انتظارات منطقی از اجلاس دوحه
با برگزاری مذاکرات دولت افغانستان با طالبان در قطر که موردحمایت ایران نیز هست، امیدهایی برای برقراری امنیت و ثبات در افغانستان ایجادشده است.
- امروز تمام طرفهای درگیر به این جمعبندی رسیدهاند که حل مشکلات افغانستان راهحل نظامی ندارد و باید از طریق گفتمان بین افغانی، میان نیروهای مختلف ازجمله مجاهدین اعم از سنی و شیعه، پشتونها، طالبان و دولت به یکراه حل مرضیالطرفین رسید. برای اینکه مذاکرات بهطور واقعی بین الافغانی باشد باید همه گروه هائی که سالها با اشغال افغانستان توسط شوروی، حضور نیروهای خارجی در افغانستان و تروریسم مبارزه کردهاند، در دور بعدی مذاکرات حضورداشته باشند.
- تغییر رویکرد طالبان و آمادگی برای مذاکره با دولت افغانستان اقدامی مثبت و مطلوب است. البته طالبان باید شرایطی همچون پذیرش حاکمیت ملی افغانستان و نقش گروههای مجاهد در حفظ و تعالی افغانستان را قبول نماید. شواهد نشان میدهد که امروز حداقل بخشی از رهبران طالبان به دنبال یافتن راهحلهای سیاسی برای حل اختلاف خود با دولت و تعامل با دیگر اقوام و گروههای افغانی هستند. باید از این رویکرد طالبان استقبال کرد. مشارکت طالبان در طرح آشتی ملی راهی بهسوی استقرار صلح و امنیت در افغانستان است.
- انتظار است در اجلاس دوحه اعلام مخالفت مذاکرهکنندگان با حضور نظامی آمریکا در افغانستان اعلام و بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان تأکید شود. طالبان مخالف حضور طولانی نیروهای فرا منطقهای بخصوص آمریکا در افغانستان است و بعید است از این خواسته خود عدول کند. وجود نیروهای خارجی، مخصوصاً نیروهای ناتو در افغانستان مانع اصلی عدم وجود امنیت و آرامش در افغانستان است.
- آمریکا در سال 2001 بعد از حادثه ساختگی 11 سپتامبر به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد؛ اما با حضور آمریکا و ناتو نهتنها تروریسم در این کشور ریشهکن نشده، بلکه با انتقال داعش از سوریه و عراق به افغانستان، باعث افزایش ناامنی شده است. تجاوز آمریکا به افغانستان که موجب جنایت، ویرانی و بیثباتی این کشور شد برای مبارزه با تروریسم نبود. یکی از اهداف آمریکا، استحاله فرهنگی افغانستان بود و در این مسیر سعی کرد اسلامیت را از مردم افغانستان بگیرد. دستگاههای فرهنگی آمریکا در افغانستان فعال شدند و سکولاریسم و لیبرالیسم و دیدگاههای غربی خود را به اسم دموکراسی به مردم افغانستان تحمیل کردند. سیاستهای آنها مردم افغانستان را دچار دوگانگی کرد و کنار هویت اسلامی و افغانی خود با هویت جدیدی که آمریکا به آنها تحمیل میکند مواجه شدهاند.
- هدف دیگر آمریکا این بود که افغانستان را به یک محیط ناامن تبدیل کند تا کمپانیهای نظامی بتوانند سلاحهای خود را در این محیط بفروشند. امروز هم اکثر کسانی که در کابینه ترامپ حضور دارند از نومحافظه کاران و از سهامداران کمپانیهای بزرگ اسلحهسازی هستند. آنها سلاحهای مدرن خود را به این بهانه که جهان باید در مقابل تروریسم تجهیز شود، فروختند. در حال حاضر هم نیروهای آمریکایی در افغانستان علیرغم ادعای خروج از افغانستان، پایگاههای نظامی خود ازجمله در بگرام را حفظ کردهاند. ممکن است آمریکا پایگاه جدیدی در افغانستان نسازد ولی همین پایگاههای فعلی که پایگاههای عظیمی هم هستند، اهداف فرا افغانستانی را دنبال میکنند. آمریکا پایگاههای نظامی را با پول مردم افغانستان، پولی که برای بازسازی این کشور در نظر گرفتهشده بود، ساخت و حال خیزمی خواهد این پایگاهها را حفظ کند. این امر یکی از موانع اصلی برقراری آرامش در افغانستان است.
- مذاکرات دوحه بسیار مهم است و نتیجه آن میتواند مردم افغانستان را به آینده امیدوار نماید. کشورهای منطقه بخصوص مردم ایران که سالهاست پذیرای خواهران و برادران افغانستانی هستند نیز به امید استقرار صلح و امنیت در کشور همسایه خود هستند. امیداست که مذاکرات دوحه، گام بلندی برای تحقق آرزوهای مردم افغانستان و دوستان آنها در منطقه باشد.