• جمعه, 31 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

در توافق طالب و غنی: نیمی از کشور در ازای نسل کشی

در توافق طالب و غنی: نیمی از کشور در ازای نسل کشی

در حالیکه طالب با شعار جنگ علیه حکومت، تنها مردم در تجمع مخالفان غنی را قتل عام می کند و ناامنی ها با تسخیر شمال در یک قدمی بلخ است، نیمی از کشور در ازای نسل کشی توافق غنی با طالب می باشد.

واپسین ماه های حکومت وحدت ملی مملو از تلاش های رییس جمهور برای به صلح کشاندن طالبان است که طرح حکمتیار وضوح نیت ارگ بود در حالی که هم اکنون نیز طالبان بر بیش از هفتاد فیصد جغرافیا و نیمی از جمعیت کشور نفوذ و حاکمیت دارند.

اینکه چگونه طالبان از یک باید برای نابودی در اجماع جهانی بدل به قدرتی با مشروعیت مخالف مسلح و طرف صلح شد، ریشه در سیاست امریکا دارد و وجود حکومت دست نشانده در اختیار قبیله گراترین رهبران و اگر حاکمیت سیزده ساله کرزی زمینه تجدید قوا و سازماندهی این گروه تروریستی بود، ریاست جمهوری غنی فرصت طلایی قدرت یابی آنان می باشد.

توافقنامه صلح با حزب اسلامی اولین گام مصالحه بدون شرط با طالبان است به طوری که حکمتیار با تمامی توان در پی براندازی نفاق و مدیریت صلح به تعبیر خود می باشد تا پس از چهاردهه به رویای حاکمیت جامه عمل بپوشاند، رهبری با تجربه کودتاها و استعداد بی همتا در توطیه.

در این میان، اشرف غنی که خواهان تداوم حکومت در دوره بعد ریاست جمهوری است با پیش گرفتن سیاست سلطه گرانه قومی توانست قدرت را از مقام های بلندپایه و رهبران دیگر اقوام تهی و عبدالله را به زور سیاسی بدل به مهره ای سوخته کند زیرا این اقدامات شروطی بود در توافق نانوشته با حکمتیار.

این در حالی است که طالبان با بی اعتبار دانستن حکومت کرزی و غنی خواهان گفتگو با امریکاست و همواره جنگ را علیه نظام برحال دانسته اما مردم بی دفاع را هدف حمله و انتحاری قرار می دهد.

حمله به اعتراض مسالمت آمیز جنبش روشنایی که اولین انتحاری با تلفات بالا بود بدل به روشی برای تروریستان شد تا موجی از هراس و ناامیدی را در جامعه رونق دهند، هرچند هیچ یک از این فجایع سبب فشار بر حکومت در جهت سازماندهی نیروهای امنیتی و مقابله با طالب و داعش نشد.

چرایی بی تفاوتی حکومت در مقابل موج کشتارهای به تکرار از سوی انتحاری کنندگان که با هماهنگی های درون نظامی شکل می گیرد به این دلیل است که همواره هدف، تجمع مخالفان حکومت می باشد و از جانب دیگر، ناامنی هایی را به بار می آورد که حاشیه امن اقدامات قبیله گرایی ارگ برای پشتونیزم کردن افغانستان است.

و از آنجایی که تمامی بخش های مهم حکومت با فساد ریشه ای تهی از اختیار و زیر سلطه ارگ است در کنار پارلمانی که مشروعیت خود را از رییس جمهور می گیرد، مخالفان بدون آلوده شدن حکومت به لطف طالب و با نام داعش قلع و قمع می شود تا جایی که دیگر هیچ رهبر و مقامی خیال براندازی بسیج مردمی نداشته باشد.

در این میان، حکمتیار که پس از نشست صلح و مذاکره بدون شرط اشرف غنی دم از واگذاری مناطق امن به طالبان معادل نیمی از جغرافیای افغانستان برای صلح می زند، نیت رییس جمهور را نشان داد تا پرده از سیاست در جریان بردارد با همان ادبیات و روش خود.

اینکه جنگ از جنوب به شمال و شرق منتقل شده و آخرین جبهه به جای مانده از مقاومت در بلخ با برکناری والی و دسیسه ها در هجوم تهدیدهاست، هر تجمع از جانب غیرپشتون ها در پایتخت مورد انتحاری قرار می گیرد اما سفرهای به تکرار ولایتی حکمتیار در آرامش کامل برگزار می شود.

از جانب دیگر، مناطق در تهدید حمله تروریستان بدون سد دفاعی نیروهای امنیتی از سوی حکومت رها می شود، ولایت های مرکزی همچنان که در محرومیت به سر می برد دستخوش جابه جایی مقام ها و جایگزین شدن والی و کارمندانی غیر بومی می شود که به دنبال خلع سلاح کم تعداد نیروهای حزبی و مردمی هستند.

و همچنان که اقوام ترد شده پاکستان در مناطق مختلف کشور جابه جا می شود و طرح واگذاری ولایت ها به طالبان روی میز اشرف غنی است، طالبان با شعار جنگ علیه حکومت تنها مردم در تجمع مخالفان دولت را قتل عام می کند در حالی که فصل بهار با معضل همیشگی کوچی ها در راه است.

  پربازدید ترین