی مالی، در مطلوب ترین شرایط اقتصادی تاریخ حکومت پهلوی قرار داشت . علاوه بر این ایران در دوران رژیم پادشاهی، یکی از دو پایه ی اصلی دیپلماسی امریکا درخلیج فارس و خاورمیانه بود و به همین دلیل، دولت وقت امریکا و متحدان اروپائی قصر سفید، با تمام توان خود از رژیم شاه حمایت می کردند.

اقتدار ظاهری رژیم شاه به درجه ای رسیده بود که غرب از ایران با عبارت " جزیره ثبات " یاد می کرد . طبعا مبارزه برای براندازی حکومتی وابسته که در اوج قدرت قرار داشت و از حمایت همه جانبه ی دولتهای غربی هم برخوردار بود، بسیار دشوارتر از آن بود که فرانسویان و روسها، دهها سال پیش، تجربه کرده بودند . اما حضور میلیونی مردم ایران در مبارزات انقلابی در سراسر این کشور، پیروزی انقلاب، یعنی این واقعه بزرگ به ظاهر ناممکن را، ممکن ساخت و رژیم قدرتمند شاه را سرنگون کرد که این نیز، یکی از وجوه تمایز انقلاب اسلامی با انقلابهای دیگر است.

  پربازدید ترین