چرا جنرال مراد و جنرال دوستم مغضوب ارگ شدند؟
بعد از پلان ناامنسازی شمال، اکنون پلان ناامنسازی مناطق مرکزی روی دست است، در غزنی این پلان آغاز شده و با سقوط ولسوالی دایه، دایکندی نیز در معرض تهدید قرار گرفته و بامیان نیز از تاله و برفک و شیخعلی، مورد تهاجم قرار گرفته است.
سترجنرال مراد، زمانیکه قوماندان قولاردوی شاهین بود، صفحات شمال کشور از امنیت کامل برخوردار بود و طالبان حتی توان نفس کشیدن هم نداشت.
در دوره دوم ریاستجمهوری حامد کرزی، پلان انتقال ناامنی از جنوب کشور به شمال کشور در ارگ ریخته شد، لذا جنرال مراد را از فرماندهی قولاردوی شاهین برکنار و به عنوان فرمانده نیروی زمینی اردو مقرر نمودند تا بتوانند پلان شان را در شمال بسیار راحت، عملی سازند.
در آغاز حکومت اشرفغنی، جنرال مراد به عنوان معاون ستاد ارتش مقرر گردید، او در این مقام بسیار خوش درخشید و به محبوبترین جنرال اردو تبدیل گردید، هر جا سقوط میکرد و یا در معرض سقوط قرار میگرفت، جنرال مراد مانند عقاب تیزپرواز خود را به میدان جنگ میرساند و میدان جنگ را به نفع نیروهای امنیتی تغییر میداد.
درخشش مراد در اردو و محبوبیت ملی او باعث گردید که خشم قبیلهگرایان برانگیخته شود، لذا او را از اردوی ملی منفک و به صورت موقتی به معاونت امنیتی وزارت داخله منصوب نمود، مراد از زمانی که از اردو منتقل گردید، نامش تقریباً از زبانها محو و به یک فردی که هیچ نقشی در حکومت ندارد، تبدیل شد.
مراد را برخلاف قوانین نظامی که به پاس رشادتهایش، باید ترفیع داده میشد، تنزل مقام داده و از معاونت امنیتی وزارت داخله و فرماندهی کل پولیس کشور برکنار و به فرماندهی یک قطعه کوچک نیروی امنیتی که فقط در پایتخت مستقر است، منصوب کردند و به زودی از آنجا هم برکنار و به فرماندهی کدام حوزه امنیتی گماشته خواهد شد.
جنرال دوستم را غنی به کمک خلیلی از جبهه متحد ملی جدا و به تیم انتخاباتی تحول و تداوم ملحق نمود، به پاس حضور جنرال دوستم در این تیم، تقریباً همه آرای ازبیکها به صندوق اشرف غنی ریخته شد. بعد از به قدرت رسیدن این، جنرال دوستم نتوانست مانند معاون دوم فقط اجرا کننده دستور غنی باشد و مردم خود را در معرکه تنها بگذارد و صرفاً به منافع شخصی و زرق و برق ارگ رضایت دهد.
او چندین بار، چوکی نرم و گرم ارگ را رها کرد و برای نجات مردم خود به صفحات شمال رفت و در برابر تروریستها به مبارزه پرداخت، این امر برای ارگ گران تمام شد و حکومتیهای پشتون، جنرال دوستم را به پشتونکشی متهم نمودند. اما جنرال دوستم بدون توجه به این اتهامات، به مبارزه خود با تروریستها ادامه داد.
ارگنشینان پلان دقیق حذف فیزیکی جنرال دوستم را ریختند، اما جنرال دوستم از این توطئه نیز جان بهسلامت برد و البته بهترین افراد خود را از دست، ارگنشینان نمیتوانستند بپذیرند که جنرال دوستم پلان ناامنسازی شمال را که در دوره دوم حکومت کرزی طراحی کرده بودند، خراب کند، لذا داستان یشچی را روی کار و با حمایت آمریکا، جنرال دوستم را تبعید نمودند.
نوت: بعد از پلان ناامنسازی شمال، اکنون پلان ناامنسازی مناطق مرکزی روی دست گرفته شده است، در غزنی این پلان استارت زده شده و با سقوط ولسوالی دایه، دایکندی نیز در معرض تهدید قرار گرفته و بامیان نیز از تاله و برفک و شیخعلی، مورد تهاجم قرار گرفته است. به همین دلیل جنرال مراد را از وزارت داخله که میتوانست در سطح کل کشور اعمال نفوذ و از ناامنسازی مناطق مرکزی ممانعت کند، برکنار شد تا راحت بتوانند، مناطق مرکزی را ناامن سازند.