• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

جایگاه سکس در سیاست

اختیار تن خود را دارید اما جایگزینی تن به جای توانایی، عین زور دادن و به بد دادن دختران است و مانع رشد زنان می‌گردد و صلابت و هیبت زنان را به صفر تقرب می‌دهد.

سکس و سیاست در تاریخ به عنوان دو بازوی یک تن عمل کردند. سیاست‌مداران زیادی در دنیا، سیاست را بستر برای سکس قرار دادند، میدان را برای خوش‌گذرانی و کام‌ستانی باز کردند و کسانی هم سکس را در اختیار سیاست گذاشته اند.

سکس از مهم‌ترین بخش حوزه خصوصی افراد است و همواره مورد دفاع کسانی قرار دارد که به ارزش‌های حقوق بشری باورمندند؛ اما حوزه خصوصی و دفاع از آن در مورد دولت مردان که منابع قدرت، ثروت و سیاست دولتی را در دست دارند، رنگ دیگری بخود می‌گیرد، حتی در لیبرال‌ترین کشورها هم از حوزه خصوصی بیرون ساخته می‌شود و شامل حوزه عمومی می‌گردد.

در تمام دنیا رسانه‌ها دولت‌مردان را زیر نظر می‌گیرند که این‌ها با چه کسانی می‌نشینند، از چه شراب استفاده می‌کنند با کی‌ها می‌نوشند، با چه زنان به چکر می‌روند، اوقات فراغت را با چه کسانی می‌گذرانند؟ با چه زنان رابطه جنسی بر قرار می‌کنند؟ چه تی‌شرت‌های را می‌پوشند، رنگ زیر پوشی مورد علاقه شان برای زنان چیست؟

دولت مردان زنباره بی شماری بودند و هستند که سیاست را در خدمت سکس قرار دادند و می‌دهند و از هر طریق ممکن سعی می‌کنند زنان زیادی را بفریبانند و کام بگیرند. در اکثر کشورها وقت روابط سکسی‌ سیاست مداران در اجتماع رخنه کند از سیاست کنار می‌روند یا با چالش جدی مواجه می‌شوند، اما در جامعه سنتی افغانستان جالب است که این کار برای مردان نه تنها که چالش آفرین نمی‌شود، بل‌که رونق نیز می‌گیرد، دولت مردان زنباره مشهور می‌شوند و بستر بهتری برای شان فراهم می‌شود، الگوهای رده‌های پایین‌تر قرار می‌گیرند، برخی از زنان آماده می‌شوند در بدل همخوابگی مقرری‌ شوند، تحقیر شدن را بپذیرند، ملاک شایسته سالاری را به تنانگی فرو بکاهند، برای شان هم مهم نیست که با این کار حق یک همنوع خویش را می‌ستانند و لخشه‌گری را ترویج می‌کنند.

زن‌های زیاد هستند که از صبح تا شام در مورد زن حرف می‌زنند، اما از هیچ کس هم دریغ نمی‌کنند. در حالی‌که در نظام‌های مردم سالار شهروندان بدون در نظرداشت تفاوت‌های جنسی و نژادی از حق یکسان مشارکت سیاسی بر خور دارند، پست‌ها و مناصب دولتی را مطابق معیارهای قانونی تصاحب می‌شوند، کار می‌کنند و مطابق کار مزد می‌گیرند و تن را در خدمت ماموریت قرار نمی‌دهند.

این که هرکس اختیار تن اش را دارد، هیچ کس شک و تردید به دل راه نمی‌دهد، اما زمانی زنان در بدل مقام یا پول تن خود را برای خوش گذرانی زنباره‌ها به حراج می‌گذارند نباید معترض کسانی باشند که با استفاده از زور زنان را در اختیار می‌گیرند؛ چون در این معامله پول و مقام جای زور را می‌گیرد و رنگ دیگری سو استفاده از زنان رخ می‌نمایند، هردو عین چیز تلقی می‌شود.

در سیاست سکسی شماری دسته جمعی مورد خوشگذرانی قرار می‌گیرند، کسانی رقصانده می‌شوند، شماری دیگری در آشپزخانه‌های سیاسی آشپزی می‌کنند، مسابقه دست پخت به راه می‌اندازند و سر انجام آن کار دیگر می‌کنند و باز می‌آیند و می‌گویند اختیار تن خود را داریم.
آری!
دارید! اما جایگزینی تن به جای توانایی، عین زور دادن و به بد دادن دختران است و مانع رشد زنان می‌گردد و صلابت و هیبت زنان را به صفر تقرب می‌دهد.

امین کاوه

  پربازدید ترین