• جمعه, 07 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

افغانستان نبردی نه میان پشتون و تاجیک، بلکه تقابل امریکا و اروپا است

افغانستان نبردی نه میان پشتون و تاجیک، بلکه تقابل امریکا و اروپا است

 نبردی نه میان پشتون و تاجیک بلکه تقابل امریکا و اروپا که در درون نظام افغانستان به تنگنای سیاسی رسیده که پیروزی هر طرف جبهه، تعیین کننده رویکرد مناسبات سیاسی کشور خواهد بود و حدود نفوذ قدرت های جهان و منطقه.

تصفیه حکومت از غیرپشتون های قدرتمند و مخالف طالبان هرچند با تنش و نبردهای سرد در جریان بود اما ارگ در برکناری عطا از بلخ با شکست مواجه شده به طوری که هم توان تحمل هزینه ها و عواقب مقابله نظامی را ندارد و هم تهی از مشروعیت برای به چالش کشیدن قدرتمندترین رهبر جهادی و قومی اکنون افغانستان است.

ایستادگی عطا محمد در برابر رییس جمهوری با حمایت برخی رهبران قدرتمند در پشتیبانی وسیع مردمی محور مقاومت شد، زنگ خطری برای حکومت که بار دیگر خلیلزاد را پس از مدت ها وارد سیاست داخلی کرد، مقامی که اگر چه دلیل اصلی ظهور کرزی و انزوای دوستم، فهیم، ربانی، سیاف و ... بود در اکنون کشور جایگاهی به مانند گذشته ندارد که تهدید وی لرزه به شمال بیاندازد که اینهم راه بجایی نبرد.

صبر و حوصله حکومت و شرکایی خارجی افغانستان که در برابر عطا حد و اندازه ای دارد و جهانیان اجازه تداوم تنش ها را نمی دهد از زبان یک امریکایی متعصب بیان می شود نه مقامی از افغانستان و دخیل در امور داخلی، حتی اشرف غنی که تمامی تکیه قدرت و اعتبار وی معطوف به امریکا می شود چنین از موضع این کشور سخن نمی گوید و دم از شرکای خارجی نمی زند.

آدرس بین المللی که زلمی خلیلزاد با آن، عطا محمد را تهدید کرد در شانزده سال قبل و حکومت کرزی می توانست انزوا و برکناری والی بلخ را رقم زند در حالیکه اکنون به جای سود، عواقب زیان باری برای حکومت وحدت ملی دارد زیرا همچنان که جامعه بیش از هر زمانی به حکومت بی اعتماد می باشد عملکرد امریکا و متحدان غربی در قدرت بخشیدن به گروه های تروریستی و بقای دولت های قبیله گرا و فاسد بر چه کسی پوشیده مانده است؟.

در روزگاری که رهبران جهادی و قومیتی با فشار همین جامعه جهانی و دسیسه های ارگ در حمایت امریکا تبعید، خانه نشین و در آستانه حذف قرار گرفته اند راهی جز مقاومت و استفاده از ظرفیت های مردمی برای قیام و یا مقابله ندارند و دیگر تهدید از آدرس خاص با نماینده ای خاص نمی تواند زور و هراس باشد.

زلمی خلیلزاد همواره یک امریکایی و حافظ منافع کاخ سفید بوده و هست که طی دهه های گذشته همان نیم بند اعتبار از نام مانده از افغانستان بر وی، توانسب امتیازی برای بازی سیاسی در افغانستان برای اهداف واشنگتن باشد جز این، دیگر هم دوران طلایی کرزی برای وی به اتمام رسیده و هم روزگار نمایندگی با لقب نایب السلطنه.

ارگ پس از استفاده از زور سیاسی برای برکناری عطا از بلخ دست به گریبان فتنه های حکمتیار شد و با وعده های بیشمار به سراغ جنرال دوستم رفت اما با علم کردن خلیلزاد و عذر استاکزی آخرین برگ برنده را رو کرد.

با وجود حمایت همه جانبه امریکا از حکومت وحدت ملی و تلاش های پس پرده برای عزل عطا محمد در پی پایان یافتن تنش ها بدون دخالت نظامی می باشد زیرا به خوبی از عدم مشروعیت اجتماعی غنی آگاه است.

در این میان، اگرچه تنش ها به بحران میان ارگ و بلخ بدل شده و اوضاع کشور به مانند بمب ساعتی در آستانه انفجار قرار داد اما تاکنون پیروز این میدان، عطا محمد می باشد که در برابر حکومت، قدرتمند ظاهر شده و حمایت های گسترده ای را حتی از میان قدرتمندان پشتون کسب نموده است.

ارگ با از دست دادن زمان در حالیکه عطا محمد بیش از گذشته برخوردار از نفوذ قومی و سیاسی همچنان در مقام خود باقی است در تقلای استفاده از هر اهرم فشار و تهدید می باشد و در این راستا، برنده نبرد درون حکومتی میان ارگ و بلخ چه کسی خواهد بود؟ اشرف غنی که جز میان دیوارهای ارگ تنها با زور سیاسی حکومت می کند و بر حمایت کاخ سفید تکیه کرده یا عطا محمد که با یک لشکر نظامی، حمایت های مردمی و قومیتی از شمال گرفته تا جنوب بدل به سنبل مقاومت شده است؟

نبردی نه میان پشتون و تاجیک بلکه تقابل امریکا و اروپا که در درون نظام افغانستان به تنگنای سیاسی رسیده که پیروزی هر طرف جبهه، تعیین کننده رویکرد مناسبات سیاسی کشور خواهد بود و حدود نفوذ قدرت های جهان و منطقه.

  پربازدید ترین