• چهار شنبه, 19 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

انتخابات شگفتی ساز: از بازگشت دوستم تا اتحاد ربانی و حکمتیار

انتخابات شگفتی ساز: از بازگشت دوستم تا اتحاد ربانی و حکمتیار

شگفتی انتخابات معطوف اتحادهایی است که تا چندی قبل از آن ناممکن ترن این سرزمین بود. از تیم مملو از رهبران جهادی در کنار کرزی تا همراه شدن دوستم و مسعود با غنی و حال تلاش ها برای ایتلاف میان جمعیت و حکمتیار.

انتخابات در افغانستان پسا طالبان نماد دوران جدید و دمکراسی می باشد که حکومت ها با توسل به آن در تلاش برای نشان دادن نظامی مدرن برای جلب حمایت و کمک های هرچه بیشتر خارجی هستند، روندی که اگرچه در تعریف خود براساس رای مردم است اما بنا به تقلب و معامله، مقام ها و نمایندگان به کرسی قدرت تکیه می زنند.

هفت دوره انتخابات طی هفده سال گذشته تجربه ای تلخ از معامله قدرتمندان و به بازی گرفتن مردم بود، مردمی که با وجود چهاردهه جنگ و ناامنی، امید به صلح و ثبات را در حاکمیت جدید و محو تروریسم جستجو می کردند اما کرزی در سیزده سال حکومت به دنبال وصل برادری با طالبان بود و غنی، تاریک ترین دوران ناامنی و اختلاف های قومی را رقم زد.

هشتمین دور از انتخابات که در گسترده ناامنی ها، حضور گروه تروریستی دیگر با نام داعش، عدم اصلاحات و توزیع شناسنامه های الکترونیک و مهم تر از آن، اختلاف های قومی شدید و تهی شدن حکومت از هر مقامی غیرپشتون در نارضایتی عمیق رهبران قومی و سیاسی در یک قدمی برگزار شدن است.

این در حالی می باشد که انتخابات، همواره صحنه شگفت انگیزترین رویدادها در افغانستان بوده است، اولین انتخاباتی که کرزی گمنام را بدل به قدرتمندترین فرد کشور کرد، زورمندان و جنگسالاران را جز مقامات عالی رتبه و نماینده مردم و بی کفایت ترین مقام را از دل تقلب با تلاش کرزی بدل به رییس جمهور حکومت وحدت ملی.

اما شگفتی ها معطوف به ایتلاف و اتحادهای می شود که تا چندی قبل از آن ناممکن ترن ناممکن این سرزمین بود از تیم قدرتمند مملو از رهبران جهادی در کنار کرزی گرفته تا هم راه شدن جنرال دوستم و مسعود با اشرف غنی و حال زمزمه هایی از ایتلاف میان حزب جمعیت و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار.

در حالی که اگر تمامی اختلاف های گذشته و کینه های عمیق میان این دو حزب نیز حل و فصل شود اما چگونه قومیت و ایدیولوژی ها همسو خواهد شد زمانی که قومیت پشتون بخصوص حکمتیار حضور هیج تیاری دیگری را تاب نمی آورد چه برسد به اشتراک در رده های قدرت و جدای از آن، این ایتلاف بر مبنای کدام اعتماد و اشتراکی قرار است شکل بگیرد؟

گلبدین حکمتیار بیش از اینکه مقتدرترین رهبر چهاردهه اخیر افغانستان باشد نماد خیانت، نفاق و افراط گری است با حزبی یکپارچه که استعداد بی همتا در ادغام شدن با هر جریان افراطی و تروریستی دارد از طالب و داعش گرفته تا تامین کننده نیروهای تحت امر ریاض در جنگ یمن اما در نقطه مقابل آن، حزب جمعیت با وجود گستردگی هیچ گاه یک دست با رهبری بلامانع یک تن نبوده و بیشتر درگیر کشمکش قدرت در میان اعضا خود می باشد.

در همین راستا، خاموش شدن جریان بلخ در معامله ای که میان رییس جمهور و عطا محمد صورت گرفت لابی گری ها برای بازگرداندن جنرال دوستم به کشور اوج گرفته تا جایی که ربانی از یک سو در حال رایزنی با حکمتیار است و از جانب دیگر در سفر به ترکیه در تلاش برای جلب رضایت رهبر جنبش و قومیت ازبک.

تمامی این رویدادها ارتباط مستقیم با انتخاباتی دارد که از حکومت گرفته تا پارلمان و شورای ولسوالی ها را تعیین می کند، انتخاباتی که می تواند نقطه اتصال رهبران بزرگ باشد که دشمن تر از هر دشمنی برای یکدیگر هستند، انتخاباتی که ظرفیت رام کردن حکمتیار نفاق برانداز را دارد که به پای میز مذاکره با رهبر جمعیت بنشیند و خاموش کردن اعتراض های رهبران ترد شده همچون جنرال دوستم، عبدالله و محقق، اگرچه حضور دگرباره عطا محمد با سقوط اجتماعی و سیاسی کاری بس دشوار خواهد بود.

در حالیکه تجربه انتخابات ریاست جمهوری گذشته نشان داده است که هیچ امیدی به اتحادهای ناهمگون رهبران در تبلیغات انتخاباتی نیست، جنرال دوستمی که برای همراهی با غنی بدل به گاو شیردهی شد که پس از تاریخ مصرف با تهمت از کشور ترد و عطا محمد با وجود هزینه های هنفگت مالی و سیاسی در مواجه با خیانت عبدالله، بلخ را نیز از دست داد و همچون ریاست اجرایی روزهای انزوا در بی همراهی را تجربه می کند.

در این میان، اگرچه گلبدین حکمتیار همچون دوستم و عطا محمد به سادگی مغلوب توطیه ارگ نمی شود اما خود بزرگترین تهدید برای انتخابات پیش روی کشور است، رهبری که از ابتدای حضور در افغانستان با سفرهای ولایتی بیشمار در براندازی نفاق قومی و اختلاف مذهبی از سلطه بر پارلمان آینده گفت تا رسیدن به راس قدرت.

و اگر در راستای حزبی شدن انتخابات، توافقی میان حزب جمعیت و حزب اسلامی صورت بگیرد تنها بخشی از بزرگترین حزب افغانستان همراه با گلبدین می شود زیرا جمعیت از هم گسسته در خود بیشمار رهبر دارد که به هر سوی قدرت وابستگی دارد، همچون عده ای که در جریان بلخ از عطا حمایت می کرد و در مقابل، تعدادی از مقام ها در کنار ارگ قرار گرفتند.

این در حالی است که دوران حکومت اشرف غنی برای عده ای ارگ نشین سکوی پرتاب به قدرت و ثروت بود و برای رهبران سیاسی و قومی، مرگ تدریجی و زوال در قدرت، اگرچه رهبران جبهه مقاومت شمال نشان دادند که با وجود امتیاز حمایت های گسترده مردمی فراتر از قومیت، تشنه معامله و امتیاز هستند.

انتخابات گذشته اگر انتخابات گوسفندی در تقلب های گسترده نام گرفت، انتخابات پیش رو با همان میزان از تقلب، انتخابات ایتلاف هاست و دشمنانی که خنجر به دست بدل به دوستانی برای رسیدن به قدرت می شوند حال بماند که نتیجه از قبل تعیین شده و بازگشت دوستم تا ایتلاف میان جمعیت و گلبدین روندی از سازماندهی انتخابات ارگ می باشد.

  پربازدید ترین