حنیفه یوسفی؛ اولین زن افغان که بر قله ی نوشاخ ایستاد
در محلهی ساکت و آرام کابل، تعدادی زنان جوان به استقبال دوستی رفتهاند که از قلهی بلندترین کوه افغانستان برگشته است. حنیفه یوسفی مانند بسیاری از زنان افغان از کودکی تا بزرگسالی همواره خوراک این باور شده بود که او نباید به مکتب برود و یا ورزش کند. با اینحال، حنیفه 24 ساله اکنون نخستین زن افغان است که نوشاخِ هندوکش را صعود کرده.
زنان جوان که در اینجا جمع شدهاند از جملهی گروه 70 نفرهاند که شش روز در هفته برای یادگرفتن هنر کوهنوردی، چیزی که بسیاری از آنها تصور نمیکردند شانس انجام دادن آن را داشته باشند، گرد هم میآیند.
یوسفی توضیح میدهد که برای تحصیل تشویق نشده است، زیرا خانوادهاش بیسوادند. به جای آموزش و تحصیل، او برای کمک و حمایت از خانوادهاش، به عنوان نظافتچی کار کرده است.
او میگوید: «عادت داشتم دختران دیگر را که در لباس مکتب به سوی مکتب روان بودند، تماشا کنم. منم میخواستم بروم. اما با خود فکر میکردم: ’نه حنیفه، تو مثل آنها باهوش نیستی. حتا اگر تلاش کنی، تو در سطح آنها نیستی. ‘اما از طرف دیگر میخواستم در خانه بمانم و از خانواده و پدرم حمایت کنم تا احساس بهتری نسبت به زندگی داشته باشد؛ او همیشه مشغول کار بود.»
یک دوست یوسفی را به Ascend Afghanistan که از سوی سازمان امریکایی Ascend Athletics اداره میشود، معرفی کرد. یوسفی وقتی در 2016 به این گروه پیوست، هرگز چیزی در مورد قلاب و یخشکن نشنیده بود و حتا تمرین ساده ورزشی نداشت. با اینحال، او در سال 2017 ماراتنی را به پایان رساند و پس از چند ماه تمرین و آموزش، عضو یک تیم کوچک شد که برای مقابله با نوشاخ آماده میشد.
کوهنوردی در افغانستان پر مخاطره است، نه فقط به خاطر خطرات کوهنوردی بلکه به این خاطر که شورش فعال در این کشور هنوز یک تهدید دایمی میباشد. طالبان یک روز پیش از اینکه تیم عازم ماموریت شود، حملهیی را در همان نزدیکیها سازماندهی کردند که نزدیک بود اعضای تیم را از این تصمیم منصرف کند.
یوسفی که در جریان سفر انگشت پایش دچار سرمازدگی و خودش دچار ارتفاعزدگی شده است، به یاد میآورد: «من به خاطر درگیری، آنهم این قدر نزدیک، نگران و عصبانی بودم. چنان خسته بودم که فکر نمیکردم بتوانم این کار را انجام دهم. اما خیلی مصمم بودم.»
این برنامه در سال 2015 توسط مارینا لیگری که پیش از این چندین سال برای سازمانهای انکشافی در افغانستان کار کرده و در اوج جنگ توسط ناتو استخدام شده بود، آغاز شد. لیگری توضیح میدهد که مشاهدهی بیرحمی و رفتار تحقیرآمیز مردان افغان نسبت به زنان، انگیزه برای آغاز برنامهیی شد که توانمندسازی را از طریق آموزش کوهنوردی و رهبری ممکن میکند.
لیگری میگوید: «من فکر کردم که ما فقط به زنان سخت و دلیری نیاز داریم که بتوانند روی مردم را کم کنند. در آن زمان در حال توسعهی این ایده برای این برنامه بودم. در کابل زندگی میکردم و اغلب میرفتم و با تیم بسکتبال زنان افغان بازی میکردم. آنها در رفتوآمد به باشگاه، به علت ناآرامیهای مدنی با خطر مواجه بودند، مورد تمسخر پسران قرار میگرفتند و بعد مجبور بودند با حرف و سخن محافظان امنیتی دربارهی ظاهرشان، سر کنند.»
لیگری ادامه میدهد: «این نماد چیزی است که زنان در افغانستان هر روز با آن روبهرو میشوند؛ تمسخر و آزارواذیت مداوم. این باعث شد که من بخواهم… به آنها کمک کنم کارهایی را انجام دهند که اکثر مردان نمیتوانند انجام دهند.»
در سال 2015، اولین گروه از زنانی که در این برنامه شرکت کرده بودند، بین 15 تا 22 ساله، سفر 17 روزه را در سه تا از بلندترین قلههای این منطقه با ارتفاع کلی 4876 متر، به سر رساندند. آنها یک کوه فتحنشده را «قلهی شیر دختران افغان» نامگذاری کردند.
لیگری میگوید که چشم همهی دختران به فرشته ابراهیمی، هماهنگکنندهی پروژه است. ابراهیمی که از یک خانوادهی بیسواد میآید، فقر شدیدی را در زندگیاش پشت سر گذاشته و از تجربهی شخصی تلخاش، درک میکند که دختران با چه چالشهایی دست به گریبانند.
در سال 2016، ابراهیمی در حالیکه دانشجوی دانشگاه امریکایی افغانستان در کابل بود، با دوستش تنها چند متر از دو مهاجم که با اسلحه و موادمنفجره به دانشگاه حمله کرده بودند، فاصله داشت. دوازده نفر، به شمول دوست ابراهیمی، در آن حمله کشته شدند.
لیگری میگوید: «دختران روزانه مجبورند با چیزهای زیادی روبهرو شوند. ما خوشبختیم که هیچیک از دختران ما صدمهیی ندیدهاند. اما هربار که حملهیی در کار است، میبینیم [به ما] نزدیکتر شده است. همیشه کسی هست که عزیزی را در حمله از دست داده است.»
یوسفی راه بازگشت به اردوگاه اصلی را با ابراهیمی و همچنین یکیدیگر از همتیمیها و دو راهنمایش، از جمله ویبکه سفلند که همراه با یوسفی قله را فتح کرده بود، پیمود. ویبکه سفلند شهروند ناروی است. برای یوسفی، این سفر همانقدر که پیمودن دومین بلندترین کوه در هندوکش بود، تلاشی برای تقویت و ترویج برابری جنسیتی در یک جامعهی مردسالار نیز میباشد.
یوسفی میگوید: «بالارفتن از نوشاخ بسیار سختتر از سایر کوههایی بود که من بالا رفتهام. اما من هِی به خودم میگفتم که سرانجام، این لحظهیی است که یک دختر افغان میخواهد صعود کند.»
«من این کار را برای تکتک دختران انجام دادم. دختران افغانستان قوی هستند و همچنان قوی خواهند بود.»