رسول لندی حقه باز، علاج نازایی و قتل های ناموسی؛ چرا فراری شد؟
سالها بود که رسول لندی در شمال افغانستان از یک جا، به جای دیگری میرفت و خدمات بسیار تخصصی و مورد تقاضا را ارایه میداد: علاج زنانی که نمیتوانستند «اولاددار» شوند.
حالا او فراری است.
علمای دینی و مقامات دولتی خواستار اعدام وی در ملاءعام شدهاند. والی یک ولایت موتر زرهیاش را به عنوان جایزه بابت سرنخ در مورد رسول لندی پیشنهاد کرده است.
مقامات در ولایت فاریاب میگویند مردی که به نام ملا لندی شناخته میشود، باند اخازییی را رهبری میکرد که زنان را هدف قرار میداد. ملا لندی با وجود اینکه خودش را به عنوان یک روحانی دینی جا زده بود، از هیچ صلاحیت و اعتبار دینی -مذهبی برخوردار نبوده است.
ملا لندی با کمک حداقل دو زن که تا کنون بازداشت شدهاند، به بهرهکشی و سوءاستفاده از زنانی متهم است که نمیتوانستند فرزند به دنیا بیاورند. ملا لندی ادعا کرده بود که میتواند آنها را «درمان» کند؛ اول با دعا و تعویذ و اگر تعویذ کار نکرد، با رابطهی جنسی.
به گفتهی فرید غوری، دادستان در ولایت فاریاب، ملا لندی موقع رابطهی جنسی با زنان از خودش فیلم میگرفته است و بعد او و همدستانش با تهدید زنان توسط ویدیوهای ضبطشده، از آنها پول و جواهرات اخاذی میکردهاند.
علاوه بر اخاذی، جنایتهایی دیگری که ملا لندی به آن متهم شده است، باعث بهوجودآمدن نگرانی شدیدتری برای مقامات در فاریاب شدهاند؛ در جامعهی محافظهکاری که در آن عزت و ناموس به تمایل جنسی زنانه گره خورده است و نزدیکان زنان میتوانند در صورت ملاحظهی کوچکترین تخلف برخورد خشونتآمیزی با آنها داشته باشند، چه اتفاق برای زنانی میافتد که به رفتن نزد ملا لندی مظنون اند؟
یکی از پاسخها ممکن است این باشد؛ همچنان که جستجو برای یافتن ملا لندی بیشتر میشود، اجساد بیجان زنان نیز در جاهایی که ملا قبلا به آن سر زده بود، شروع به پیداشدن کردهاند.
داشتن فرزند بهویژه فرزند پسر، وظیفهی اصلی زنان متأهل افغانستان بهخصوص در مناطق روستایی پنداشته میشود و اگر فرزندی به دنیا نیاید، این معمولا زنان اند که مقصر شناخته میشوند.
اگر مردان به زن خانواده، به داشتن رابطه جنسی با ملا لندی یا حتا داشتن فرزند از او شک کنند، ممکن است برای حفظ نام و آبروی خانواده، در عملی که به عنوان قتل ناموسی شناخته میشود، تصمیم به کشتن وی بگیرند. بنا بر این احتمال دارد زنانی که یک بار فریب ملا لندی را خوردهاند، دوباره قربانی شوند، این بار توسط خانوادههای خود شان.
نقیبالله فایق، والی ولایت فاریاب میگوید: «اخیرا چندین قتل ناموسی صورت گرفته است و من حیرانم که آیا این قتلها با قضیه [ملا لندی] مرتبط است یا خیر.»
در حالیکه عواقب کارهای ملا لندی در کوتاهمدت هم به اندازهی کافی ویرانگر بوده است، ولی ماهیت آنچه که ملا به آن متهم شده است، در سالهای آینده تخم شک و بیاعتمادی را در جوامعی خواهد پاشید که ملا در آن کار کرده است و مردم در بارهی اصلیت (نسب پدری) کودکان محلی کنجکاو میباشد.
آقای فایق میگوید که در اواسط سپتامبر جسد یک زن در پشتونکوت، ولسوالی مجاور محل زندگی ملا لندی، یافت شده است. مقامات سعی میکنند تا مشخص کنند که آیا این جسد [با قضیهی ملا لندی] ارتباط دارد یا خیر.
شریفه عظیمی، رییس امور زنان ولایت فاریاب میگوید که در سه ماه گذشته 9 زن در نتیجهی خشونت مبتنی بر جنسیت کشته شدهاند. این در حالی است که در مدت مشابه در سال گذشته، چهار زن به قتل رسیده بودند.
خانم عظیمی میگوید: «ما نگران این هستیم که قتلهای ناموسی افزایش خواهد یافت و زنان مظنون به رفتن در نزد [ملا لندی] کشته خواهند شد.»
جزئیات دقیق در مورد زندگی ملا لندی اندک است، اما شرح مختصری در مورد زندگی وی از گفتوگوها با مقامات به دست آمد.
به گفتهی صبغتالله سیلاب، معاون شورای ولایتی فاریاب، ملا لندی که گفته میشود حدودا 40 سال سن دارد، در نوجوانی به اصطلاح رقاص بوده است و اغلب اسباب سرگرمی محافل جنگسالاران محلی را که در جریان جنگ داخلی در آن منطقه، حکومت میکردند، فراهم میکرد.
ملا لندی اغفال و حقهبازی را در میمنه، مرکز ولایت فاریاب شروع کرده است. نورمحمد یکی از بزرگان قبیلوی روستای ملا لندی میگوید که رسول لندی در اوایل پول کسانی را که از توالت عمومی استفاده میکردند، جمعآوری میکرد، اما او شاید با دیدن خرافهپرستیها در دور و اطرافش، متوجه فرصتی شده باشد: مردم میآمدند و به درختی در آن حوالی با چکش میخ میکوبیدند؛ عملی که به باور آنها علاج دندان دردی است.
بعدتر ملا لندی کار جمعآوری پول توالت عمومی را کنار گذاشت، فرش کوچکی روی زمین پهن و به خواندن کف دست شروع کرد. از این جا، به بعد او کارش را به نوشتن طلسم و تعویذ گسترش داد. تعویذنویسی عمل خرافاتی برای شفای بیماری است که در آن عبارات مذهبی روی تکههای ورق نوشته میشود، ورق با جواهرات پوش و برای درمان مشکلات به گردن یا بازوی فرد انداخته میشود.
تخصص ملا لندی علاج زنانی بود که قادر نبودند، فرزند داشته باشند. او با استفاده از زنان دیگر که یکی از آنها افسر پولیس است، اطمینان زنان را به دست میآورد و کاروبارش را ارتقا میداد.
آقای فایق میگوید: «او گروهی ایجاد کرده بود که آوازه پخش میکرد و مردم را پیش او [ملا] میآورد. ملا در ابتدا تعویذ میداد و بعدش میگفت ’یک مرغ بیاورید‘ و دفعهی بعد یک گوسفند و وقتیکه مشکل مراجعهکنندگانش حل نمیشد، ملا میگفت ’حالا یک کار دیگر است که من باید انجام دهم‘ و او آن را انجام میداد. این چیزی است که بازداشتشدگان به ما گفتهاند.»
بعد از انجام آن کار، ملا لندی و همدستانش، زنان را تهدید میکردند که به صورت منظم به آنها باج بدهند، اما به گفتهی آقای سیلاب، نقشهی ملا لندی هنگامی به ضرر ملا از آب درآمد که یک زورمند محلی از کار ملا سر درآورد و با دو محافظ مسلح با زور وارد خانهاش شد و تلفن و فیلمهای او را گرفت.
آقای سیلاب میگوید: «آنها [زورمند محلی] از وی [ملا] خواستار 2500 دالر در ماه شدند. رسول لندی در ابتدا 700 دالر پرداخت کرد و پس از آن نتوانست بپردازد. بنا بر این، آنها [زورمند محلی] به پخش ویدیوها شروع کردند.»
در ماههای اخیر ویدیوهای چندسالهی ملا رسول لندی به رسانههای اجتماعی درز کرده است؛ امری که باعث میشود زنانی که مورد سوءاستفادهی ملا لندی قرار گرفتهاند، بیشتر در معرض خطر قرار بگیرند.
ملا لندی به ترکیه فرار کرد و برای چند سال در آن جا زندگی کرد.
هنگامی که او در اوایل تابستان سال جاری به فاریاب بازگشت، سلاح در دست گرفت و به ملیشههای محلی طرفدار دولت در پشتونکوت پیوست. عبدالعظیم جمشیدی، فرمانده شبهنظامیان میگوید: «حدود سه ماه پیش او نزد من آمد و گفت ’میخواهم عسکرت باشم‘. او گفت که توبه کرده است و دیگر مرتکب چنین کاری نمیشود. من گفتم ’باشه، میتوانی اسلحه برداری، مشکلی نیست.»
آقای جمشیدی میگوید که او و ملا لندی ماه گذشته در حال انجام مأموریتی بودند که از امنیت ملی تماسی در رابطه به ملا لندی، اعمال وی و اینکه دولت به دنبال وی است، دریافت کرد. آقای جمشیدی میگوید که امکان دارد ملا لندی گفتوگوی او را شنیده باشد، زیرا همان روز غیبش زد و تا حال خبری از وی نشده است.
دیگران میگویند که آقای جمشیدی دقیقا از پیشینهی ملا لندی با خبر بوده و به همین دلیل او را استخدام کرده بود و بعدا زمانی که دولت تماس گرفت، اجازه داد او فرار کند.
آقای جمشیدی دربارهی این اتهامات گفت: «اگر من میشناختمش، خودم او را میکشتم. اجازه نمیدادم برود.»
محل اقامت فعلی ملا لندی معلوم نیست. آقای فایق، والی ولایت فاریاب میگوید که بر اساس گزارشها ملا لندی هفتهی گذشته در مزار شریف در شمال افغانستان با ریش تراشیدهشده و ظاهر متفاوت دیده شده است. ایستهای بازرسی در امتداد بزرگراه شمال افراز شده، اما آقای فایق میگوید که به باور وی ملا لندی خودش را به کابل، پایتخت افغانستان رسانده است.
آقای سیلاب عضو شورای ولایتی فاریاب نظر دیگری دارد؛ اینکه ملا لندی پس از دیدهشدن در مزارشریف، به ولایت نیمروز در مرز غربی افغانستان با ایران سفر کرده است.
آقای سیلاب میگوید: «تا اینجای کار، استخبارات تلفن او را ردیابی کرده است. امکان دارد او تلفناش را دور انداخته باشد.»