• پنج شنبه, 09 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

چرا مردم و شخصیت ها از علیپور حمایت کردند؟

چرا مردم و شخصیت ها از علیپور حمایت کردند؟

دیگر مردم از حکومت توقع و انتظار حمایت ندارند زیرا با چشم سر می بینند که حکومت خود ظالم است، آنان بناچار باید از خود و خانواده و ناموس و مال خود دفاع کنند.

راسخ سخنگوی علیپور اعلام کرد که قومندان علیپور با اصرار سرور دانش و داکتر طالب به کابل رفته بود تا با حکومت خصوصا با اشرف غنی ملاقات داشته باشد و روی همکاری های عملی تفاهم نمایند.
اما دفتر سخنگوی معاون دوم ریاست جمهور اعلام داشت که فرمانده علیپور به دعوت سرور دانش به کابل نیامده است.
در هر صورت هر کسی که واسطه شده باشد تا فرمانده علیپور به کابل بیاید و یک بلوای اینچنینی راه بیفتد، به مردم و آینده این سرزمین خیانت کرده است.
زیرا خواست خارجی ها درگیری و مشغولیت ذهنی و فکری و همچینین فیزیکی مردم افغانستان است تا آنان از این آب گل آلود ماهی دلخواه را صید نمایند.

در این میان یک سوال برای برخی مطرح شده است که چرا مردمی که فرمانده علیپور را ندیده و نمی شناسند، برای او دادخواهی می کنند؟
برخی از کسانیکه در این مطقع از حکومت بخاطر بازداشت علیپور حمایت کرده و این اقدام را پسندیده می پندارند، باید بدانند که هر اقدامی بجای خودش قابل تقدیر است نه در هرکجا و هر موقعیت.
هرسخن جایی و هر نکنه مکانی دارد.
امروز هیچکسی مخالف بازداشت متخلفان و متجاوزان و مخالفان حکومت نیست ولی مردم نه بخاطر تخلف علیپور از فرمان حکومت او را تقدیر می کنند که بخاطر حمایت از خودشان حاضر به پشتیبانی از وی هستند. کاری که وظیفه حکومت بود ولی با اقدامات قومی و ناپسند مردم را از اقدامات بجا و پسندیده خود ناامید کرد و بناچار مردم به کتله های قومی پناه بردند و کار بجایی رسید که نباید می رسید.

حالا دیگر مردم از حکومت توقع و انتظار حمایت ندارند زیرا با چشم سر می بینند که حکومت خود ظالم است و با مختلفان و متجاوزان و فریبکاران و دشمنان همراه شده است و آنان بناچار باید از خود و خانواده و ناموس و مال خود دفاع کنند و کسی را که در این مسیر یاری شان می کند، ستایش کنند و به حمایت از وی دست به اعتراض های عمومی بزنند.

برخی برای ایجاد چنین کتله هایی ناکام بودند و این جرات از آنان گرفته شده است ولی برخی دیگر هنوز این جرات و شجاعت در وجودشان زنده است که از دفاع از مردم و خاک و ناموس مردم را وظیفه خود بدانند در مقابل هرکسیکه به مردم شان تعدی کند مقابله نمایند حتی اگر دولت باشد.

بقول آقای نجیب باور، "جنرال دوستم اگر قیصاری را معامله نمی‌کرد، استاد عطا اگر در گرفتاری سیاسی قریشی بی‌تفاوتی اختیار نمی‌کرد، امروز حکومت جرات دستگیری علیپور را نمی‌داشت.
اگر رهبران هزاره در قسمت علیپور غفلت و معامله کنند، ستون پنجم هرکسی را اراده کند پس از این آزادانه دستگیر خواهد کرد.
اوزبیک‌ها، هزاره‌‌ها و تاجیک‌ها بایست در یک صف مشترک به فرهنگ تبعیض سیاسی خاتمه بدهند و از کسانی که در برابر تروریسم مثل سپر از مردم دفاع کرده‌اند، بی‌تفاوت نمانند.
اشرف‌غنی زمانی به نمایندگی از طالبان در رسانه‌های بین‌المللی لابی‌گری می‌کرد طبیعی است که از طالب‌کُشان خوشش نمی‌آید، زبون‌های سیاسی ما اگر دل شان به مردم نمی‌سوزد، حداقل به آینده‌ی این سرزمین بسوزد. متفکر تقلبی از آغاز حکومتش تا امروز بحران روی بحران آفریده است."

یا به قول آقای محمد ناطقی: "ما در دنیا از هیچ نظر کشور موفق نیستیم هر کس به یک نحوی به کشورما آسیب زده و می زند طالبان بشترین جفا را در حق مردم به بهانه نیروهای خارجی کرده اند و به مردم بسیار آسیب رسانده اند و این واقعیت است و گزافه گویی نیست اما حکومت هم فاقد تدبیر است. حکومت هم در صلح هم در جنگ و هم در سیاست و هم در وحدت ملی و هم در اداره و هم در انتخابات ناکام بوده است.
هیات صلح حکومت را نگاه کنید که چه غوغای را بر پا کرده است و حالا هم دستگیری قومندان علیپور. اتهام علی پور این است که افراد مسلح غیر مسوول دارد و راه مردم را گرفته است و باید مجازات شود. در حالیکه هیچ شکایتی از قلمرو کاری وی وجود ندارد و تمام مردم هزارجات که علیپور در بین شان قرار دارد از وی راضی و تا سرحد جان از وی دفاع کرده اند.
مردمی که ما با آنها در تماس هستیم علیپور را مدافع خود می دانند وی همین تازه از جنگ جاغوری مالستان بر گشته وی در کنار نیروهای امنیتی از مردم دفاع می کرد وی قومندان دلسوز و شجاع مردم است و واقعامردم وی را دوست دارد و او را انتخاب کرده است.
خلاصه سخن اینکه علیپور را آزاد کنید و سبب بحران در زندگی مردم نشوید حکومت مسوول آرامش مردم است و نه عامل ایجاد بحران و مقابله با خواسته های مردم. خواست مردم غریب و مظلوم رهایی علیپور می باشد و به خواست مردم تان احترام بگذارید و علیپور را آزاد نمایید."

بهار محمدی نیز همین نظر را دارد و می نویسد: این خون هزاره است که هر روز بر زمین می ریزد، به جرم این که طالب نیست، داعش نیست، تروریست نیست، خود را منفجر نمی کند، مکاتب و مساجد را به آتش نمی کشد، به محافل و مجالس مردم عادی حمله نمی کند، گلوی أطفال و کودکان خرد سال را نمی برد و در نهایت حامی نظام و استوانه دموکراسی و ارزش های دموکراتیک در کشور است.
وقتی حکومت امنیت او را نمی‌گیرد که با تروریستان را برادر می خواند و با ان مماشات می کند؛ خودش برای دفاع از جان و مال و ناموس و سرزمین اش در مقابل تروریست های طالب و داعش و یا از این جنس جماعت با نقاب و ألقاب های مختلف که فقط برای ویرانی و قتل و کشتار و خون ریزی آفریده شدند، اقدام می کند این بار به گلوله های ظاهرا دوست(!)بسته می شوند.
تا زمانی که این جماعت وحشی و تروریست در این کشور نفس می کشد باید هر دختر و پسر هزاره در کنار درس و مشق و مکتب، هنر زنده ماندن و دفاع کردن از خود را هم بیاموزند. ظاهرا چاره ی نیست!

خداوند کریم شر ظالمان را بخودشان بازگرداند.

  پربازدید ترین