حزب اسلامی با تغذیه داعش و حمایت از جنگ یمن به دنبال جذب عرب های ریاض
حکمتیار با تغذیه داعشِ افغانستان و سوریه تا حضور در یمن به دنبال جذب حمایت عرب های ریاض است و تا زمانی در کنار غنی می ماند که توان نظامی و حمایت قومیتی و خارجی برای رسیدن به حاکمیت را کسب کند.
گلبدین حکمتیار در تازه ترین درفشانی هایش بر معترضان به حکومت غنی تاخته و کسانیکه از نام افغان ابا ورزیده اند با کلماتی سخیف و توهین آمیز خطاب قرار داده است. به این بهانه مروری گذرا به رویکرد سیاسی جناب حکمتیار می اندازیم.
حزب اسلامی حکمتیار که در زمان هجوم شوروی از قدرتمندترین احزاب بود در دوران حکومت طالبان بدل به قدرتی حاشیه ای شد که بخش اعظم نیرو و حاکمیت خود را از دست داد اما رهبر دسیسه و نفاق ها همواره رویای ریاست جمهوری دارد و افغانستانی از آن پشتون.
حکومت اشرف غنی خلاصه شده در اختلاف های قومیتی، زمینه تغییرات جغرافیای جنگ را فراهم کرد و بستری برای داعش ساخت تا شمال، نمود جبهه مقاومت به ناامنی کشیده شود و در این راه با جذب حکمتیار و مشروعیت بخشیدن به افراطی ترین حزبی که شاخه نظامی آن همچنان قدرتمند است، بزرگترین گام را برای تسریع اقدامات پشتونیزم کردن افغانستان برداشت.
عربستان از تمویل کنندگان اصلی حزب اسلامی حتی در روزگار نزول دست از حمایت این حزب برنداشت که روابط پیچیده ای که بنا به برخی خبرها، هزاران تن از ننگرهار، کنر و دیگر ولایت های جنوبی در حمایت از عربستان به جنگ یمن و سوریه فرستاده شده اند و این در حالی می باشد که حکمتیار در گذشته با ابوبکر البغدادی بیعت کرده بود و همواره با همان افکار افراط گری به دفاع از تروریستان می پردازد.
با به خطر افتادن حاکمیت داعش در سوریه و عراق، زمزمه های حضور این گروه تروریستی در افغانستان بدل به واقعیت شد و در شرق کشور بخصوص ننگرهار لانه کرد اما آیا این نیروها در کشور همان رانده شدگان خاورمیانه هستند؟
جنایت ها و رویکرد افراطی داعشِ خاورمیانه چند دهه قبل توسط طالبان در افغانستان اعمال شد و همچنان صورت می گیرد پس در مبنا با هم تفاوتی ندارد و هر دو گروه به دنبال حاکمیت و نابودی انسانیت هستند به مانند دوران حاکمیت طالبان که بخش اعظم نیروهای حزب اسلامی جذب آن شد.
از آنجایی که جابه جایی نیروهای شکست خورده داعشِ خاورمیانه به افغانستان با وجود هرج و مرج ها و خواست امریکا نمی تواند چندان آسان باشد در حالی که سرزمین مملو از گروه های تروریستی، استعداد شگرفی در شکل دادن به گروه ای دیگر را دارد آنهم با وجود رهبری فتنه انگیز که اکنون هم قدرت دارد و هم مشروعیت اجتماعی و سیاسی.
داعش افغانستان از میان نیروهای حزب اسلامی شکل و در قلمرو نفوذ این حزب در شرق، ظهور و قوت گرفت و شمال را به ناامنی کشاند و از جانب دیگر رهبر آن در حکومت، وظیفه مهم براندازی اختلاف های قومیتی و شورش در میان مردم را دارد.
فعالیت های که با نام داعش، تکان دهنده ترین کشتارهای دسته جمعی را به عهده می گیرد، نیات شومی در پس پرده دارد که هسته اصلی آن توسط عوامل حزب اسلامی و هماهنگی های درون حکومتی در حال جریان است.
اینکه افغانستان، میدان جنگ نیابتی قدرت های جهان و منطقه ای است و هر کشوری با حمایت از یک جریان به دنبال نفوذ و تقابل با دشمنان خود می باشد، عربستان از دیرباز با تمویل احزاب افراطی به مانند حزب اسلامی در پی ریشه دوانده وهابیت در کشور بوده و هست.
حکمتیار در طی چهل سال، کاری جز دسیسه و کشتار نداشت، همان رهبری که سبب جنگ های داخلی شد و تنها راه بقا را در فعالیت های تروریستی می بیند از افغانستان گرفته تا سوریه و یمن تا خزانه های خود را مملو از طلاهای عربستان کند.
و حال، حکمتیار تا زمانی در کنار اشرف غنی خواهند ماند که داعش بدل به نیروی قدرتمند به مانند طالب شود و باردیگر بزرگترین حزب مورد حمایت عربستان و آنگاه کدام حزب و قومیت توان مقابله با قصاب کابل را خواهد داشت زمانی از نیروهای آن از خاورمیانه گرفته تا جهان را با نام داعش در هراس فرو می برد.