• جمعه, 31 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

صدای ارزگان را کسی نشنید! نوشداروی ارگ پس از مرگ سهراب در ارزگان

صدای ارزگان را کسی نشنید! نوشداروی ارگ پس از مرگ سهراب در ارزگان

بعد از گذشت بیش از یک هفته از حوادثی که در ارزگان خاص اتفاق افتاد، ارگ ریاست جمهوری مدعی شده است که نیروهای قطعه خاص به برای برقراری امنیت به منطقه اعزام شده است.
یورش نیروهای تروریست که گاه گفته می شود مربوط به طالبان است و گاهی گفته می شود مربوط به گروه تروریستی داعش است، روزگار را بر مردم ارزگان تلخ کرده است.
گفته می شود در این درگیریها بیش از 50 نفر شهید و تعداد زیادی بی خانمان شده و به کوهها پناه برده اند، در این فصل زمستان زندگی در کوهها بدون داشتن ضروریات می تواند منتهی به فاجعه انسانی شود.

شاحسین مرتضوی، معاون سخنگوی ارگ با انتشار سند زیر نوشته است : اعزام هیات به منظور بررسی تلفات ملکی به ارزگان!
 
شاحسین مرتضوی در حالی این سند را منتشر کرده است که رییس جمهور آنچه در ارزگان اتفاق افتاده را نزاع قومی خوانده است، این گفته های رییس جمهور و تقلیل فاجعه ارزگان خاص واکنشهای زیادی را در شبکه های اجتماعی به دنبال داشته است.
همچنین محمدسرور دانش، معاون دوم رییس جمهور چند روز پیش در مراسمی گفته بود : از مردم ارزگان خاص می خواهم که قدرتمندانه در برابر تجاوز متجاوزان از عزت خود دفاع نمایند. این سخنان معاون رییس جمهور نیز مزید بر علت شد و نه تنها مرهمی بر زخم مردم نبود، بلکه نمکی بر زخم ناسور ارزگان پاشید، تو گویی مردم بین دهان مار و نیش کژدم گیر مانده اند، از یکسو رییس جمهور می گوید مقامات مسلح غیرمسئول را می کشیم و از سوی دیگر معاونش می گوید آی مردم از خودتان دفاع کنید!

میرحسین مهدوی، نویسنده و تحلیلگر درباره اظهار نظرهای رییس جمهور پیرامون قومی بودن نزاع در ارزگان نوشته است :

قومی خواندن فاجعه ی ارزگان اعتراف ملاغنی به فاشیزم کور قومی است
تصمیم ملا غنی برای فرستادن هیئت حل اختلاف به ارزگان خاص نشانه ی آشکاری از قومی پنداری و قومی سازی بحران امنیتی در این منطقه و تقلیل جنایتکاران طالب به نمایندگان قوم پشتون و تقلیل و حتی توجیه جنایت آنان به اختلاف قومی به حساب می آید. ملا غنی با تعیین و اعزام این هئیت به صورت نا خواسته ی ضمیرطالب محور خود را به صورت بسیار آشکاری به نمایش گذاشته است. البته نتیجه ی جدی و مهم این کار ملا غنی، تقلیل دولت به یک جناح سیاسی در گیر در جنگ و تقلیل رئیس جمهور به یک رهبر قومی می باشد. تجاوز آشکار طالبان وحشی و کشتار مردم بی گناه و بی دفاع ارزگان را نزاع قومی دیدن نشانه ی بیماری لاعلاج قوم اندیشی و قوم پریشی دولت وحدت ملی و شخص ملاغنی است و این قوم پریشی با حوادث خونباری همانند فاجعه ی ارزگان برملا تر و آشکارتر می شود.
مردم باید به خاطر داشته باشند که تیم فاشیست ملاغنی اندیشه ای جز ترویج و تکثیر طالبانیزم و کاری جز توسعه ی فاشیزم لجام گسیخته و ویرانگر ندارد و نخواهد داشت.

سلمانعلی ارزگانی، هنرمند خطاط کشورمان نیز با انتشار تصاویر اسناد منتشر شده از سوی ارگ در این باره گفته است : تغییر موضوع با فشار افکار عمومی!
در سند اول، موضوع«بررسی و حل منازعه اخیر میان اقوام ولایت ارزگان» نوشته شده.
در سند دوم، موضوع«بررسی تلفات ملکی حادثه اخیر در ولایت ارزگان»ذکر شده‌است.

جالب‌است که ارگ در ابتدا می‌خواسته با قومی قلم‌داد کردن فاجعه و کتمان تلفات‌ملکی، از مسولیت بگریزد و طالبان را هم به نوعی برائت بدهد.
بعد در اثر فشارهای افکار عمومی و مواجهه با رسوایی تمام‌عیار، متن را مثلآ اصلاح کرده و یک فاجعه بزرگ‌ انسانی‌را در حد یک«حادثه» تقلیل داده‌است.
واقعآ چه خبر است؟

واکنشهای مختلفی در شبکه های اجتماعی بازتاب داده شده است که همگی بیانگر وضعیت نابسامان امنیتی در ارزگان هستند. دولت که تا چند روز پیش موضع سکوت گرفته بود، به یکباره با قومی خواندن فاجعه از سویی از قبول مسئولیت تامین امنیت شانه خالی می کند و سطح فاجعه را به یک نزاع کوچک قومی تحلیل می دهد. ناگفته پیداست که گره کوری در میان وجود دارد، گرهی که با دست باز نمی شود و به سختی گره خورده است.

اصغر سروش یادداشتی از یک بازمانده را منتشر کرده است :

پیام یک بازمانده‌ی ارزگان (رضا سرور): ارزگان، همچنان به فراموشی به سر می‌برد….
دروغ گفته که بنی آدم اعضای یک دیگرند. بنی آدم گرگ و قاتل همدیگرند. هیچ گره از مشکل و قتل عام مردم ما در ارزگان حل نشده است. بعد از هفت روز جنازه های مردم بیگناه هنوز هرجای که در کندلو کشته شده مانده و طالبان حوزه علمیه ثقلین را پایگاه نظامی درست کرده. رسانه ها و افراد مغرض درون و بیرون دولت یا ارزگان را فراموش کرده و یا واقعیت را وارونه جلوه می دهند. ماهای که فامیل و خانواده در مناطق الوما، تریگبازار و بکی داریم و به هرکس رجوع میکنیم در آخر به دروازه های بسته بر می خوریم و می فهمیم که چقدر تنهاییم و درد ما فقط مربوط خود ما است.

محمدحسین فیاض، نویسنده و تحلیلگر نیز در واکنش به اظهارات رییس جمهور گفته است :
امروز جناب اشرف‌غنی، جنگ ارزگان را «منازعات قومی» خواند. این، در حالی‌ است که جنگ ارزگان، جنگ مدافعان مردم در برابر تجاوز و قدرت‌طلبی طالبان است. این گروه بارها به مردم ارزگان نامه فرستاده‌ است به آنان، تسلیم شوند. با تجاوز خود نیز مناطق حسینی، کندلان و… را تصرف کرده‌اند.

طالبان در سایت رسمی خود (امارت اسلامی) جنگ ارزگان را به عهده گرفته و عبدالله باریکزی، ولسوال پیشین ارزگان خاص، در مصاحبه‌ای تلویزیونی، کشته شدن 22 تن از مدافعین را به طالبان تبریک گفت.

طالبان، در ارزگان به کشتار غیر نظامیان اقدام کرده و بیش از 400 خانوار را آواره کرده‌اند. حالا رئیس جمهور، آمده، جنایت طالبان را خاک‌پوشی کرده و جنگ را نزاع قومی نشان داده است!

جناب اشرف‌غنی خوب می‌داند که اقوام در افغانستان، با برادری و احترام در کنار هم زندگی کرده‌اند. مردم اوغان، غالباً متوحش و جنایت‌کار نیست. تنها کسانی که به گروه تروریستی طالبان پیوسته‌اند، با تٱسف سر از انحراف فکری و اخلاقی در آورده، عمل ضد بشری و کشتار بی‌گناهان را انجام می‌دهند و به تمام معنا متوحش‌اند. در واقع، طالبان اوغان واقعی نیستند، زیرا اوغان، هیچگاه راضی به کشتار هم‌وطن خود نخواهد شد.

حالا جناب اشرف‌غنی باید تکلیف خود را روشن کند که وی اوغان و ملتزم به قانون اساسی است یا طالب است؟
با تمام این فراز و فرودها، این مردم هستند که اکنون در سرمای زمستان آواره کوه و بیابان شده اند، گویا کاری از هیچ کسی ساخته نیست. فریادهای ارزگان به گوش ارگ نمی رسد و قصه همیشگی دوباره تکرار می شود، دوباره مردم قتل عام می شوند و در قبرستان سرد تاریخ از یادها می روند و به نقطه ای سفید در برگه ای سفید تبدیل می شوند، تو گویی قبل از آن نبوده اند و بعد از آن هم اثری از آنها نیست.

  پربازدید ترین