قافله است اما قافله سالار نیست!

بعد از شهادت مزاری ( رح ) جامعه هزاره بی‌قافله می‌ماند که قافله سالار ندارد وقتی که قافله، قافله سالار نداشته باشد احتمال آن می رود که قافله درست راهنمایی نگردد، از همین سبب است که در ایام سالیاد شهادت آن رهبر فرزانه در افغانستان و جهان در شهرهای مختلف محافل مختلف و گوناگون از جانب هزاره‌ها با سلیقه‌های متفاوت برگزار می‌شود، حتی در بعضی از شهرها چندین محافل و با چندین سلیقه و شیوه سازمان‌دهی می شود که این خود نمایانگر آن است که سازمان دهنده گان این محافل از اهداف والای شهید مزاری که وحدت هزاره ها برای مبارزه علیه استبداد و تبعیض سیستماتیک بود عبور می نمایند.

قیل و قال یک عده سخنرانان هم تابع سازمان دهنده گان محافل بوده، کلیشه ای ، تکراری ، غیر حرفوی ، بی خبر از آرمان مزاری و تا جایی برای خودنمایی می باشد و حتی در بسا موارد خود نمی دانند که چه می گویند و سخنان ایشان چه ربطی به مخاطبان و مزاری دارد، گذشته از آن در بعضی شهرها تجلیل از مزاری را به سطح قریه و منطقه تنزیل داده اند و چنان در تنگنای فکری ، محیطی و منطقوی قرار گرفته اند که توان مشورت برای بهتر برگزار کردن سالگرد را تحمل کرده نمی توانند و این امر موجب می گردد که کیفیت آموزشی محفل در نظر گرفته نشود.

اما مردم در تمام این مجالس و محافل فقط به احترام والای شخص شهید مزاری اشتراک می نمایند تا یاد آن بزرگوار را در خاطره های خود تازه نمایند، هزاره ها نیک می‌دانند که به لشکری می‌مانند که سرلشکر ندارند، هزاره ها خوب می دانند که مزاری صدای اتحاد شیعیان علیه تبعیض سیستماتیک برای اعمار یک جامعه عادلانه بود نه سازش برای درجه بندی اقوام و یا جایگاه درجه سوم نمایشی برای چند هزاره تنخواه خور، لذا هزاره ها فعلاً رهروان بدون رهبر هستند، آری، هزاره‌ها در شرایط بسیار دشوار تاریخی قافله بدون قافله سالار است.

به امید روزی که همان گونه که مزاری سمبول مشترک هزاره ها است بار دیگر هزاره ها در زیر چتر آرمان مزاری باهم متحد شده دارای رهبر که توانایی رهبری را داشته باشد گردند.

روح رهبر شهید شاد و یادش گرامی باد.

◄ حسن علی عدالت