• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

غزنی پیشکش ارگ ریاست جمهوری به طالبان است

غزنی پیشکش ارگ ریاست جمهوری به طالبان است

غزنی تا چندی قبل صحنه درگیری های انتخاباتی بود تا جایی که روند ثبت نام انتخابات پارلمانی به دلیل آنچه حکومت از اختلاف های قومی عنوان کرد به تعویق افتاد در یک قدمی سقوط است، هدفی بزرگ برای طالبان که هم در یک قدمی کابل باشند و هم در مسیر شاهراه کابل_قندهار که هیچ سد دفاعی قدرتمندی در آن قرار ندارد.

حمله طالبان به ولایتی که از درون متزلزل و غرق قوم گرایی است با والی و مقام های بلندپایه ولایتی، امنیتی ضعیف و وابسته به گروه های تروریستی منتخب از جانب حکومت، پیشکش گروه های تروریستی می باشد در حالی که طالبان نه برای تصرف این ولایت بلکه برای غارت انبارهای مهمات و سلاح ها اقدام به یورش کرده اند.

والی که بارها از سوی مقام ها و مردم این ولایت به دست داشتن با گروه های تروریستی متهم شده است حتی در شب حمله طالبان در غزنی حضور نداشت تا این ولایت در ضعف های عمیق امنیتی به راحتی زیر آتش طالبان به زانو در آمده و پس از تهی شده از هر سلاح و مهمات و ایجاد رعب و وحشت، زیر چتر حمایت ارگ به این ولایت بازگردد.

در این میان، طالبان به خوبی آگاه هستند که قدرت و توان سقوط یک ولایت آنهم در یک قدمی پایتخت را ندارند و به همین مبنا با هماهنگی عوامل درون حکومتی در بهترین وضعیت، اقدام به حمله کرده و به غنایم دست پیدا می کنند اما هدف حکومت از ایجاد فضا برای ناامنی مناطق استراتژیک به مانند غزنی چیست؟

غزنی درگیر با ناامنی هایِ همواره دیگر کمتر یادآور تاریخ پرشکوه گذشته می باشد و بدل به ولایتی احاطه شده در بازی های شوم قومی ارگ با مقام های بی کفایت است، ولایتی که نشان می دهد این حکومت در تکیه بر رهبران قومی با پشتوانه امریکا چه بر سر افغانستان آورده و چگونه آتش جنگ خاموش نمی شود.

بنا به استراتژی حکومت که با ایجاد فضا برای ناامنی مناطق برای منحرف کردن افکار عمومی به اهداف خود دست می یابد، بی کفایت ترین والی آنهم وابسته به گروه های تروریستی و بی لیاقت ترین رهبران امنیتی در کنار ایجاد رویارویی های قومی در غزنی گماشته می شود.

طالبی که توسط امریکا به وجود آمد و سلاحی در اختیار حکومت می شود تا با کشتار و خون، حافظ منافع دولتمردانی همچون غنی باشد نه نیاز به صلح دارد، نه قلمرو و نه تاریخی برای انقضا.

این در حالی است که غزنی همانند هرات، قندوز و باقی مناطق مهم استراتژیک با وجود ضعف های امنیتی، مملو از مهمات و سلاح های پیشرفته است تا در حمله طالبان غارت شود و پس از آنکه چیزی برای آتش زدن و بردن باقی نماند، نیروهای امنیتی برای بازپس گرفتن ولایت های تهی از طالب و یا درگیری با تعدادی از آنان به منطقه اعزام شوند و سپس حکومت با فریاد دم از پیروزی و شکست تروریستان بزند.

شکستی که مردم هر روز در بازی های حکومت متحمل می شوند ویران کننده تر از دوران حاکمیت افراط گری است زیرا دیگر طالب حکم دشمن نابودی و کشتار را ندارد بلکه تروریستی که بهانه هجوم امریکا شد و دلیلی برای به قدرت رسیدن کرزی، غنی و باقی رهبران قومی و سیاسی خود سلاحی می باشد در اختیار برنامه های که ریشه در جنگ مدام افغانستان دارد.

دوران کوتاه اما وحشت آفرین طالبان نزدیک به دو دهه قبل از میان رفت و دیگر تکرار نمی شود اما جنگ و مرگ با اشکال مختلف توسط تروریستانِ ارگ نشین و حامیان غربی رخ می دهد، تنها برنامه های موفق حکومت در جابه جایی اقوام رانده شده پاکستان و قومیت پشتون در مناطق مهم که در یک دستی قومی به سر می بردند خود به تنهایی دلیل جنگ و ناامنی می شود چه رسد به گماشتن والی و مقام های بلندپایه امنتیی وابسته به گروه های تروریستی.

ضبط سلاح و مهمات و تسخیر موقت ساختمان های دولتی و مراکز امنیتی غرنی توسط طالبان تنها نمایش قدرتی بود که به لطف عوامل درون حکومتی به وقوع پیوست تا بیش از هر زمانی نیروهای امنیتی به ویژه در ولایت های مهم در موضع ضعیف تر قرار بگیرند و مردم در هراس ناامنی ها دیگر توان و قدرتی برای به چالش کشیدن بی کفایتی های حکومت نداشته باشند.

و اگر با وجود گسترش دامنه جنگ و فقر در کشور همچنان مردم و باشندگان مناطق نسبت به عدم برگزاری انتخابات، حکومت را تحت فشار قرار می دهد با حمله و تهدید به سقوط پاسخ خواهند گرفت تا دیگر نماینده و مقامی جز انتخاب شده از سوی ارگ، فرصت رسیدن به جایگاه را کسب نکند.

غزنی غرق ناامنی و اکنون احاطه شده در وحشت طالبان، افغانستانی را نشان می دهد که با تاریخ پرشکوه و گذشتهِ آرام خود دهه هاست بدورد گفته و اکنون، صحنه آتش و جنگ است در سلطه امریکا و حکومتی مملو از قبیله گرای خاین.

  پربازدید ترین