ما جان به فنا دادیم تا زنده شما باشید
بیست و چهارم سرطان برابر است با سالروز عروج مبارز آگاه و دردآشنای دوران خود، علامه سیداسماعیل بلخی. یکی از ویژگیهای زنده یاد بلخی شناخت دقیق او از سیاست و اجتماع کشور میباشد که در اشعارش بخوبی تبارز یافته است. هرچند علامه بلخی روحانی مبارز بود، با دریافت از اشعار سیاسی و اجتماعی بلخی، اگر او را یک جامعه شناس ارجمند و عمیق کشور یاد کنیم زیاد اغراق آمیز نخواهد بود. اینک قطعههای از اشعار سیاسی و اجتماعی وی که همخوانی بسیار نزدیک با شرایط سیاسی و اجتماعی کنونی دارد، آورده میشود.
تاکی تو دروغ بگویی و من دروغ؟
زاید به اجتماع فتن تن به تن دروغ.
* ما به سرمنزل مقصود چه سان رسیم
راهزن رهبر و خس دزد امام است اینجا
... دیگران را به فلک سبقت دانش بدوام
رفتن ما به عقب هم به دوام است اینجا
*چه ابتلاست که در هر بلاد مینگرم
نزاع مذهب و جنگ نژاد مینگرم
به نام صلح به اسباب جنگ میکوشند
زبهر تفرقه در اتحاد مینگرم
به رغم شیخ اگر وحدتی پدیدآریم
متاع شیعه و سنی کساد مینگرم
میان ما و تو صد درد مشترک باقی است
ترا به خود زچه بی اعتماد مینگرم
*حاجتی نیست به پرسش که چه نام است اینجا
جهل را مسند و بر فقر مقام است اینجا
علم و فضل و هنر و سعی و تفکر ممنوع
آنچه در شرع حلال است حرام است اینجا