حامد کرزی: امریکایی ها از دیرزمانی ما را فریب می دهند
آیا فکر میکنید که گفتوگوهای صلح قطر بهزودی بتواند به سرانجامی برسد؟
ما عجله داریم که به سرانجامی برسد، بیصبرانه منتظر [نتیجه]ی این گفتوگوها هستیم. من دقیقا نمیدانم که این گفتوگوها به کجا رسیده است، اما پیشرفت زیادی داشته است. نتیجه خوب است.
روزنامه «لیبراسیون» با رییسجمهور پیشین افغانستان که تا هنوز در دایرهی قدرت تأثیرگذار است، مصاحبهای را انجام داده است. به باور او، بازسازی کشورش بدون خروج نیروهای امریکایی و اشتراک سیاسی طالبان [در قدرت]، امکانپذیر نیست.
حامد کرزی که از سال 2004 تا 2014، رییسجمهور افغانستان بود، کشورش را ترک نکرده است. او در کابل، در چندصدمتری کاخ ریاستجمهوری، جایی که فعلا اشرف غنی، جانشیناش است، زندگی میکند. او با [سیاست]مردان مقتدر افغان و دیپلماتهای خارجی مشوره میکند و بهطور مستقیم به مداخله در امور سیاسی کشورش ادامه داده است. با وجودیکه گفتوگوهایی صلح میان ایالات متحده امریکا و طالبان از یک سال به این طرف ادامه دارد. و روز شنبه این گفتگوها دوباره در دوحه پایتخت قطر، از سر گرفته شد، او به خروج کامل نظامیان امریکایی اصرار دارد و به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ 28 سپتامبر معترض است.
آیا فکر میکنید که گفتوگوهای صلح قطر بهزودی بتواند به سرانجامی برسد؟
ما عجله داریم که به سرانجامی برسد، بیصبرانه منتظر [نتیجه]ی این گفتوگوها هستیم. من دقیقا نمیدانم که این گفتوگوها به کجا رسیده است، اما پیشرفت زیادی داشته است. نتیجه خوب است.
یک آتشبس فوری قابل پیشبینی است؟
در صورتی که گفتوگوی قطر نتیجهای داشته باشد، گفتوگوهای بینالافغانی بدون [حضور] ایالات متحدهی امریکا، شروع خواهد شد. ما آتشبس میخواهیم. باید به خونریزی که بر افغانها تحمیل میشود، پایان داده شود.
شما به ایالات متحدهی امریکا اعتماد میکنید؟
نه، قطعا نه. ببینید در این مدت هجده سال ما را به چه روزی رسانده است، چگونه میتوانیم اعتماد کنیم؟ نگاه کنید، با حضور آنها در افغانستان مردم چه تاوان بزرگی را متحمل شدند؟ ببینید که چگونه با وجودیکه به گفته خود آنها مبارزه علیه تروریسم را به پیش میبرند، اما این پدیده نهتنها که گم نشد، بر عکس، با حضور آنها و تحت مراقبت آنها دوباره جوانه زد. با حضور مقتدر امریکا، پنج سال است که داعش در کشور بهوجود آمده است. در مدت هجدهسال، آنها از بستر آرام تروریستها در پاکستان چشمپوشی کردند. اکنون آنها میگویند که از اسلامآباد درخواست خواهند کرد که آن را پایان دهند. اما چرا این کار را زودتر نکردند؟ علاوه بر آن، رییسجمهور آنها گفته است که او برنامهی محو کشور ما را داشته است [در تاریخ 22 جولای، دونالد ترمپ اظهار داشت: «اگر میخواستم برندهی جنگ شوم، افغانستان از روی زمین محو میشد… من فقط نخواستم که 10 میلیون انسان کشته شود»]. چگونه میتوان به کشوری اعتماد کرد که به فکر نابودی شما است؟ این ناممکن است. آنها باید کاملا خود را از افغانستان بیرون بکشند. نه نیروی نظامی آنها و نه سرویس استخباراتی آنها، هیچکدام اینجا جای ندارند. اگر آنها میخواهند حضور داشته باشند، فقط میتوانند حضور سادهی دیپلماتیک خود را حفظ کنند.
ایالات متحده قبلا اعلان کرده بود که خروج کامل را در نظر ندارد…
بلی، اما این چیزی است که ما میخواهیم، مهمتر از همه، اظهارات دونالد ترمپ است که برای هیچ افغان قابلقبول نیست و آن را نمیپذیرد. اگر یک کشور از فرانسه با این شیوه سخن بگوید، آیا شما آن را قبول میکنید؟ شما نمایندههای آن را اجازه میدهید که در کشورتان بمانند؟ در مورد امریکاییها هم همینطور، آنها اجازه میدهند؟ قطعا که نه.
چگونه آنها را وادار به خروج میکنید؟
این تصمیمی است که از سوی افغانها اتخاذ میشود. اگر امریکاییها بخواهند با زور، تهدیدات، ایجاد رعب، فساد و یا هم انتصاب یک دولت دستنشانده، باقی بمانند، آنها میتوانند، این کار کنند، اما این موقتی است. امریکاییها از دیرزمانی ما را فریب میدهند، اما این برای همیشه ادامه نخواهد یافت.
طالبان خواست خروج کامل نیروهای امریکایی را دارد؛ اما واشنگتن آن را رد میکند. آیا این توافق احتمالی را به خطر و یا بنبست مواجه نمیسازد؟
این مربوط امریکا است که تصمیم بگیرد. تنها طالبان نیستند که خواست خروج کامل امریکاییها را دارند. افغانها در کابل و در قسمتهای دیگر کشور نیز همین خواست را دارند. آنها جز این، انتخابی ندارند. خروج آنها به نفع افغانستان است. چند روز قبل، من در دو نشست با امریکاییها و زلمی خلیلزاد [فرستادهی ایالات متحدهی امریکا برای مذاکرات صلح] شرکت کردهام. در جریان این نشستها همکاران افغان من که در گذشته از حضور امریکاییها و پایگاههای نظامی آنها حمایت میکردند، به آنها گفتند که پس از اظهارات ترمپ و آنچه را که در جریان پنج سال دیدهاند، امریکاییها باید افغانستان را ترک کنند.
نمایندههای امریکا چه جوابی دادند؟
آنها تلاش کردند که توضیح دهند، اما دلایل آنها چیز [خاص]ی را بیان نمیکرد، میانتهی بود.
نیروهای امنیتی افغان بدون حمایت امریکا خود را نگهداشته میتوانند؟
این جنگ توسط امریکاییها به میان آمده است. وقتی آنها افغانستان را ترک کنند، جنگ متوقف خواهد شد. طالبان در کشور سهم خواهند گرفت. آنها باید با مردم مذاکره کنند و همراه ما آبرومندانه زندگی کنند. اگر دیگر مداخلهی خارجی نباشد، آنها میتوانند با آرامش با ما زندگی کنند.
وقتی شما از مداخلهی خارجی صحبت میکنید، حرفتان از پاکستان است؟
پاکستانیها و امریکاییها، هردو. اولیور روی، محقق فرانسوی گفته است که امریکاییها پیش پاکستانیها خط بینی کشیده است. او راست گفته است.
آیا در توافقی که اگر با طالبان صورت بگیرد، بالای آنها اعتماد میشود؟
اگر افغانی باشد، بلی، کاملا. ما باید باهم صحبت کنیم. طالبان دقیقا مثل ما رنج کشیدهاند. ما خودمان چوب خود را خوردهایم.
پس آتشبسی صورت خواهد گرفت؟
بلی. هدف اصلی همین است. توافق صلح میباید یک افغانستان با ثبات و بدون حضور گروه افراطی را به میان آورد. به همین خاطر است که ما نیازمند [همکاری] قدرتهای بزرگ منطقهای همچون چین، روسیه و هند هستیم. ما همچنان نیازمندیم که آنها با همسایههای مثلا ایران کار کنند و این اطمینان به میان آید که خروج امریکا باعث بیثباتی بیشتر در کشور ما و در منطقه نمیشود.
این امر بهصورت عینی چگونه واقع خواهد شد؟
برای اینکه این قدرتها خود را مطمیین بسازند تا آنچه را که ما فکر میکنیم به نفع افغانستان است، برای منطقه نیز مفید است، این قدرتها میباید در کنار ما بهصورت کامل در پروسهی صلح شامل باشند. خواست ما همان چیزی است که خود آنها برای منطقه میخواهند. ما آنها را در این امر قبلا دعوت کردهایم.
شما میخواهید که آنها حضور نظامی در افغانستان داشته باشند؟
نه، ما میخواهیم که سهمگیری یا مداخلهی آنها از نگاه سیاسی باشد؛ به این منظور که هر گام پروسهی صلح شفاف باشد. اروپا نیز اگر تمایل داشته باشد، میتواند نقش بسیار مهمی را در امنسازی کشور بازی کند. تنها آرامش افغانستان و منطقه میتواند از موج جدید صدها هزار پناهجو [بهسمت اروپا] که نمونهی آن را در سالهای 2015 و 2016 شاهد بودید، جلوگیری کند. اروپا میباید به نفع خود کار کند.
یکی از نکات توافق صلح این است که طالبان اطمینان دهند که دیگر بستری را برای گروههای جهادی فراهم نسازند تا آنها از اینجا به بیرون حمله کنند. طالبان با گروههای متعدد این چنینی از جمله القاعده ارتباط دارند.
آنها باید روابط خود را متوقف سازند، ارتباط آنها با چنین گروههایی، این پذیرفتنی نیست.
آنها این کار را خواهند کرد؟
باید این کار را کنند. آنها تمامی روابط خویش را که با گروههای تروریستی دارند، قطع کنند. آنها باید به صلح و ثبات کشور و منطقه سهم بگیرند.
این به این معنی است که آنها خود را از شبکهی حقانی نیز جدا کنند، چون این شبکه با القاعده ارتباط دارد، در حالیکه سراجالدین حقانی فرد شماره دوی طالبان است…
شبکهی حقانی افغانی است. آنها افغان هستند و حقانی باید از گروههای خارجی خود را جدا کند. طالبان نیز باید همین کار کند. افغانستان نمیتواند بستری برای این گروهها باشد.
تنها پاکستان میتواند حقانی را وادر به انجام آن کند…
البته. اما حقانی خودش نیز باید تصمیم تامین منافع افغانها را بگیرد.
بهنظر شما، آیا میشود بر او اعتماد کرد؟
او افغان است. ما باید وسیلهی زیست باهمی را پیدا کنیم تا اینکه گروههای خارجی نتوانند از کشور ما بهعنوان پایگاه تروریستی برای خود استفاده کنند.
تاریخ برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، 28 سپتامبر تعیین شده است. آیا برگزار خواهد شد؟
پروسهی صلح اولویت نخست ملی ما است. بهزودی به سرانجامی خواهد رسید، بهتر همین خواهد بود. از این نظر، انتخابات بهنحوی یک تعلیل است، نیازی به آن نیست. ما انتخابات را در زمان دیگری برگزار خواهیم کرد، وقتی که کشور ما مستقل باشد و ما بتوانیم تصمیم بگیریم تا چه سیستمی را میخواهیم، پارلمانی، ریاستی یا چرا که نه همانند فرانسه با یک نخستوزیر.
در صورتیکه توافق صلح پیش از انتخابات ریاستجمهوری انجام نشود، راهحل چیست؟ حکومت موقت؟ لویه جرگه؟
حکومت موقت راهحل نیست. من به اشرف غنی و عبدالله عبدالله گفتهام که بهنظر من تا زمانیکه پروسه تکمیل شود، در قدرت بمانند. تغییر حکومت نیاز نیست. وقتی که توافق به میان آمد، افغانها میان خود بنشینند، طالبان را شامل بسازند و راهحلهایی را که بتوانیم باهم زندگی کنیم، پیدا کنند.
اما آنها چگونه میتوانند دیدگاههایشان را بیان کنند؟
میتوان نظرات خویش را در یک کنفرانس بینالمللی مثل بن [در دسامبر 2001] و به تعقیب آن لویه جرگه اظهار داشت. کنفرانس به ما اجازه میدهد تا یک موافقت بینالمللی را پیدا کنیم. شما میدانید که ما یک کشور آرام میخواهیم. دو روز قبل، کودکان من در پنجشیر بودند و در آنجا خوابیدند. دختر کوچکم نمیخواست به کابل برگردد. او خود را در پنجشیر بیشتر آرام حس میکرد. کودکان ما باید در تمام نقاط کشور احساس امنیت و آرامش کنند.
در قالب توافق، طالبان سلاح خود را به زمین خواهند گذاشت؟
بدون شک.
مطمییناید؟
آنها باید این کار کنند.
اگر این کار را نکنند؟
این به این معنی است که آنها صلح نمیخواهند. آنها باید مثل دیگر افغانها زندگی کنند، و باید در سیستم سیاسی رسمی کشور سهم بگیرند. آنها نمیتوانند گروهشان را با اردوی خاص خودشان داشته باشند. نمیتوان جز یک «اردوی ملی» داشت که در آن تمامی افغانها خدمت میکنند. به گفتهی دیگر، یکبار که امریکاییها بروند، ما دیگر ضرورتی به استخدام سرباز نخواهیم داشت، ما قادر به تامین هزینهی آن نیز نخواهیم بود. ما به یک ارتش حرفهای ضرورتی نخواهیم داشت. ما به یک ارتش خدمتی نیاز خواهیم داشت که جوانان به کشورشان خدمت خواهند کرد.
شما گاهی عین حرفهایی را بیان میکند که طالبان میگویند…
بلی، بدون شک. طالبان افغان هستند، ما همه افغان هستیم. حق با آنهاست که میگویند امریکاییها باید کشتن افغانها را متوقف کنند. من اولین کسی بودم که همین حرف را گفتم. اما طالبان باید انفجار بمب و کشتن افراد ملکی را بهنام مبارزهیشان در برابر امریکاییها متوقف کنند. آنها باید جنگشان را متوقف کنند و در پروسهی سیاسی سهم بگیرند. آنها میتوانند خروج امریکاییها را در یک لویهجرگه درخواست کنند. ضرورتی به جنگ نیست.
اگر آنها نخواهند؟
افغانها این را تحمل نمیکنند. طالبان همراه ما بنشینند و به یک توافق برسند.
طالبان میتوانند بخشی از حکومت باشند؟
یقینا. آنها میتوانند که در انتخابات شرکت کنند و کاندیدایشان را در انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی داشته باشند. آنها میتوانند که وزیر داشته باشند. از همین حالا تا زمان برگزاری انتخابات شفاف اگر طالبان حزب سیاسی داشته باشند، همه چیز ممکن است. اما آنها میباید اگر دیگران برنده میشوند را قبول کنند.
شما واقعا به این باور دارید؟
بلی، من خوشیبن هستم. ما اکنون برنامهای برای بیرون رفت از وضعیت داریم.