تذکراتى به سادات محترم
در این اواخر دیده مى شود که عده اى در پى مصادره دستاورد سادات مبنى بر ثبت نام شان در تذکره هاى برقى است و چنین وانمود مى سازند که گویا آنها به تنهایى این کار مهم را انجام داده اند و برخى دیگر چنان بر طبل استقلال قومیت مى کوبند که گویا سادات مستقل شده و به هیچ قومى وابستگى و احتیاج ندارند. در برابر این عریزان چند مسئله را به شرح زیر عرض مى دارم:
1- سادات با ذکر نام اقوام در تذکره موافق نبود و مى خواست نام هیچ قومى در تذکره ذکر نشود.
2- چون رئیس توزیع تذکره هاى برقى دو سال پیش اعلام کرد که تنها نام 14 قومى که در قانون اساسى افغانستان ذکر شده نوشته مى شود و سائر اقوام به نام یکى از آنها تذکره بگیرند و همین مسئله قوم سادات و سائر اقوام را حساس نمود و گفتند: به نام کدام قوم تذکره بگیریم و هر قومى را بنویسیم دروغ است. همین بود که آنها مبارزات مدنى خود را شروع کردند و بدون اینکه دماغ کسى خون شود حق خود را گرفتند.
3- اخذ تذکره به نام سادات از صد سال پیش تا اوایل حکومت کرزى ادامه داشته و سادات چیزى تازه به دست نیاورده اند.
4- این حق مسلم را حکومت افغانستان به گروگان گرفته بود و به حقدار نمى داد تا دادخواهى ها به نتیجه رسید و رئیس جمهور فرمان صادر نمود.
5- در احیاى این حق همه سادات اعم از شیعه، سنى، پیر، جوان، زن و مرد شرکت داشتند و همه در این امر مهم سهیم مى باشند و هیچ کسى حق مصادره آنرا ندارد.
6- نباید جوانان بى تجربه و خون گرم سادات حرکات ناسنجیده و غیر منطقى انجام دهند و باعث بروز حساسیت ها شوند.
7- اتحاد و تنیدگى سادات و اقوام دیگر، به حدى است که زندگى بدون یکدیگر را تقریباً غیر ممکن ساخته است و در تمام مسائل شریک هم هستند.
8- برخى از لائیک ها و معتقدان چپ تا دیروز سادات را انگل جامعه مى گفتند و امروز مصیبت جدایى سادات از هزاره را مى خوانند در حالى که دل آنان نه هزاره مى سوزد و نه سادات را قبول دارند بلکه بر طبل نفاق مى کوبند.
9- در فرجام باید گفت: سادات شیعه از لحاظ فرهنگى، جغرافیایى، رسوم و عنعنات و اعتقادات مذهبى هزاره هستند و کما فى السابق از منظر قومى، سید مى باشند و سیادت به عنوان قوم هیچ افتخارى ندارد و سادات بر هیچ قومى برترى ندارد و خوبى و بدى با عمل شخصى سنجیده مى شود نه نسبت قومى.
نویسنده: سید محمد علی جاوید