هاشمی از دو طرف بام افتاده است!
هاشمی مثل بعضی افغانهای که در ایران همگون با ایرانیها دیده می شوند هست و از دو طرف بام افتاده است؛ در ایران یک شخصی که خود را کلان گرفته و مدرس هم میباشد و اتفاقا گاهاً اگر لقب آیت الله هم داده شود خوشش می آید وی خود را در جایی که خانه داشته و در آنجا سکونت میکرد ایرانی معرفی کرده بود و ایرانیها که میدانست این دروغگو ایرانی نبوده و افغانی هست در پشت دیوارش با خط بزرگ نوشته بود افغانی خر است! و این نوشته از دور توجه همه را جلب کرده بود و کار بجایی رسید که این آدم تاب نیاورده و از آنجا فرار کرد و در جای دیگر خانه گرفت، به یقین اگر این آدم خود را افغانی معرفی کرده بود هیچ کسی جرئت نداشت که چنین نوشتهای را بر دیوار وی بنویسد! وحال خیلی از افغانی های ایرانی زده چنین هستند.
و حال هاشمی هم منفور هزارهها گشته که بقول قدیمیها به جد خود لعنت کرده است و هم منفور غیر هزارهها بوده چون دروغگو بوده و بیحرمت میباشد آنهم در حالیکه هزاره ها در اوج از افتخار آفرینی ها در ابعاد گوناگون بودهاند، به قول تابش که هنوز هم خیلی از هزاره ها و تاجیکها هستند که هویت خود را کتمان می نماید و قدرت جسارت ندارند تا هویت اصلی خود را بیان نمایند و در خانه فریدون صدایش میکنند و در بیرون زمری خطاب می شود! وای چه جهنمی این آدمها در درونش ساخته اند!