توافق نامۀ صلح؛ طالب یعنی دولت آینده!
29 فبروری، هتل تاریخی و پر زرقوبرق شیراتون میزبان آمریکاییها، نمایندههای دهها کشور و سازمان جهانی و نمایندههای طالبان بود؛ کرسیهای طالبان اما بیشتر از هر طرف دیگر. وقتی زلمی خلیلزاد، فرستادۀ ویژۀ آمریکا برای صلح افغانستان با چند همراه آمریکایی و محافظ قطری وارد شیراتون شد، چهرۀ مأیوس و فرورفتهیی به خود گرفته بود، عکس ژست همیشهگی چهرۀ آمیخته با لبخند. از وی چند بار در بارۀ توافقنامه پرسیدم، اما انگشت رد تکان میداد. حضور مایک پامپئو، وزیر خارجۀ ایالات متحده به محل امضای توافقنامۀ تاریخی واشنگتن و طالبان نیز روایت مشابهی از مأیوسی داشت.
پس از امضای توافقنامه، در بیرون تالار متن توافقنامۀ آوردن صلح برای افغانستان بین آمریکا و طالبان، در اختیار خبرنگاران قرار گرفت. متنی که راه را برای خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان باز کرده و آیندۀ سیاسی افغانستان را دودسته، روی دست طالبان گذاشته است و در مقابل، طالبان تنها یک تعهد برای آمریکا دادهاند؛ نخواهند گذاشت گروهی از خاک افغانستان علیه منافع آمریکا کار بگیرد.
معنایی که به گونۀ آنی از متن توافقنامۀ آمریکا و طالبان همه گرفتند، همین بود که ایالات متحده دیگر پشتیبان نظام و حکومتی که در درازای دو دهه آن را پروریده، نیست. چند تا دلیل؛ یک، در هیچ جایی از توافقنامه از حکومت افغانستان نام برده نشده، در حالی که گروه طالبان به عنوان امارت اسلامی (نوع نظام سیاسی) مطرح بود. آمریکا تعهد سپرده تا در درازای چهارده ماه، کل نیروهای خارجی، افغانستان را ترک خواهند کرد، اما خروج نیروهای مشروط به شرایط سیاسی و امنیتی و بنابر فرمایش حکومت افغانستان نشده است. در توافقنامه واشنگتن و طالبان گفتهاند که مذاکرات با طرفهای افغان به هدف پایان جنگ و ایجاد نظام همهشمول سیاسی آغاز شود؛ اما دستکم حضور حکومت افغانستان یاهم احزاب و جریانهای سیاسی به عنوان قید گذاشته نشده است که با این شرایط، طالبان با هر طرفی که میل داشته باشند، میتوانند مذاکره بکنند یا نکنند.
مشروطیت توافقنامه تنها روی پابندیِ طالبان به اجازۀ ندادن به فعالیت کشورها و گروهها علیه منافع آمریکاست و بس. حتی که طالبان این تعهد را ندادهاند که با شبکۀ القاعده و دیگر گروههای تندرو، رابطۀ خود را قطع میکنند؛ تنها تعهد به نبود تهدید علیه آمریکا.
با دیپلماسییی که از سوی طالبان و آمریکا در متن توافقنامه صورت گرفته، اشرف غنی و عبدالله عبدالله بخواهند یا نه، جنگ پایان یابد یا نه، جمهوریت پابرجا بماند یا نه و مذاکرات میانافغانها آغاز شود یا نه، آمریکا افغانستان را ترک میکند و طالبان خود را محور اصلی نظام آینده سیاسی خواهند شناخت. طالبان هم در سطح سیاسی و هم در سطح فرماندهان جنگ، انتظار رسیدن به پایان چهارده ماهِ زمانبندی خروج نیروهای آمریکایی را دارند. کانال مشترکی از کارشناسان نظامی و سیاسی آمریکا و طالبان هم جریان تطبیق توافقنامه را زیر نظر دارند، اما نسبت به ایالات متحدۀ آمریکا، طالبان خیلی با احتیاط گام میبردارند و چشماندازشان همین است که باید در جریان خروج نیروها، هیچ سرکشی از متن توافقنامه صورت نگیرد. از همینرو ذهنیت بین طالبان این است که با خروج کامل نیروها، این گروه وارد کابل میشود و نظامی سیاسییی را شکل خواهد داد که تمام طرفهای سیاسی بخشی از آن باشند.
دو فکر در سر طالبان است؛ نخست این که به باور آنها در افغانستان هیچ حکومتی پس از انتخابات ششم میزان وجود ندارد، نظام تازه با نقشآفرینی آنها به عنوان طرف اصلی و دیگر سیاستگران به عنوان طرفهای دوم و سوم شکل بگیرد. دوم؛ این گروه میگوید مظاهر اشغال آمریکا که تکنوکراتها و چهرههای آمده از غرباند، باید از نظام سیاسی و امنیتی حذف شوند که محمداشرف غنی و حلقۀ دوروبرش، نزد طالبان مظاهر اشغال تلقی میشوند.
تنشهای روزافزون سیاسی در کابل پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشتۀ خورشیدی، نظام سیاسی را در بدترین موقعیت و طالبان را در موضع قدرت قرار دارد. همانگونه که ایالات متحدۀ آمریکا در پی دوام این تنشها، برنامههایش برای افغانستان را به بازنگری برد و به عنوان اقدام فوری، یک میلیارد کمکاش برای کابل را متوقف کرد. عکس آن، وزیر خارجۀ آمریکا که در پی دیدار با محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله، در دوحه با ملاعبدالغنی برادر، معاون سیاسی طالبان دید، از گفتوگو با طرف طالبان راضی بود. مایک پامپئو به خبرنگاران پس از گفتوگو با ملابرادر گفت که آمریکا مطابق زمانبندی از قبل تعیینشده، در 135روز شمار نیروهایش در افغانستان را به 8600 نظامی میرساند و در کنار آمریکا، سربازان زیر چتر موریت حمایت قاطع ناتو که شامل 29 کشور است نیز افغانستان را مطابق توافقنامۀ آمریکا و طالبان ترک خواهند کرد.
با این حال، روشن است که واشنگتن و طالبان به قولی که برای یکدیگر دادهاند، متعهداند اما در اینسو، همانگونه که مایک پامپئو گفته، رهبران سیاسی افغانستان به آنچه در اعلامیۀ مشترک با آمریکا تعهد دادند، متعهد نیستند. با این حساب، رفتهرفته طالبان به همپیمان متعهد و قابل اعتماد ایالات متحده مبدل میشود و در مقابل، محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله، اعتماد میبازند.
پَر جمهوریت در بازی صلح خیلی ضعیف است و امتیازش کمتر اما تنها راه قوت، همسویی و وحدت تمام نیروهای سیاسی کابل است و بس. اگر تنش و اختلافها بیشتر شود و پیامد آن جنگ داخلی یا هر بحرانی باشد، راه را برای دستیابی طالبان به نظام سیاسی بدون هیچگونه امتیازدهی باز میکند. نیروهای سیاسی باید بپذیرند که قدرت سیاسی فعلی کوتاهمدت است، برای درازمدت باید فکر گرفتن قدرت در میز مذاکره با طالبان را باید داشت؛ طالبانی که هم متحد اند و هم در امتیازگیری، فنی و ماهر. کافیست این جمله متن توافقنامه را به یاد داشته باشید: «امارت اسلامی افغانستان -که توسط ایالات متحدۀ آمریکا به عنوان دولت شناخته نمیشود و به عنوان طالبان شناخته میشود- برای کسانی که تهدیدی برای امنیت ایالات متحده و متحدانش محسوب میشوند، ویزا، پاسپورت، مجوز سفر، یا سایر اسناد قانونی را برای ورود آنها به افغانستان فراهم نخواهد کرد.» یعنی طالب، دولت آینده!
نویسندۀ این مطلب هژده روز در قطر بوده و گفتوگوهای صلح و توافقنامۀ طالبان با آمریکا را از نزدیک تعقیب کرده است.