غنی، محب را نزد جنرال دوستم به شبرغان فرستاد تا جنرال را فریب بدهد

اشرف غنی، حمدالله محب مشاور امنیت ارگ را نزد جنرال دوستم به شبرغان فرستاد تا جنرال را فریب بدهد و وی را دوباره به معاونیت ریاست جمهوری برگرداند و پس از نتیجه انتخابات دوباره دوسیه ایشچی را بهانه گرفته وی را به تبعید بفرستد...

در این دیدار حمدالله محب حضورش را در شبرغان، آوردن امنیت بهانه کرده و جنرال دوستم را تشویق نمود تا در آوردن امنیت به وی کمک کند.
در حقیقت جناب محب، جنرال دوستم را تا سرحد یک قوماندان نظامی پایین آورده و با اینکه در آوردن امنیت به او کمک کند، او را تحقیر کرده است.

محب بگونه ای برخورد کرد که جنرال دوستم ناخودآگاه به وی وعده سپرد تا در مبارزه با طالبان با او همکاری کند: (ما به ملت و مردم افغانستان ای اطمنیانه میتیم طالبان ره ازی بلند پروازی پایین تر به امید خدا میاریم)

رفتن حمدالله محب را به شبرغان و دیدار با جنرال دوستم می شود از چند زاویه به نگرش گرفت:
اول: فریب دوباره جنرال و تشویق وی به پیوستن رسمی به تیم دولتساز،
دوم: درگیر کردن جنرال با طالبان و ترور وی توسط آنها،
سوم: تقویت بیشتر مخالفان مسلح در شمال کشور با سوء استفاده از موقعیت جنرال،
چهارم: تدوین برنامه دوباره یک اتهام بزرگ علیه جنرال جهت تضعیف محبوبیت وی.

"آیا میدانید جنجال غنی و دوستم چی وقت و از کجا آغاز شد؟ شاید برای تان تعجب آور باشد اما حقیقت است. جنجال دوستم و غنی از اولین جلسه کابینه حکومت وحدت ملی شروع شد.
در اولین جلسه کابینه اشرف غنی به طرف جنرال دوستم نگاه میکند و با پر رویی و بی نزاکتی تمام به او میگوید که جنرال صاحب خو به کارهای سیاسی و تخنیکی چندان علاقه و صلاحیت ندارد؛ بناً او مسوول امور جوانان و ورزش باشد؛ دانش صاحب با وزارت های عدلیه و کار و نمیدانم چی همکاری کند.
جنرال دوستم اگرچه ناراحت اما به خنده به او میگوید مگر من رونالدوی افغانستانم؟ و از جلسه خارج می شود. اشرف غنی هم هیچ اعتنایی به او نمی کند و دوستم حتی صلاحیت استخدام یک مامور را هم ندارد.‌..

بالاخره بعد از دو سال جنرال طالب کش تصمیم میگیرد که به غورماچ به جنگ طالبان برود. در مسیر راه هم به راه اش کمین افراز میکنند. بالاخره صبر دوستم لبریز می شود و خودش همه این حرف ها را میگوید.
بعد از آن غنی خیل ها (اتمر، استانکزی و رحیمی) به شدت به فکر دسیسه سازی می شوند و فایق ها و ایشچی ها را جذب و بر ضد دوستم به تبلیغات می پردازند...
تا آنکه پروسه ایشچی قبل از فایق به موفقیت می رسد و جنرال طالب کش را توسط رسانه های مزدور به سطح بین المللی همانطور یک فرد معرفی می کنند و بالاخره از وطن تبعید می شود... و در دنیای تبعید از روی مجبوری با نور و محقق ایتلاف نجات را تشکیل میدهد. پسان سران ایتلاف نجات برای دوستم در کابل با سفارت های خارجی لابی گری میکنند... چنانچه آقای محقق و نور در جلسات علنی در کابل حکومت و خارجی ها را هشدار دادند...

در همان روزها غنی خیل ها قیصاری را گرفتار و افرادش را مظلومانه لت و کوب و حتی کشتند... اینجا است که بخت به جنرال بیشتر یاری می کند و ترکتباران خشمگین بخاطر رهایی هرچی عاجل قیصاری و محاکمه افراد دخیل در رویداد به جاده ها میریزند و این اعتراضات باعث می شود جنرال به کشور برگردد و دستور پایان اعتراضات را صادر کند و قیصاری همچنان در بند میماند و بقیه جریان قیصاری که برهمگان واضح است...

بعدا فایق را والی فاریاب مقرر کردند و او در فاریاب خود را رهبر معرفی میکند و عملا میگوید که دیگر اجازه نمی دهم دوستم مردم ما را به معامله بگیرد و...
اما با این همه زشتی، بی مهری و ناسپاسی باز هم اشرف غنی بی شرمانه از دوستم میخواهد تا در کنارش قرار گیرد. انسان باید چقدر بی شرم باشد تا به این همه تعهد شکنی باز هم به دوستم رجوع کند؟
هیچ عقل و منطقی قبول نمی کند که جنرال باز هم در کنار غنی قرار گیرد."

در حالی جنرال دوستم مصاحبت حمدالله محب را می پذیرد که هنوز پرونده توطئه ارگ (ایشجی) علیه او باز است و هر لحظه ممکن است به دادگاه کشانیده شده و محاکمه شود. علاوه بر این، اشرف غنی می تواند از پرونده باز شده توسط ارگ علیه جنرال به عنوان جنایتکار جنگی و اجتماعی نیز استفاده نماید.

در اوایل سال گذشته حنیف اتمر قبل از آمدن جنرال دوستم به کابل با سفیر انگلیس دیدار و از وی خواسته بود که از نهادهای عدلی و قضایی افغانستان بخواهد تا با جدیت پرونده جنرال دوستم درباره ایشجی را پیگیری کنند. سفیر انگلیس نیز بدون معطلی درباره اتهام‎ها برجنرال دوستم و برگشت وی به کشور گفته بود که باید هرگونه اتهام بگونه جدی و از راه‌های قانونی بررسی شود. نیکولاس کی افزوده بود: بریتانیا و همکاران بین المللی اش همواره بسیار واضح بوده اند که مسایل قانونی باید طی شود و اگر اتهامات جدی وجود داشته باشد باید بگونه مناسب و از راه های قضایی به آنها رسیدگی شود.
نیکولاس کی و حنیف اتمر همچنان تاکید کرده بودند که این نقطه ضعف جنرال دوستم را باید بصورت جدی به عنوان اهرم فشار بر وی به عنوان پرونده باز نگهدارند تا این رهبر ازبک ها نتواند سر از فرمان اشرف غنی و حنیف اتمر بردارد.

در کنار همه اینها، سفارت آمریکا و دیگر خارجی ها و گماشتگان غربی در ارگ بقدر کافی از جنرال دوستم مدرک جمع آوری کرده اند تا بتوانند در هر مقطعی از وی در راستای اهداف و سیاست های شان استفاده کنند.
با این وجود، از حال جنرال را مرده فرض کنید!