• پنج شنبه, 06 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

دختری که قربانی تجاوز شده اکنون به عنوان «برده» نگهداری می شود

دختری که قربانی تجاوز شده اکنون به عنوان «برده» نگهداری می شود

می گوید 12 ساله بود که مورد تجاوز قرار گرفت، چهار سال بعد او را عروس کردند؛ اما داماد که از این قضیه مطلع شد، دیگر نخواست به عنوان همسر با او زندگی کند و اکنون همانند یک برده، مورد استفاده قرار می گیرد.

شازیه (نام مستعار)، 16ساله، باشنده اصلی کابل است. او به پژواک گفت که هنوزچشم به دنیا نگشوده بود که پدرش از سوی طالبان کشته شد و مادر بیوه اش، به دلایل مختلف مورد بی مهری خانواده پدری اش قرار گرفت.

این زن جوان در حالی که می گریست گفت: "مادرم می گوید که او را همراه با من که تازه تولد شده بودم از آنجا بیرون کردند و مجبور شد با من به خانۀ پدرکلانم(پدر مادرم) برود. مادرم از سختی هایی که کشیده است قصه می کند که چطور در خانه پدر کلان که موچی(کفش دوز) بود و اقتصاد ضعیفی داشت، با سختی و رنج زیاد زندگی می کرده اند."

شازیه افزود: "مادرم آن وضعیت را قابل تحمل ندانسته و مجبور می شود تا با مردی که قبل از آن همکارش بوده و یک زن دیگر هم داشته است، عروسی کند و مرا نیز که در آن زمان سه ساله بودم همراه خود به خانه پدراندرم برد."

او گفت: "در آن خانه با مادر اندر، خواهران اندر و برادران اندر زندگی را آغاز کردم؛ اما روزگار خوشی نداشتیم و ناچار بودم مشکلات زیادی که وجود داشت را تحمل کنم و سال ها بدین منوال گذشت..."

شازیه در حالیکه آهی از ته دل می کشید، گفت: "12 ساله بودم که آن حادثه تلخ رخ داد. یک روز که در خانه تنها بودم و در آشپزخانه کار می کردم، ناگهان پدراندرم آمد و مرا از عقب در آغوش کشید. تمام وجودم می لرزید، می خواستم فریاد بزنم که دستش را بر روی دهانم گذاشت تا صدایم بند شود و سپس با رذالت تمام به من تجاوز کرد و دامنم لکه دار شد."

او در حالیکه بغض گلویش را گرفته بود، گفت: " کاش به جای لباس عروسی، به من کفن می پوشانیدند و در گورستان دفنم می کردند؛ من حالا با این وضعیت زنده به گورشده ام."

نفس گل(نام مستعار) 50 ساله، مادر شازیه که به عیادت دخترش به خانه اش در لوگر رفته است، درحالیکه می گریست، به پژواک گفت مردی که با او ازدواج کرده بود، سه دختر و دو پسر داشت.

او که به ظاهر بسیارپریشان و رنجور به نظر می رسید، گفت که از سر فقر و ناداری و با اصراری که گل محمد (همکارش) داشت، تن به این ازدواج داد.

نفس گل، از زندگی خود و دخترش بعد از ازدواج دوم(ازدواج با گل محمد) گفت: "زندگی سختی داشتیم، می خواستم دخترم را به مکتب بفرستم؛ اما شوهرم اجازه نمی داد و می گفت که سواد به درد دختر نمی خورد، کلان شد شوهر می کند."

این زن با آهی سرد از آنچه بر دخترش گذشته است به ویژه تجاوز جنسی پدراندرش سخن گفت و افزود: "پدراندر شازیه اخطار داده بود که اگر از این قضیه کسی خبر شود، او و مادرش را به قتل خواهد رساند."

مادرشازیه که بی سواد است گفت که چند روز بعد، از دخترش شنید که چه روی داده است؛ اما به دلیل اینکه ازمسائل حقوقی چیزی نمی داند و تا دوسال پیش که شوهرش زنده بود می ترسید، ونتوانست آن را با کسی دیگر و یا دولت شریک سازد.

او افزود: "چهار سال از این قضیه گذشت و سرانجام مردی از ولسوالی محمد آغه ولایت لوگر، به خانه ما آمد و از دخترم برای پسرش خواستگاری کرد. راضی نبودم؛ چون پسرش بیکار بود و از عاقبت بیکارى باخبر بودم؛ اما شوهرم اصرار کرد و از ناگزیری جواب مثبت دادم."

این زن میانسال درحالیکه اشک هایش را با گوشه چادرش پاک می کرد، گفت: "شوهرم از آن مرد پول گرفته و دخترم را فروخته بود. یک روز آمدند و بدون اینکه محفل عروسی بگیرند، نکاح کردند و دخترم را در حالیکه لباس سفید پوشیده بود به خانه داماد بردند."

اما نفس گل از حادثه بد دیگری که انتظارش را داشت، گفت: "فردای آن روز، موتر کنار خانه ما توقف کرد و داماد، دخترم را گرفته و با زور کشیده به داخل خانه انداخت و با فریاد بلندی گفت که بگیرید دخترتان را. داماد،  یک کست(نوار ضبط صدا) را نیز به ما داد که در آن دخترم قصۀ تجاوز پدراندرش را گفته بود."

مادر شازیه در ادامه با گریه گفت: "بخاطر حفظ آبروی خانواده خود، پیش موتر داماد رفتم و گفتم دختر را ببر و رسوایی برپا نکن و یا اینکه از روی سینه من بگذر. دخترم را برد؛ اما بعد از آن زن دیگر گرفت و از آن زمان، دخترم را مثل برده پیش خود نگهداشته است، دخترم هر روز لت و کوب می شود و مجبور است لباس های شان را بشوید، غذا پخته کند و یا جای گاوها و گوسفندان شوهرش را پاک کند."

این مادر داغدیده و رنجور افزود که هر ازگاهی به دیدن دخترش می رود؛ اما وضعیت بد دخترش تغییر نکرده است.

نفس گل گفت: "دفعه اول که به خانه دخترم رفتم، او را با سیخ تنور زده بودند، همه بدنش سرخ و کبود بود و بار دیگر که رفتم، کنار یک چشمانش کبود بود و نشانه های لت و کوب  در رویش هم دیده می شد؛ اما ناگزیریم این همه را تحمل کنیم."

شمس الرحمان فروتن، از علمای دینی در رابطه به این قضیه گفت: "از نظر دین اسلام، پدراندر دختر مرتکب زنا شده است که باید مجازات شود و یا حاکم بر سر اقتدار می تواند بعد از تحقیق و تثبیت جرم، او را اعدام کند."

وی افزود: "این دختر هیچ گناهی ندارد؛ اما کسی که به زور مرتکب تجاوز شده است، نزد خداوند گنهکار است و حتی این دختر که اکنون به عنوان یک مزدور در خانه خسر خود زندگی می کند، می تواند درخواست طلاق بکند و درجایی زندگی کند که مصئون باشد و آبرویش حفظ شود."

لطیفه سلطانی مسئول بخش زنان کمیسیون حقوق بشر، در حالیکه این رویداد و آنچه که بر شازیه می رود را، به شدت محکوم نموده گفت که در مورد آن، به کمیسیون اطلاع داده نشده است.

وی افزود: "هر گاه قربانی این رویداد به ما مراجعه کند، نه تنها که ما آن را پیگیری می کنیم، بلکه این قضیۀ تکان دهنده را به نهادهای عدلی و قضایی نیزارجاع می دهیم، و دادخواهی می کنیم؛ تا متهم به سزای عمل خود برسد."

به گفته خانم سلطانی، قضایای مشابهی وجود دارند که فرد مورد خشونت قرار گرفته، به دلیل تهدید و ترس از انتقام از پیگیری خشونتی که متحمل شده و یا می شود، خودداری می کند.

محمد سلیمی، مسئول بخش قاچاق انسانی وزارت عدلیه به پژواک گفت: "شوهر این زن باید حق همسرداری را مراعات کند؛ بخاطر اینکه این زن گنهکار نیست و باید همانند همسرش با او رفتار کند."

اما وی در زمینه خشونت هایی که این زن متحمل شده است گفت: "با این زن همانند یک برده جنسی برخورد شده است و به نوعی، از یک شیوه قاچاق انسان استفاده شده است که باید به آن رسیدگی شود و لازم است این زن، مورد حمایت قرار بگیرد."

شیما زرگر رئیس امور زنان ولایت لوگر گفت که تا اکنون، در مورد این قضیه به این اداره اطلاع داده نشده است.

وی گفت: "اگر این زن به ما مراجعه کند، می توانیم طلاقش را بگیریم و او را از این زندگی مصیبت بار نجات دهیم."

در مورد این موضوع در ماده یازده هم  قانون مبارزه علیه قاچاق انسانى و قاچاق مهاجران امده است، در صورتیکه مرتکب جرم قاچاق انسان، همسر، والدین یا سرپرست قانونى مجنى علیه یا موظف خدمات عامه باشد، به حبس طویل که از ده سال کمتر نباشد، محکوم میګیردد.

در بند دوم همین ماده اضافه شده، در صورتیکه که قاچاقبر انسان با مجنى علیه مرتکب فعل زنا یا لواط گردیده باشد در صورت عدم موجودیت شرایط تطبیق به جزاى حد، به حبس طویل بیش از 12 سال محکوم میگردد.

  پربازدید ترین