• پنج شنبه, 06 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

سخنان سرور دانش و جواب رحمت الله نبیل

آقای دانش، حاکمیت های سدوزایی ها را استبدادی و خاندانی خواند و همه را در ماهیت با امارت اسلامی، یکی دانست. آدم های زیادی عصبانی شدند و به آقای دانش پاسخ دادند.

حاکمیت های سدوزایی ها بدون شک خاندانی و استبدادی بودند (به استثنای دهه دموکرسی 1963 تا 1973 که در آن دوره هم چیز معناداری از قدرت شخص حاکم کم نشد اما چهارچوب یا طرح کلی یک نظام دموکراتیک ریخته شد. قانون اساسی 1964 در نوع خود یک دست آورد بسیار مهم بود.) اثبات این ادعا که امپراتوری احمدشاه ابدالی و یا دهه اخیر ظاهرشاه با امارت اسلامی در ماهیت یکی بود، بسیار دشوار است. گرچند حاکمیت احمدشاه هم استبدادی و فردی بود، اما رویکرد او نسبت به ساکنان افغانستان، زبان فارسی و پیرامونش با رویکرد بدوی طالبان کاملا متفاوت بود. در حاکمیت او افراد مهمی از همه اقوام حضور داشتند از جمله از میان هزاره ها که حاکم هرات یکی از آنها بود.

کل سخنرانی آقای دانش در بامیان کمی عجیب و غریب بود. بخش هایی از آن بیشتر به یک بیانیه حزبی در یک جلسه حزبی می ماند، و بخش هایی از آن برای یک جلسه خودمانی قومی مناسب تر بود. شاید آقای دانش بعد از سال ها به بامیان رفته احساساتی شده بود، و شاید اشرف غنی دارد آقای دانش را می چرخاند و می گپاند!

آقای رحمت الله نبیل یاداشتی به جواب آقای دانش نوشته اند. در جواب ایشان به نکات خوبی اشاره شده است از جمله در مورد امپراتوری احمدشاه ابدالی. اما بند دوم یاداشت ایشان، بی معنی و ابلهانه است. در این بند می خوانیم:
"دوم- تاریخ دیروز را با متراژ امروز اندازه‌گیری کردن، اشتباه، جهالت یا عمدی تلخ است. باید دانست که؛ هر نوع نظام مولد بستر اجتماعی و فهم سیاسی همان دوره شناخته می‌شود. اگر این را بدانیم، مشروع‌ترین و عادلانه‌ترین نوع نظام‌داری و سیستم‌حکومتی در همان دوره برای مردم بوده‌است."

اگر این منطق آقای نبیل را بپذیریم در این صورت، رایش سوم هیتلر هم برآیند زمان خود و "عادلانه‌ترین نوع نظام‌داری و سیستم‌حکومتی" بود و جرمن ها نیازی نداشتند تا به قربانیان هیتلر غرامت پرداخت کنند. اینکه نظام عبدالرحمن را عادلانه‌ترین نوع نظام‌داری و سیستم‌حکومتی در آن زمان بدانیم، واقعا یک ادعای افغانی و عجیب است. نظامی که حاکم آن سرزمین و خانه و جایداد مسلمانان را از آنها می گرفت و به قبایل متجاوز می داد، خون مسلمانان را در سراسر کشور بی حساب می ریخت، مسلمان و نامسلمان را به بردگی می گرفت و می فروخت، قومی را خر می نامید، قومی را مار و قومی را به افعی تشبیه می کرد.

این همه را با حمایت مستقیم انگلیس ها انجام می داد و حتی بخش هایی از سرزمین را در بدل پول و اسلحه به انگلیس ها واگذار کرد که تا امروز حتی همین آقای نبیل قراداد قانونی و امضا شده اش را قبول ندارد. چگونه یک انسان عاقل و منصف می تواند چنان نظام و حاکمیتی را "مشروع‌ترین و عادلانه‌ترین نوع نظام‌داری و سیستم‌حکومتی" آن دوره بداند؟

آقای نبیل شخص محترمی است، اما وقتی ایشان جدا کردن سیصد سال اخیر تاریخ افغانستان را از 5000 سال، حمله به یک قوم می دانند، باید از خود بپرسند که چرا حاکمیت های سدوزایی ها، احمدشاه ابدالی را بنیانگذار افغانستان نامیدند. چرا از غزنوی ها، غوری ها و... شروع نکردند؟ این جدایی را سدوزی ها به دلیل نگاه قبیلوی انجام دادند و جا انداختند.

عبدالله وطندار

  پربازدید ترین