• شنبه, 08 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

کرونا با زنان بی سرپرست چه کرده است؟

کرونا با زنان بی سرپرست چه کرده است؟

کرونا از همان ابتدای ظهورش، نشان داد که تبعات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی گسترده‌ای را همراه خود دارد، طوری که هر چه زمان به جلوتر می‌رود این تبعات پیچیده‌تر و وسیع‌تر می‌شود. در کشوری مانند افغانستان که پیچیده‌گی مشکلات و نابسامانی‌ها بسیار است، تاثیرات کرونا بر زنده‌گی روزمره محسوس‌تر است.

افغانستان از فقیرترین کشورهای جهان است که حدود 40 درصد مردمش زیر خط فقر زنده‌گی می‌کنند. با شیوع ویروس کرونا و اعمال قرنطین و توقف فعالیت‌های اقتصادی، تعداد کثیری از مردمی که دخل و خرج‌شان مزد روزانه است، با مشکلات فراوان مواجه شدند و بیش‌تر از مصاب شدن به این ویروس، هراس مردم از گشنه‌گی است. در این میان زنان بی‌سرپرست و یا زنان خودسرپرست آسیب‌پذیر‌تر اند که در این مقاله با سه تن از زنان سرپرست خانواده در هرات که مسوولیت تامین غذا و معیشت زنده‌گی خانواده‌های‌شان را به عهده دارند، مصاحبه شده است. ترس از گرسنه‌گی یا ترس از کرونا و تاثیر کرونا بر کار زنان سرپرست دو متغیر کلی مقاله هستند.

این که زنان در جوامع سنتی با انواع تحقیرها و توهین‌ها مواجه‌اند غیر قابل انکار است. خصوصاً اگر همسران‌شان را از دست بدهند که در این صورت، با مشکلات عدیده‌ای از قبیل نبود شغل مناسب، ناآشنایی با محیط‌های کاری بیرونی، سرپرستی اطفال و غیره روبه‌رو می‌شوند. زنان بی‌سرپرست یا زنان سرپرست خانواده، بخش بسیار آسیب‌پذیر جامعه ما در این روز‌ها هستند. زنانی که جنگ، انتحار، انفجار، مریضی و غیره همسران و فرزندان‌شان را گرفته است و روزبه‌روز با تداوم وضعیت فعلی به تعدادشان افزوده می‌شود.

با توجه به این‌که در جامعه‌ی افغانی امرار معاش به دوش مردان است، زنان کم‌تر به کسب مهارت می‌پردازند یا اگر این گونه بنویسم بهتر خواهد بود، کم‌تر به آن‌ها فرصت داده می‌شود که به ارتقای ظرفیت و کسب مهارت بپردازند. در این شب‌وروز‌های کرونایی که بسیاری از مردان به سختی می‌توانند امرار معاش کنند، زن بودن سخت و بی‌سرپرستی سخت‌تر است.

طبق آمارهای موجود نزدیک به سه میلیون زن افغان بر اثر جنگ‌ها بی‌سرپرست شده و ناگزیر اند مانند مردان، نان‌آوران خانواده و کودکان یتیم خودشان باشند.

در متغیر ترس از گرسنه‌گی یا ترس از کرونا، خاله سارا که کارش رخت‌شویی و تمیزکاری خانه‌های دیگران است، می‌گوید: «اگر برای کار بیرون نشوم گرسنه‌گی دخترانم را خواهد کشت.» خاله سارا یک پسر به نام جمشید دارد که یک سال می‌شود برای کار به ایران رفته است و آن‌جا گرفتار کرونا شده و با این که به عنوان نگهبان در باغی مشغول به کار هست، اما تمام عایداتش خرج و مصرف مریضی‌اش شده و نمی‌تواند پولی برای مادر و دو خواهر کوچکش روان کند. خاله سارا می‌گوید، شوهرش نزدیک به پنج سال است که به علت کهولت سن فلج شده و حتا نمی‌تواند تنهایی دست‌شویی برود. در این متغیر که ترس از گرسنه‌گی یا ترس از کرونا است، هر سه نفر از زنان سرپرست، هراس‌شان از گرسنه‌گی بیش‌تر از کرونا بود و فقر و تهی‌دستی آن‌ها را ناچار به کار در این شرایط بحرانی می‌کرد.

در سینه‌ی این مادران، دردهای سنگین و سختی بود که گاه‌گاه بغض گلوی‌شان را می‌شکست. صحبتم را با خاله سارا ادامه دادم.

وی که اشک گونه‌ی چروکیده‌اش را نوازش می‌دهد و می‌گوید، از وقتی که کرونا آمده خانواده‌هایی که قبلاً برای کار با او به تماس می‌شدند، دیگر تماس نمی‌گیرند و وقتی که خودش با آن‌ها به تماس می‌شود و به خاطر ترس از کرونا و ترس از این‌که وی ناقل ویروس باشد، از او خواسته‌اند که دیگر برای کار نیاید.

نفس گل که مادر یک دختر و یک پسر است و همسرش را در جنگ از دست داده است، می‌گوید: «پسرم بعد از این که از مکتب فارغ شد، چون نان‌آور خانه بود به جای امتحان کانکور و رفتن به دانشگاه به صفوف اردوی ملی پیوست.» اشک می‌ریزد و ادامه می‌دهد: «در بیست و سومین شب ماه رمضان خبر شهید شدنش را آوردند.» حالا نفس‌گل برای سیر کردن شکم خود و دخترش از آن روز در جست‌وجوی کار است اما به علت کرونا و قرنطین هیچ کاری برایش پیدا نمی‌شود و با کمک‌های مردمی در روزهای عید، شب را صبح می‌کنند.

در متغیر دوم که تاثیر کرونا بر کار زنان بی‌سرپرست است هر سه نفر از کاهش کار و درآمد در حدود 90 درصدی را بیان داشته‌اند.

نتیجه‌گیری:
چیزی که واضح است دولت طرح مشخصی برای این قشر خاص و آسیب‌پذیر ندارد. با توجه به وضعیت موجود بسیاری از اقشار جامعه، خصوصاً زنان سرپرست خانواده که همسران‌شان را در جنگ‌ها از دست داده‌اند، نیاز به حمایت‌های اجتماعی و اقتصادی دارند. این نیاز به حمایت با بحران‌هایی نظیر بحران کرونا و همه‌گیری این بیماری و اعمال قرنطین بیش از پیش احساس می‌شود. زنانی که با گدایی، کار در شهرک‌های صنعتی و یا با کار در خانه‌های دیگران به رخت‌شویی می‌پردازند، هیچ حمایتی از جانب دولت نمی‌شوند و در بحران‌هایی هم‌چون کرونا آن‌ها هم مشمول قرنطین هستند و باید در خانه بمانند. زنان سرپرست خانواده که مجبور به کار کردن هستند، چه زنانی که شوهران‌شان را از دست داده‌اند و چه زنانی که بدسرپرست هستند و گرفتار همسران معتاد و افرادی که آن‌ها را ترک کرده‌اند، در این شرایط بسیار آسیب‌پذیر اند. لذا از نهادهای دولتی و غیر دولتی مدافع حقوق زن توقع می‌رود که هرچه سریع‌تر طرح جامعی را آماده و به داد این قشر بسیار آسیب‌پذیر و محروم جامعه برسند.

  پربازدید ترین