دست بلندکردن هایی که خاطرات انتخابات سال 2014 را یادآور می شود
اشرفغنی، نامزد ریاست جمهوری، روز گذشته در مراسم انصراف زلمی رسول از کاندیداتوریاش در انتخابات ریاستجمهوری و پیوستنش به تیم دولتساز، دست معاونانش هریک امرالله صالح، سرور دانش و اسدالله غضنفر را به نشانۀ پیروزی بلند کرد.
پس از حرکت نمادین غنی در مقابل دوربین رسانهها، در ذهن بسیاریها خاطرات انتخابات سال 2014 تکرار شد.
شخصیتهای سیاسی و متحدان سابق تیم تحول و تداوم، از دست بلندکردنهای مشترک با اشرفغنی خاطرۀ تلخ و فراموشناشدنی دارند.
غنی در انتخابات 2014 دست هر کدام از همراهان و اعضای تیماش را که بلند کرد، فردای پیروزی او را به زمین زد، بدنام ساخت و از قدرت و سیاست راند.
جنرال دوستم، معاون اول ریاستجمهوری، از جملۀ کسانی بود که در هر نشست و برنامهیی آقای غنی دستش را بلند میکرد و به اتحاد و همراهی با وی فخر مینمود. فردای پیروزی، اشرف غنی روزی را بر سر دوستم آورد که کمتر سیاستمداری در افغانستان تجربه کرده بود. جنرال دوستم، از افغانستان تبعید و متواری شد و پس از اعتراضات گستردۀ مردمی، حکومت مجبور شد که اجازۀ برگشت به معاون اول بدهد. دوستم تا پایان دورۀ حکومت وحدت ملی نتوانست در جایگاه معاون اول به وظیفه و کار بپردازد. در فردای پیروزی، سپهسالار و پهلولان مبارزات انتخاباتی، به عنوان یک جنگسالار و جنایتکار جنگی معرفی شد و از قدرت و دایرۀ حکومتداری خارج شد. درحالیکه جنرال دوستم نزدیک به یک میلیون رأی به کمپ انتخاباتی اشرفغنی آورده بود.
احمدضیا مسعود، معاون جمعیت اسلامی، نیز سرنوشت مشابه با جنرال دوستم داشت. او به خاطر اتحاد با غنی قربانی داد و زیر فشارهای سنگین اجتماعی و سیاسی، با غنی تعامل کرد. غنی در هر نشست از احمدضیا مسعود به عنوان قهرمان و استوانۀ تیم تحول و تداوم یاد میکرد. اما به محض تشکیل حکومت و راهیابی اشرف غنی به ارگ، ضیای مسعود از تیم سیاسی رییسجمهور غنی رانده شد. اشرفغنی بهگونۀ بسیار تحقیرآمیز دفتر آقای مسعود را بست و به وی و همکارانش اجازۀ ورود به محوطۀ ادارۀ امور نداد. احمدضیا مسعود تا امروز نتوانسته اتحاد بدفرجام با غنی را جبران کند. او همچنان منزوی است و گوشۀ عزلت و تنهایی گزیده است!
محمد حنیف اتمر، عمر زاخیلوال، جمعهخان همدرد، غلام جیلانی پوپل، اکلیل حکیمی و محمد اکرم خپلواک و دهها و صدها فعال سیاسی دیگر، مهرههای کلیدی و تأثیرگذار تیم انتخاباتی اشرف غنی در انتخابات سال 2014 بودند. اما اشرفغنی فردای پیروزی این چهرهها را یکی پی دیگر از صحنه راند و در برابر خود قرار داد.
غنی به لحاظ شخصیتی چهرهیی احساساتی و دمدمیمزاج است. او با هیچ کسی اتحاد پایدار و استراتژیک ندارد.
در چنین وضعیتی، امرالله صالح، ریس روند سبز، قمار جنرال دوستم و احمدضیا مسعود را با تیم دولتساز زده است. صالح، در راه کسب اعتماد غنی و پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، از هیچ ابزار و ترفندی فروگذار نکرده است. در آخرین مورد به خاطر توجیه حضورش در تیم دولتساز، اعلام کرد که در سیمای اشرفغنی، احمدشاه مسعود را میبیند. درحالیکه هیچگونه سنخیت و تشابهی میان این دو چهرۀ سیاسی وجود ندارد. غنی یک تکنوکرات و لیبرال است و احمدشاه مسعود یک مجاهدِ آراسته با افکار و باورهای اخوانالمسلمین بود. این اظهارات صالح خشم هواداران احمدشاه مسعود را برانگیخت و او را متهم به معامله با افکار و باورهای احمدشاه مسعود کردهاند.
اتحاد اشرفغنی با تمام چهرههای سیاسی و مردمی، «انتخاباتی» است. غنی پس از پیروزی در انتخابات، همانند پنج سال گذشته چهرۀ دیگری از خود به نمایش خواهد گذاشت. او در پنج سال، به قیمت فروپاشی سیاسی و از دست رفتن اجماع نیمبند ملی، تمام اختیارات و صلاحیتها را به دست شماری از جوانان کمتجربه و ناآشنا با مناسبات جامعۀ افغانی قرار داد که تبعات منفی و جبرانناپذیر آن را میتوان در مناسبات داخلی و خارجی به خوبی مشاهده کرد.