• جمعه, 07 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

حنیف اتمر کیست و دنبال چیست؟

حنیف اتمر کیست و دنبال چیست؟

او با چهره‌ اى آرام و خونسرد، کم حرف مى زند اما شمرده و دقیق. کمتر در رسانه‌ها ظاهر میشود و بدون سر و صدا، برنامه‌هایش را عملى مى‌کند. نه چون رییس جمهور بى‌ربط مى‌بافد و هذیان گفته، صداهاى عجیب از خود مى‌کشد و نه همچون رئیس اجرایی خوش لباس،و بى میل به کار اجرایى و راحت طلب است.

حنیف اتمر باشنده اصلى ولایت لغمان و وابسته به جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق بود. موصوف سابقه کار در چارچوب وزارت امنیت دولتى (خاد) رژیم کارمل و نجیب را در کارنامهاش دارد.
مراحل ابتدایى مسلک استخبارات را در مرکز تعلیم خاد و زیر نظر مشاوران روسى در داخل کشور و مراحل متوسط را در کورسهاى کوتاه مدت زیر نظر آموزگاران KGB در تاشکند و مسکو فراگرفته است.

گفته میشود یک پایش در جنگ با مجاهدین آسیب دیده که با عصا حرکت مىنماید. با پیروزى مجاهدین کشور را بقصد پاکستان ترک گفته، در موسسات مدد رسانى که پوششى براى فعالیت هاى استخباراتى کشور هاى غربى بود، جذب شده است.
از طریق همین مؤسسات به لندن رفته است و زمزمه هایى از روابط نزدیکش با MI6 استخبارات کشور بریتانیا است.
متعاقب توافقات بن به کشور برگشت. ذریعه اشرف غنى و سازمان هاى خارجى به کرزى معرفى شده بحیث وزیر احیا و انکشاف دهات در کابینه ى کرزى تؤظیف گردید. موصوف در دوران تصدى این وزارت متهم به سوء استفاده از برنامه همبستگى ملى (ملى پیوستون) است.

با گرم شدن روابطش با کرزى، عهده دار وزارت معارف گردید که بالوسیله ى کمک هاى سازمان یونسکو و دونر هاى خارجى، شبکه ى وسیع مافیایى از بستگان و دوستانش را در آن وزارت ایجاد نمود.
اتهام مکاتب خیالى و تشکیلات غیر واقعى در ساحات ناامن از اتهامات این دوره ى کارى او است.

با جلب اعتماد بیشتر کرزى، بجاى ضرار احمد مقبل در وزارت داخله تؤظیف گردید.
اتفاقات نادرى که در این دوره از کارش بوقوع پیوسته، کشاندن دامنه ى جنگ و نا امنى و انتقال دسته هاى طالبان از جنوب به شمال کشور است. سرانجام با سوء قصد ناکام طالبان علیه کرزى در مراسم رسم گذشت، همراه با امرالله صالح از پست وزارت داخله استعفا داد. از آن زمان به بعد در رابطه ى تنگاتنگ با اشرف غنى قرار گرفته، مقدمات پیروزى او را در انتخابات روى دست گرفت.

مهندسى انتخابات پرچالش اخیر، زمینه سازى ائتلافها، سازمان دادن معاملات سیاسى و تقلبات گسترده در صندوق هاى رأى از دستآورد هاى بارز اوست. او مدیرى زیرک، مذاکره کننده ى ماهر و معامله گرى واقعبین است. او یکى از معماران اصلى تیم تحول و تداوم است.
تیورى تشکیل تیکت انتخاباتى با محوریت پشتونها با جناحین قوم ازبیک و هزاره، زاده ى تفکر قومگرایانه ى اوست. نقیصه ى عدم موجودیت تاجیک ها را در معامله ى سریع و نقدى در دوبى با احمدضیا مسعود، حل نمود.
او بود که پیمان امنیتى با امریکا را امضاء نمود. براى کاهش تسلط فرماندهان غیر پشتون در شمال، زمینه ى رشد و پا گرفتن دسته جات طالبان را در ولایات شمال مساعد ساخت.
او نه تنها شبکه ى وسیعى از افسران عالیرتبه و رؤساى امنیت دولتى رژیم قبلى را در محوریت رییس جمهور و مرکز توحید و قوماندانى اعلى جمع نموده بلکه حلقه ى بزرگى از فرزندان سیاستمداران، رهبران جهادى، قوماندانان مطرح را در شوراى امنیت گرد آورده که با مرگ هر یکى، فرزندان شان را که دست آموز خودش است، در جغرافیاى قومى اش گماشته، در خدمت خویش دارد.

او است که بلافاصله بعد از ختم غایله انتخابات و از اولین روزهاى آغاز بکار حکومت وحدت ملى، عرق جبینش نخشکیده، آستینش را براى یکسره کردن قدرت در ارگ و محدود نموده شرکاى تیمى و حکومتى بالا زد.
مشوره ها و راهکار هاى او است که رابطه ى دو شریک قدرت را شکراب نموده، رییس اجرایی را چنان منزوى و از متن قدرت به حاشیه رانده است که بار ها صداى اعتراضش بلند شد. برخى تصور مى کنند او بازوى نیرومند اشرف غنى در پیشبرد امور است. حال آنکه او گرداننده و از جایگاه مربى و مرشد غنى عمل مى نماید.

بمنظور زهر چشم نمودن جزایر قدرت جهادى و استحکام پشتوانه ى نظامى ارگ و اجراى مانور هاى امنیتى در شهر کابل، چندى قبل طرحى را مبنى بر ایجاد واحد بیست هزار نفرى واکنش سریع در پایتخت با اسلحه روسى و پشتوانه ى مالى قطر به رئیس جمهور پیشنهاد نمود و سفر هایى را در این زمینه به مسکو نمود که مقدارى از این سلاحها در شمال به اختیار طالبان نیز قرار گرفت.

– او بود که با بلاک نمودن حسابات مالى شرکتهاى متعلق به والى بلخ و مطالبه ى مالیات چندین ساله ى معوقه ى آن از ذریعه ى اکلیل حکیمى، نه تنها زمینه ى معامله ى او را با ارگ مساعد ساخت، بلکه بعنوان ابزارى از وى بر علیه دوست و متحد دیروزش عبدالله نیز استفاده نمود.
– او بود که بعد از عقیم شدن سوءقصدش علیه معاون اول ریاست جمهورى، با توطئه احمد ایشچى دوستم را از جایگاه دوم قدرت به حصر خانگى کشانده تا مرز محاکمه و احتمالاً تبعید تضعیف نمود.
– او است که امرالله صالح یکى فعال ترین کدر هاى تیم اصلاحات و سرسخت ترین منتقد نظام را در خدمت ارگ آورده به پست نمایشى و سمبولیک قانع نمود.
– او است که اسم یکى از سرکش ترین ماجراجویان و شورشگران چهار دهه ى اخیر یعنى حکمتیار را از از لست سیاه سازمان ملل حذف نموده، دست او را گرفته از مغاره ى تبعید به شهر آورد.

او تیوریسن قبیله و ادامه دهنده ى واقعى راه محمد گل خان مومند در حال حاضر است که به احیا و تحکیم حاکمیت سنتى پشتونها و انتقال نرم و آرام آن از درانى ها به غلجایى ها مى اندیشد.
او که بنابر اتهام جمعیت اسلامى، ردپایش در سوء قصد علیه نخبه گان این تنظیم جهادى دیده میشود، در حال حاضر با چالش بزرگ مخالف رهبران جمعیت مواجه است. کنار رفتن او از سمتش یک از سه شرط اساسى جمعیتى ها در همکارى شان با حکومت وحدت ملى است که تا هنوز ارگ، انعطافى در زمینه از خود بروز نداده است.

جمعیت خواستار برکناری حنیف اتمر شد!
به باور این قلم، رهبران جمعیت با ارایه چنین پیش شرطى با دشمن قسم خورده ى چون اتمر، نشان دادند که اصول و قاعده ى بازى هاى سیاسى و رقابت هاى جناحى را بخوبى بلد نیستند. و بجاى حریف، کرسى او را نشانه کرفته اند. غافل از آنکه، چه او در قدرت باشد و چه نباشد.
جمعیت با حریفى قدرتمندى چون اتمر مواجه خواهد بود که با هر وسیله ى مى تواند زهرش را وارد نماید. بهتر بود با مستند سازى دست داشتنش در انفجارات اخیر، زمینه ى محاکمه و منزوى نمودنش را از چرخه ى قدرت فراهم مى نمودند.
او چنان مار خوش خط و خالى است که بعید نیست در صورت اصرار جمعیت مبنى بر کنار رفتن او از مشاوریت امنیت، با ژست و اداى رعایت مصالح ملى، داوطلبانه کنار رود و با این عقب نشینى تکتیکى، جمعیت اسلامى را در موقعیت دشوارتر قرار دهد. زیرا او در حال حاضر علاوه بر حامیان پر و پا قرص خارجى، شبکه ى وسیعى را در بدنه ى حکومت در اختیار دارد.

رو بهمرفته چه او در قدرت باشد و چه نباشد، یکى از پر نفوذ ترین و مزور ترین سیاست پیشگان صحنه ى امروز کشور است که امکانات وسیعى در اختیار دارد.

  پربازدید ترین