قومگرایی ماهواره ای به سبک غنی

 با چه استدلالی در سرشماری ماهواره ای مناطق غیر پشتون ریزش جمعیتی 80 درصدی دارد و ولایت های پشتون نشین رشد صد فیصدی؟ آیا جابجایی قومیت های رانده شده پاکستان، شناسنامه های الکترونیک، صلح طالبان و سیاست فاشیستی کافی نبود و متوسل به فناوری دروغ شده اند؟  

تبارطلبی در افغانستان بدل به اصل و بنیاد برای حکومت ها شده است به طوری که رهبران پشتون جدای از اینکه این سرزمین و قدرت را حق مسلم خود می دانند جمعیت این قوم را فراتر از رقم باقی اقوام عنوان می کند آنهم با فرافکنی، ابزار دروغ و شیوه های مزحک.

وجود ناامنی های گسترده که بنا به برخی خبرها نیمی از جمعیت و جغرافیای کشور در حاکمیت و تحت نفوذ طالبان می باشد مانع بزرگ بر سر راه سرشماری است اما برای حل این موضوع، حکومت راهی جز گزینه تصاویر ماهواه ای نداشت در حالی که خروجی این فناوری از رقم 35 میلیونی می گوید که ولایت های غیرپشتون شمال و مرکزی افت جمعیت هشتاد فیصدی دارد و مناطق پشتون نشین جنوب و شرق افزایش صد فیصدی؟!

تمامی روش های که تاکنون حکومت کرزی در گذشته و اشرف غنی در سه سال و اندی صورت داد، سیستماتیک وار برای افزایش جمعیت قومیت پشتون بوده تا تفکر خاک گرفته سران این قوم را با آمار و ارقام دروغین جلوه حقیقت بدهد و همچنان که استراتژی شوم جابه جایی قومت های رانده شده پاکستان به صورت گسترده در جریان است و در پی به صلح کشانده طالبان به عنوان ذخیره های قومی در حال پیشکش کردن نیمی از کشور، به یکباره پای فناوری ماهوره ای به میان می آید.

حال سوالی که باید حکومت پاسخگو باشد: چگونه و براساس چه دلیل منطقی، ساکنان مناطق شمالی و مرکزی 80 فیصد کاهش می یابند و ولایت های جنوبی و شرق رشد جمعیتی 100 فیصدی دارند آیا همچون دوران قرون وسطا جمعیت کثیری از مردم به دلیل بیماری های واگیردار از میان رفته اند در حالی که کسی متوجه نشده یا نسل کشی رخ داده و یا زاد ولد در این مناطق همچون قاره اروپا متوقف شده است در حالی که قومیت پشتون به یکباره به اوج جمعیتی می رسد؟

و در این میان، فناوری ماهواره ای براساس گزینه های روشنایی در شب، حداکثر باران، تعداد مناطق مسکونی، میانگین سراشیبی، مقدار گیاه و چند گزینه دیگر تنها برای سرشماری انسان ها بوده یا در برخی مناطق حیوانات آنان نیز شامل بوده است؟

اگر اشرف غنی توسط انتخابات گوسفندی به ریاست جمهوری رسید به دلیل خیانت روسا و کمیسیون مستقل انتخابات بود نه گوسفند دانستن مردمی که برای رسیدن به امنیت و ثبات حتی در تهدید طالبان به پای صندوق های رای دروغین آمده اند زیرا مردم همواره بهترین قضاوت ها را از رویکرد رهبران خود داشته و دارند اما با چنین موجی از خشونت و ناامنی ها دیگر توانی برای مقابله با فاسدان و اعتراض در خیابان ها ندارند زیرا غرق در فقر و جنگ هستند از سوی خیانت دولتمردان و قتل و غارت تروریستان.

رییس جمهور با تصفیه حکومت از تمامی رهبران قومی و جهادی در کنار گزینش حکمتیار نشان داد که همراه خوبی برای تروریستان طالب است آنهم با ایجاد سیاست حذف و براندازی نفاق در ناامن کردن مناطق تحت نام مقاومت در کنار گسترش جنگ با این نیت که هم، راه را بر اعتراض ها بر عدم اصلاحات بسته و هم انتخابات در میانه فساد و تبانی ها همچون گذشته غرق قوم گرایی شود تا رقم قوم پشتون در توهم پشتونیزم شدن افغانستان به اوج برسد.

سیاست فاشیستی ارگ به جایی رسیده است که عملا حکم رهبران طالب و گروه های تروریستی را دارند تا دیگر اقوام را از نسل کشی تا اجبار به مهاجرت از میان ببرند با سلطه بر حکومت و حمایت همه جانبه امریکا در کنار پاکستان توانسته با استفاده از نام صلح و دمکراسی، افراط گر از دوران حاکمیت طالبان عمل کند.

خیانت نه تنها در این سرزمین امری تازه نیست بلکه فریب و دروغ نهادینه در حکومت و راهی برای بقا در قدرت می باشد اما چنین هجم از فریب کاری اشرف غنی در افغانستان بی سابقه است، رییس جمهوری نامشروعی که جز حمایت امریکا هیچ نمی باشد حتی در جغرافیای کوچک ارگ!