خود به فکر امنیت خود باشیم
نباید از اشرف غنی و عبدالله انتظار داشت که استعفا بدهند و یا برای مردم اجاز دهند که از خود دفاع کنند. زیرا اینها از جانب باداران شان اجازه چنین کاری را ندارند.
دولتی که توانایی امنیت شهروندانش را ندارد یا باید کنار برود و میدان را برای کسانیکه بتوانند از جان و مال و ناموس مردم دفاع کنند و برای آنان رفاه و امنیت بیا ورند و یا باید امنیت را به خود شهروندان واگذار کند.
حالا چرا این اتفاق نمی افتد؟
از سالهای 2003 تا سال 2018 نود هفت حمله مرگبار بر مراسم و تجمعات مردم ما صورت گرفته است و براساس این گزارش حاصل آن هزاران کشته و زخمی از زنان مردان و کودکان بیگناه بوده اند. از سال 2016 تا کنون ده ها حمله انتحاری علیه مردم انجام شده است.
از جانب دیگر، ادارۀ امور مهاجرین سازمان ملل متحد و ادارۀ هماهنگی امور بشری این سازمان در اعلامیۀ مشترکی نگاشتهاند که 4.2 میلیون شهروند افغانستان به دلیل درگیری، بیجاشدگی و آفات طبیعی از جمله خشکسالی مداوم به کمکهای فوری بشری نیاز دارند و همچنان 8.7 میلیون شهروند دیگر افغانستان به دلیل فقر مطلق، میزان بیکاری بلند و از دستدادن معیشت به علت تغییرات آب و هوا، نیازمند مساعدتهای بشریاند.
حال این سوال پیش می آید که چه تعداد انسان دیگری باید کشته شوند تا اشرفغنی را مجاب کند که او و دستگاه امنیتی او بیکفایت هستند؟ آیا تردیدی در بیکفایت بودن این دستگاه باقی مانده است؟
جالب اینجا است که از حالا پیش بینی می کنند که اگر طالبان هم به بدنه دولت بپیوندند بازهم صلح نخواهد آمد!
مجله آمریکایی «واشنگتن اگزماینر» اخیرا در گزارشی اعلام کرد که اگر دولت افغانستان با طالبان به توافق برسد بازهم صلح در افغانستان برقرار نخواهد شد. زیرا بیش از بیست گروه تروریستی از جمله نهضت اسلامی ازبکستان، القاعده، شبکه حقانی تحت رهبری طالبان با نیروهای آمریکایی و دولت افغانستان در حال جنگ هستند.
حکمتیار را با صرف هزینه های زیاد وارد بدنه حکومت کردند و در آینده واگذاری بیشتر اختیار دولت به حکمتیار در برنامه خارجی ها گنجانده شده است. اینک نوبت طالبان است تا از گردونه مخالفت ظاهری با حکومت به اصطلاح وحدت ملی کنار رفته و قسمتی از بدنه حکومت را تشکیل دهد.
اینجا است که باید گروه های تروریستی بزرگ جلوه داده شوند تا آمریکا به اهداف از پیش تعیین شده خود که همانا ایجاد ناامنی در منطقه و به خصوص در موقعیت فعلی افغانستان است برسد.
با این توضیحات مشخص می شود که به اصطلاح دولتمردان ما هیچ اختیار و کنترولی از خود ندارند و همه برنامه ها از سفارت آمریکا بیین و تعیین می شود. پس نباید از اشرف غنی و عبدالله انتظار داشت که استعفا بدهند و یا برای مردم اجاز دهند که از خود دفاع کنند. زیرا اینها از جانب باداران شان اجازه چنین کاری را ندارند.
با این اوصاف از سران و رهبران قومی و حزبی نیز نمی شود انتظار همراهی و حمایت و یا سرپرستی را داشت، زیرا اینها نیز مانند غنی و عبدالله سرسپرده هستند و هیچ اختیاری از خود ندارند.
پس لازم است مردم بدون توجه به فرامین به اصطلاح دو داکتر (غنی و عبدالله) خود به امنیت خود بیندیشند و دست به دست هم داده از جان و ناموس و مال خود دفاع کنند.