دردنامه؛ گردابی چنین هایل و خودشیفتگی ما!
اظهارات اخیرجوبایدن معاون سابق ریاست جمهوری امریکا و کاندید کنونی جناح دموکرات‌ها برای ریاست جمهوری در مورد "درست نشدن افغانستان" و اظهارات او در مورد وضعیت سیاست در افغانستان و نیز اظهارات دیگر سیاستگران و نامزدهای ریاست جمهوری امریکا درباره افغانستان؛ از هر زاویه ای که تحلیل و بررسی شود-خوش بینانه یا بدبینانه-، عمق فاجعه سیاست و تاریخچه حکومتداری درافغانستان را برملا می سازد و چشم انداز تاریک وضعیت جاری را بیم می‌دهد.
حالا بیایید ببنید که سیاستگران و نخبگان حقیر و خودشیفته ما، بجای چاره جویی و اندیشیدن درباب "چه بایدکرد؟" در چنین هیاهوی و بلوای بنیاد برافکن، در سودای بافتن و ساختن هزاران عنوان و القاب و کارنامه سیاسی و فرهنگی، برای خود هستند. برغم وضعیت شکننده و پریشانی مردم و بربادی مملکت، این غافلان و خودشیفتگان و تشنگان قدرت همه چیز را بر وفق مراد پنداشته و درخواب رنگین آینده سیاست، داستان‌های هزارو یک شب را تصور می‌نمایند! کجاست وجدان؟ کجاست شرم؟ کجاست حیا؟ کجاست انسانیت؟ کجاست دردمندی؟ براستی ما در قعر مسخ شدگی و سقوط انسانیت قرار گرفته ایم! همه ما گرگ یکدیگر شده ایم و روباهی که برای فریب هم، دام و دسیسه می چنینم؟ ..... در چنین وضعیتی هرکس بدون آن که اندیشه کند و اعتماد ایجاد نماید و در عمل ثابت سازد، هروعده ای که می‌دهد دروغگو است و راهی را که نشان می‌دهد، بیراهه است.