وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مسأله افغانستان» با حضور شخصیت های مطرح سیاسی برگزار شد
در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و تأثیر بی بدیل این بیدارگر بزرگ اسلامی قرن، بر روح و روان مردم افغانستان، به خصوص جهاد اسلامی علیه حاکمیت کمونیستی و تجاوز ارتش سرخ شوروی به کشور، وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مسأله افغانستان» با حضور شخصیت های مطرح سیاسی، دینی، مذهبی و همچنین فرهنگی دو کشور از جمله سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان به صورت آنلاین برگزار شد.
در این وبینار، شخصیتهای سرشناس و فعالان نامدار سیاسی، فرهنگی و دینی درباره ابعاد گوناگون شخصیت و اندیشه امام (ره) با توجه به تأثیر آن بر انقلاب و جهاد مردم افغانستان علیه استعمار خارجی و استبداد داخلی، ابراز نظر کردند.
حسینی مزاری: جهاد افغانستان ادامه انقلاب ایران؛ شهید بلخی(ره) اولین رهبر انقلابی متأثر از اندیشه امام خمینی(ره) بود
حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری؛ رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان، ضمن تاکید بر این مطلب که جهاد و مبارزات انقلابی و حتی مسلحانه مردم افغانستان علیه حکومت کمونیستی و شوروی سابق با تأسی از حرکت حضرت امام خمینی (ره) و در ادامه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود، گفت: حتی شعارها همان شعارها و بحثها همان بحثها بود و روند مبارزات نیز روند یکشکل و یکسان بود؛ اما متاسفانه بعد از پیروزی جهاد و بوجود آمدن حکومت اسلامی، عناصر ولایی نتوانستند از فضا و فرصتی که در این عرصه برای شان پیش آمده بود بهرهبرداری کاملی بکنند و یک حکومت مقتدر را به وجود بیاورند.
این آگاه مسایل سیاسی، فعالیت دشمنان و همچنین انفعال مردم را دو عامل به وجود آمدن وضعیت فوق دانسته و در توضیح عامل اول که دشمنان افغانستان بود، ابراز داشت: امریکاییها اگرچه در زمان جهاد، تلاششان این بود که اسلام ناب را بردارند و اسلام امریکایی را جایگزین بکنند، اما بعد از اینکه جهاد پیروز شد متوجه شدند که خیر! حرکت مردم افغانستان به سمت اسلام ناب است و حکومت مجاهدین هم ممکن است حکومتی باشد که همان راهی را بپیماید که حکومت جمهوری اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی میپیماید و طبعا دو تا حکومت بر مبنای اسلام ناب در همسایگی هم برای امریکاییها مشکل جدی ایجاد میکردند، لذا امریکاییها بعد از پیروزی جهاد رویکرد عوض کردند و جنگهای داخلی را در کابل سازماندهی کردند و وقتی دیدند که از طریق جنگهای داخلی نیز کاری نمیشود گروه طالبان را بوجود آوردند.
حسینی مزاری در توضیح اهداف سهگانه امریکا از تعویض رویکرد خود و روی کار آوردن گروه طالبان در افغانستان گفت: امریکا با این حرکت میخواست غربیهایی که علاقه داشتند به اسلام بگروند را بترساند و به آنها بگوید که اسلامی که شما میخواهید این است و وضعیت مسلمانان و وضعیت کسانی را که تحت عنوان اسلام در افغانستان کار میکنند را مشاهده کنید، اینگونه بود که یک دلهره و ترس را در دل غربیها ایجاد کرد. علت و دلیل دوم هم رویگرداندن مردم افغانستان از اسلام بود. شرایط و وضعیتی در افغانستان بوجود آمد که به زعم غربیها دیگر مردم افغانستان از اسلام رو گردانده و بیزار شدند و نسبت به اسلام تنفر ایجاد شد. دلیل و علت سوم هم این بود که امریکاییها میخواستند زمینه را به گونه ای فراهم بکنند که مردم هر حاکمیت و قدرتی را که بجای طالبان و دولت اسلامیِ مجاهدین در افغانستان حاکم شود با آغوش باز بپذیرند.
رئیس مرکز تبیان در ادامه با بیان اینکه هم امریکاییها و هم غربیهای همدست امریکا طی 20 سال گذشته به شدت تلاش کردند تا ریشههای اسلام ناب را در افغانستان بزنند و نابود کنند، خاطرنشان کرد: آنها میدانستند که اسلام ناب تنها مانع رسیدن امریکاییها به زیادهخواهی اقتصادیشان و سلطه بر افغانستان و همچنین بر اشراف خودشان نسبت به کشورهای ایران و چین و روسیه میباشد، لذا تلاش کردند این اسلام ناب که همان اسلام ولایت فقیه و همان اسلام فقهای عظام بخصوص حضرت امام خمینی (ره) و ادامهاش حضرت امام خامنهای حفظه الله تعالی است را تضعیف بکنند و عناصری که ولایی هستند در معرض فشار و تهدید قرار بدهند. امریکاییها کارهای زیادی را هم در عرصه سخت و هم در عرصه نرم، هم در عرصه گرم و هم در عرصه سرد انجام دادند و فعلا هم در حال انجام دادن هستند.
حسینی مزاری با اشاره به عامل دومی که باعث شد تا عناصر ولایی در افغانستان نتوانند از فضا و فرصتی که در این عرصه برایشان پیش آمده بود بهرهبرداری کامل کنند و یک حکومت مقتدر را به وجود بیاورند، گفت: متاسفانه مردم افغانستان نتوانستند از معارف دین و معارف ولایت به نحو مطلوب استفاده بکنند و قوه دشمنشناسی خود را افزایش بدهند و بر خودشان تکیه بکنند و با استفاده از منابع داخلی در میان خود انسجام به وجود بیاورند و این اختلاف و پراکندگی و معضلات اجتماعی که در درون مردم افغانستان است باعث شد که عناصر ولایی و پیروان حضرت امام خمینی (ره) آنگونه که مورد قبول ما باشد و آنگونه که مورد قبول جوامع اسلامی باشد نتوانند تبارز پیدا کنند.
این آگاه مسایل سیاسی در پایان سخنان خود با نکوهش انفعال مردم و خودسانسوری موجود در میان نیروهای متدین افغانستان خاطرنشان کرد: طبعا اگر ما بخواهیم که پیروان امام خمینی (ره) و روندگان راه اسلام ناب محمدی در افغانستان از اقتدار و عظمت جدی برخوردار شوند تا اینکه نه تنها دشمنان داخلی و نه تنها دشمنان منطقهای و حتی دشمنان بینالمللی حریف آنان نباشند و کاری علیه آنان نتوانند انجام بدهند، بایستی به اسلام ناب محمدی مطابق با قواعد و احکام الهی رو بیاورند و طابق النعل بالنعل به آن عمل بکنند.
بادامچیان: وحدت کلمه و رهبری واحد رمز پیروزی انقلاب اسلامی؛ افغانستان باید این مسیر را دنبال کند
دکتر اسدالله بادامچیان؛ دبیرکل حزب موتلفه اسلامی جمهوری اسلامی ایران به مبارزین افغانستانی دوشادوش امام خمینی(ره) و سخنران دیگر وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مساله افغانستان» هم گفت: «در زندان های رژیم طاغوت، که ما چند بار دستگیر شدیم و شکنجه های شدید را دیدیم، در کنار ما، مبارزین افغانستانی هم حضور داشتند، از جمله شهید مزاری که در زندان های اوین و قصر با هم بودیم.»
دکتر اسدالله بادامچیان که در این وبینار سخن می گفت، ضمن تبریک فرا رسیدن سالگرد دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی ایران و گرامی داشت یاد و خاطره امام خمینی(ره) و همه شهدا از ایران گرفته تا افغانستان، به "ملت قهرمان و پرافتخار افغانستان"، درود فرستاد و آرزوی موفقیت و رهایی از مشکلات کنونی را نمود.
وی خاطرنشان کرد که کشورهای اسلامی و مشرق زمین در دو قرن معاصر، همه با هم دچار استکبار و استعمار غربی ها شدند و پشت سر آن نیز کمونیست های شوروی بر سر کار آمدند. در این بین، حاکمان بی عرضه، جاهل، بی خبر اکثر فاسد کشورهای اسلامی، به جای این که به ملت های خود متکی شوند، در برابر قدرت سلاح آتشین، کشتی های جنگی و نیروهای مسلح غربی ضعف نشان دادند و در نتیجه، در طول این دو قرن، گرفتار بدترین تهاجمات و درگیری ها بودیم.
بر این اساس، این پیش کسوت مبارز و انقلابی تصریح نمود که همه کشورهای اسلامی و منطقه یک سرنوشت مشترک پیدا کردیم و بعد، بین ما تفرقه انداختند تا جدای از هم باشیم، این مرزهای کاذب را پدید آوردند، و ما را گرفتار مسائل افغانستانی، ایرانی، هندی، پاکستانی و... کردند.
وی ادامه داد که بدتر از آن، آمدند در داخل کشورهای ما، هرچه عنصر قوی بود را کشتند و اجازه ندادند که نهضت ها فعال شود
و در نهایت، اختلافات قومی را در داخل کشورهای ما به راه انداختند: "در افغانستان عزیز هم گفتند این تاجیک است، آن ازبک، پشتون، هزاره و... این شیعه است و آن سنی، نتیجه اش همین شد که بر افغانستان سلطه پیدا کردند".
دبیرکل حزب موتلفه با اشاره به تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان گفت: "شوروی سلطه نظامی پیدا کرد، توسط یک گروه کودتا کرد و بعد با تجاوز ارتش شوروی خواست در افغانستان بماند، ولی ملت بزرگ افغانستان، در مقابل او ایستاد، و سلطه نظامی او را در هم شکاند. طبعا شوروی سلطه ایدئولوژیک هم نمی توانست پیدا کند، چون این اتحاد ضد خدا بود و ملت افغانستان، خداپرست و مسلمان".
با توجه به این سرنوشت مشترک، وی خاطرنشان کرد که "وقتی امام خمینی(ره) 60 سال پیش، در سال 1341 هجری شمسی، انقلاب را شروع کرد، نظرشان فقط این نبود که این انقلاب در ایران انجام شود، بلکه به ما فرمود کارمان سه مرحله دارد؛ مرحله اول این است که ایران ما را اسلامی کنیم و این 20 سال طول می کشد و زندان، شکنجه و تبعید به دنبال دارد، مرحله دوم این است که کشورهای اسلامی را اسلامی کنیم، و مرحله سوم، این که جهان را با اسلام آشنا کنیم و آن گاه است که می توانیم به آن حکومت عدل و قسط جهانی اسلامی برسیم".
دکتر بادامچیان با بیان این که 16.5 سال طول کشید که انقلاب اسلامی در ایران به سرانجام برسد، تأکید نمود که هیچ کس باورش نمی شد که ملت، روحانیت و مبارزین اسلامی ما، با دست خالی بتوانند بر نظامی شاهی که به وسیله انواع نیروهای نظامی و پشتیبانی سرویس جاسوسی غلبه کند، اما ظرف 16.5 سال و با حضور حرکت مردمی و رهبری ولایت فقیه، ما توانستیم شاه و امریکا را از کشورمان بیرون کنیم.
وی در مورد چرایی این موفقیت گفت: "چون در ایران وحدت و یک پارچگی پدید آمد و ما در سایه وحدت، توحید کلمه و کار کردن برای خدا و سعادت بندگان خدا، در مقابل همه دشمنان مان دست واحد شدیم".
این پیش کسوت مبارز و انقلابی با اشاره وضعیت کنونی افغانستان، به خصوص تلفات غیرنظامیان به حادثه دانشگاه کابل اشاره کرد و گفت: "چقدر دل آدم بسوزد، یک پدری، دختری را بزرگ کند و به جایی برساند که به دانشگاه برود تا فردا یک چهره علمی خدوم برای ملت افغانستان باشد، بعد یک انفجار او را از بین می برد و پدرش می نویسد که جان پدر کجاستی؟!"
وی در مورد نتیجه و راه حل بحران افغانستان تأکید نمود، آن کاری که امام خمینی(ره) و دوستان مبارز ما کردند، ملت افغانستان نیز باید همان کار را انجام بدهد، ملت افغانستان بداند که همه با هم یکی هستند و همه باید با هم کار کنند تا دشمن را بیرون نمایند. آمریکا نه برای افغانستان، بلکه برای هیچ جایی دلسوز نیست. ما فهمیدیم که امریکا دشمن است و لبخند دشمن هم، لبخند دشمن است، نه لبخند دوست.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در یک جمع بندی گفت که ما در سایه وحدت کلمه و رهبری واحد، درسایه احترام به افکار همه، به جای این که تمام نیروهای مان را صرف جنگ با هم کنیم، همه فریادهای مان را بر سر امریکا و انگلیس زدیم، ثروت و ملت خود را حفظ کردیم، پایه حکومت مان را یک حکومت قوی گذاشتیم و عناصر وابسته مثل بنی صدر و این ها هم آمدند، آن ها را با تدبیر بیرون کردیم، نه با برخورد خشن و جنگ های خونین. الان ملت افغانستان هم باید همین مسیر را به بهترین وجه برود.
وی در پاسخ به این سوال که نقش امام خمینی(ره) در افغانستان چه بود، تصریح نمود: "نقش امام، بیداری و آگاهی بخشی بود، نقش امام این بود که گفت ما همه با هم یکی هستیم، افغانی و ایرانی ندارد، باید با هم کار کنیم. نقش امام در همه انقلاب های کشورهای اسلامی موثر بوده است، نقش امام در افغانستان نیز بسیار موثر بود".
دکتر بادامچیان با بیان این که جریان های چپی و خلقی در ایران نمی خواستند امام در مقابل شوروی بایست، گفت که به باور آن ها، اگر شوروی از منطقه برود، غربی ها برمی گردند: "من یادم است، همان موقع به آن ها گفتم شما برای چه این کار را می کنید، این ترس را به ملت افغانستان ندهید که اگر این ها بروند، امریکایی ها برمی گردند، بلکه بگویید این ها را بیرون می کنیم و به امریکایی ها هم راه نمی دهیم، این راه درستی است".
وی تأکید کرد که شعار نه شرقی، نه غربی امام خمینی(ره) بر همین اساس بود.
این پیش کسوت مبارز و انقلابی به مبارزین افغانستانی دوشادوش امام خمینی(ره) نیز اشاره کرد و گفت: "در زندان های رژیم طاغوت، که ما چند بار دستگیر شدیم و شکنجه های شدید را دیدیم، در کنار ما، مبارزین افغانستانی هم حضور داشتند، از جمله شهید مزاری که در زندان های اوین و قصر با هم بودیم".
وی با ذکر خاطره ای از شهید مزاری، رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان در زندان ایران خاطرنشان کرد: "به او گفتم چرا؟ گفت حاج آقا روح الله خمینی، چون آن موقع امام خمینی نمی گفتیم، ایشان نظر داده، و ما اینجا تجربه مبارزه کردن برای فردای افغانستان را می آموزیم".
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی افزود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ایران همراهی بسیاری با مبارزین افغانستانی کرد.
و در بخش جمع بندی سخنان خود گفت: "از این به بعد، راهی که در گام دوم انقلاب اسلامی داریم، همین است که با ملت افغانستان و دیگران، همه با هم ید واحد شویم، دشمنان مان را دور بیاندازیم و مطمئن باشیم که با قدرت یافتن چین، روسیه، هند، ایران، یمن و نیروهای مبارز در سایر کشورها می توانیم به خوبی در آینده موفق و پیروز شویم.
دکتر بادامچیان تأکید کرد که غربی ها امروز به شدت دچار بحران اند، و به همین علت دنیای استعمار و استکبار در حال درگیری و فروپاشی است، و این شرایط، بهترین موقعیت برای ملت های آزادی خواه و استقلال طلب است که همه با هم جمع شوند تا بتوانیم نهضت استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و مردم سالاری به بهترین وجه در همه کشورها شکل بگیرد.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
بهادر امینیان سفیر تامالاختیار ایران در کابل: امام خمینی با انقلاب تاریخی خود امید را به مسلمانان برگرداند
بهادر امینیان سفیر تام الاختیار ایران در کابل ابراز داشت: فضای عمومی در منطقه به گونه بود که همه منتظر یک منجی بودند که آنان را از چنین وضعیت نجات بدهد.
امینیان افزود: سالیان درازی بود که مسلمانان آن هویت اصلی و خود اتکایی مبتنی بر ارزشهای بومی و فطرت الهی و دستورات الهی را از دست داده بودند و تبدیل به مهره های در دست قدرت ها و بازیگران بین المللی شده بودند و این وضعیت مشکلات عدیده را ایجاد می کرد و همه در جستجوی پیدا کردن یک هویت جمعی و بازیابی هویت خودشان بودند.
به باور او امام از هویت بومی و احیای شخصیت انسانی صحبت کردند و این امر را عملاً متجلی کرد و نشان داد که ابر قدرت ها را به راحتی می توان به تسلیم و عقب نشینی وا دار کرد و در حقیقت جرقه های از امید و نور را برای مردم منطقه بوجود آورد.
سفیر جمهوری اسلامی ایران که در این وبینار سخن میگفت، خاطرنشان کرد: در آن زمان افغانستان بعد از دوران سختی که در طول قرن گذشته پشت سر گذاشته بود، اعم از ورود انگلیسی ها و اینکه انگلیسها خود را فعال مایشاء میدانستند و بعد حکومتهای که حکومت های بومی نبودند و همچنین حمله شوری در آن زمان و حرکتهای ضد خدایی و کمونیستی جستجو برای یک ریسمان نجاتی الزامی بودن.
از دید او، مردم افغانستان به دنبال این بودند که به فرامین الهی برگردند و در حقیقت به کسی نیاز داشتند که به آنان عزت بدهد و بتواند هویت انسانی و اسلامی را به آنان بر گرداند، همه اینها درحرکت امام دیده میشد و آن شخصیت کاریزمایی امام بر مردم افغانستان همین تاثیر را گذاشت و همه به این باور شدند که از امام میتوان مسیر جدیدی را آموخت.
امینیان همچنین بیان داشت که مردم افغانستان پشت سر حرکت امام ایستادند و در طول چهل سال گذشته تلاش کردند که راهشان را باز یابند و به راه اسلامی برگردند و سختیهای زیادی را هم تحمل کردند و در این مدت در کنار مردم ایران ایستادند و توانستند که شخصیت خود را باز یابند و آن عزت و شکوه و عظمت اسلامی را به خودشان برگردانند.
وی یادآور شد که هم در اهل تشیع افغانستان و هم در اهل سنت این مسلئه بازتاب زیادی داشت و از طرف دیگر مردم ایران هم تلاش کردند که در کنار مردم افغانستان بی ایستند و درهمان زمان هیچگاه حاضر نشدند که بالای سرنوشت مردم افغانستان معامله کند، هر چند که شوروی به ایران پیشنهاد کرد که اگر شما از حمایت مجاهدین دست بردارید ما از شما حمایت میکنیم، اما امام این پیشنهاد را رد کرد و در کنار مجاهدین افغانستان ایستاد و همین وفای به عهد و پا فشاری امام باعث شد که مردم افغانستان احساس بکند که اگر حامی و پشتیبانی دارند، این حامی، امام و حرکت او و جریانی است که از مسیر انقلاب اسلامی سرچشمه میگیرد.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکتهای انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور/ اردیبهشت این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزشهای دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتیهای مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا میگرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیامها، علما و رهبران جامعه افغانستان بوند که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچمدار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
آیتالله گلپایگانی: قیام امام خمینی(ره) علما و فرزانگان افغانستان را مصممتر کرد
آیتالله فاضل گلپایگانی؛ عضو مجلس خبرگان رهبری ایران نیز که در این وبینار سخن میگفت ضمن اشاره به اینکه قیام امام خمینی(ره) در حوزههای علمیه نمایش بیشتری داشت، گفت: امام از قلب حوزه برخاست و حوزویان بیشتر به وی توجه داشتند و چون علما با ایشان مرتبط بودند و حرفهای ایشان را میفهمیدند و میشناختند، از دیگران اثرپذیرتر بودند. همچنان که در ایران، در نجف، در سایر شهرها و کشورها این مساله روشن بود، افغانستان هم که علمایی برجسته و روحانیون فرزانه و حوزههای علمیه واقعاً توانمندی دارد؛ لذا در الگو گرفتن از امام خمینی جدی بودند.
آیتالله فاضل گلپایگانی با بیان اینکه امام راحل چون در این دو ویژگی خیلی قوی و نیرومند بود، هم در علم یک استاد فرزانه و زحمت کشیده بود و هم در عمل ریاضت کشیده بود، یعنی علاوه بر علم اکتسابی، از علم اشراقی که با تزکیه بر قلب میتابد، برخوردار بود. یک چنین عالمی میشود ربانی. عالم ربانی کسی است که سازوکارش خدا میشود و انگیزههایش در زندگی و قیام و قعودش میشود خدا.
این عالم دین با اشاره به این آیه قرآن که خداوند خطاب به پیامبر میفرمایند «قل انما اعظکم بواحدة ان تقومو لله»، اظهار داشت: این مساله قیام لله آن اخلاصی است که عالم ربانی پیدا میکند و امام راحل این قیامش در سراسر زندگی بویژه این قیامی که برای نهضت و انقلاب داشت، برای خدا بود و چون برای خدا بود همه جا اثر گذاشت و نه فقط در حوزههای علمیه در سراسر جهان به کمک مستضعفین آمد.
آیتالله فاضل گلپایگانی با بیان اینکه امام خمینی (ره) با قیام خود دل مستکبرین عالم را به لرزه درآورد، گفت: یک انسان الهی در دل دشمن رعب ایجاد میکند، امام وقتی انقلاب کرد، قلب امریکا و کاخ سفید لرزید. وقتی پیامبر بزرگ اسلام به دنیا آمد، کاخ کسری در واقع شکست خورد و لرزید؛ واقعاً فرزند پیغمبر، امام راحل وقتی قیام کرد، در کاخ سفید و کرملین و کاخهایی که در دنیا بود، موج وحشتی ایجاد شد و به دست و پا افتادند. امام انقلابش اینگونه بود، یعنی مستضعفین را در عالم بالا آورد و مستکبرین را سرجای خود نشاند.
این عضو مجلس خبرگان رهبری ضمن اشاره به اینکه قیام امام خمینی (ره) در حوزههای علمیه نمایش بیشتری داشت، گفت: امام از قلب حوزه برخاست و حوزویان بیشتر به وی توجه داشتند و چون علما با ایشان مرتبط بودند و حرفای ایشان را میفهمیدند و میشناختند، از دیگران اثر پذیرتر بودند. همچنان که در ایران، در نجف، در سایر شهرها و کشورها این مساله روشن بود، افغانستان هم که علمایی برجسته و روحانیون فرزانه و حوزههای علمیه واقعاً توانمندی دارد؛ لذا در الگو گرفتن از امام خمینی جدی بودند.
آیتالله فاضل گلپایگانی با اشاره به آشنایی گستردهی خود با طلاب و علمای افغانستانی ابراز داشت: من با آشنایی که سالها با طلاب و اساتید و علمای افغانستان دارم، این احساس را کردم که آنان بسیار پر تلاش و کاری و پر استعداد هستند یعنی فهمی که ما در کلاسهای خود در بچههای افغانستانی میبینیم، مانندش یا نیست و یا کمتر پیدا میشود. لذا اگر اینها درست هدایت بشوند و امکانات در اختیارشان قرار بگیرد، واقعاً نیروهای فرزانهای هستند و از طرفی علم و استعداد و از طرفی کارایی دارند.
این عالم دینی افغانستانیها را دارای روحیهی پر تلاش، صبور و دارای استقامت دانست و گفت: این یک ارزش بلندی است که میتواند شاخصه علمای افغانستان باشد. به همین جهت اینها از زمانی که امام راحل در قم بودند و سپس به نجف هجرت کردند، از همین علمای افغانستانی ایشان را همراهی کردند و آنجا در محضرشان بودند. همچنین حضرت امام نمایندگانی در افغانستان داشتند و در حال حاضر نیز مقام معظم رهبری دارند.
آیتالله فاضل گلپایگانی ادامه داد: حرکتی که امام با قیام خود بعد از انقلاب در حوزههای علمیه و در چهرههای علمی و فرزانگان افغانستان بوجود آورد، آنها را بالا آورد و جدیتر کرد و آنها فهمیدند که وقتی ما میبینیم از حوزهها افرادی مثل امام خمینی برمیخیزند که دنیا را تکان میدهند و تحول ایجاد میکنند، پس ما هم میتوانیم؛ پس علمای افغانستان قصد کردند، چون آنها با اقل امکانات و کمترین شرایط، پرکارترین افراد هستند و فهم و درکشان بسیار خوب بود. همین شهدایی که این چنین جان بر کف رفتند و در کنار سایر گروهها در جبههمقاومت جنگیدند و شهید دادند، نشانگر این است که اینها عاشق خدمت به اهل بیت بوده و به فرمان رهبری و علمایشان هستند. اینها از برکات انقلاب اسلامی و قیام امام راحل بود.
این عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به تدین و تقوای عالی افغانستانیها اظهار داشت: این مردم افرادی هستند که پرخدمتترین و پر استعدادترین و جدیترین و با تدینترین مسلمانان هستند. علما و دانشمندان افغانستانی که مفتخرند سرباز امام زمان (ع) هستند، در همه جا با امکاناتی که دارند، فعالیت میکنند و راه حضرت امام را دنبال مینمایند.
آیتالله فاضل گلپایگانی در پایان سخنان خود با اشاره به روایتی از معصومین علیهمالسلام عنوان داشت: در روایات میخوانیم که یاران امام زمان (عج) از طالقان هستند، لذا از جمله افرادی که در رکاب حضرت آقا فداکاری میکنند و پر تلاش هستند، همین بزرگان و علما و متدینین افغانستانی هستند که همانطور که در کنار جانشینان امام زمان (ره)، یعنی امام راحل و مقام معظم رهبری حضور جدی داشته و فعالیت میکنند، نمایانگر این است که اینها اگر خود امام زمان نیز ظهور کند، مشتاقانه در خدمت آقا امام زمان (عج) قرار خواهند گرفت.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند؛ بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و جهادی در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
دکتر مهدی: شهید مسعود و شهید ربانی تحت تأثیر اندیشههای امام خمینی بودند
داکتر محییالدین مهدی؛ عضو شورای رهبری حزب جمعیت اسلامی افغانستان نیز که در این وبینار سخن میگفت، خاطرات خود در زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران و آشنایی با شخصیت و آثار امام خمینی(ره) چنین توصیف کرد: صنف یازدهم مکتب بودم که از طریق یک دوستم که کتاب «انقلاب اسلامی» را با خود آورده بود با امام آشنا شدم و این دقیقاً در زمان رژیم شاهی بود که نقل و انتقال این کتاب نیز ممنوع بود.
آقای مهدی ادامه داد که فهم کتاب انقلاب اسلامی هرچند در آن زمان برای او دشوار بود؛ اما بدون مبالغه یکی از انگیزههای اصلی کشاندهشدنش به نهضت اسلامی افغانستان، مطالعه همین کتاب و برداشتاش از آن بودهاست.
وی افزود در حالیکه در افغانستان جهاد علیه قوای شوروی و حکومت دستنشانده آن ادامه داشت، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و تاثیر عمیق و مستقیم بالای پیروزی جهاد مردم افغانستان داشت.
مهدی عنوان کرد که انقلاب اسلامی ایران اول از این جنبه بر انقلاب افغانستان تاثیر داشت که بسیاری از انقلابیون، شعوری و تحصیلکرده افغانستان، متاثر از افکار مستقیم شخص امام خمینی و یا شاگردان و پیروانش مانند شهید مطهری، شریعتی و دیگر بزرگان بودند و یا هم به طور غیر مستقیم متاثر بودند؛ چون پیروزی انقلاب در ایران یک جرقه امید برای تمام مسلمانان دنیا مخصوصاً مسلمانان افغانستان بود که زیر فشار رژیم خونخوار کمونیستی قرار داشتند و مبارزه را شروع کرده بودند.
به گفته او جنگ در افغانستان علیه رژیم کمونیستی آغاز شده بود؛ اما هنوز کسی نمیدانست که چه مدل سیاسی را باید در آینده پیشنهاد کند؛ اما پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی در این کشور چشم اندازی را پیش روی همگی گشود و دریچه امید را باز کرد.
البته به باور آقای مهدی با تفاوتهای مذهبیای که در جامعه افغانستان وجود دارد شیعیان بیشتر متاثر از افکار امام خمینی هستند و چه بسا برای خیلی از آنها امام مرجع تقلیدشان است.
این پژوهشگر ادبیات افزود: وقتیکه تحقیق کنیم میبینیم که در حیات سیاسی جامعه تشیع افغانستان به خصوص مردم هزاره، تمام تاریخشان یکطرف و این 40 سال اخیر و تاثیرات انقلاب اسلامی ایران طرف دیگر قرار میگیرد؛ زیرا در این مقطع از زمان یک جهش و انقلاب را میبینیم که در همه ابعاد، ملتی که از طرف دولتها ذلیل شدهبود و همیشه مورد شکنجه و استثمار و طرد و در حاشیه بود و اجازه ورود به دستگاه دولت را نداشت، خود را تثبیت میکند و حق خود را می گیرند و رسماً کاندیدای ریاست جمهوری می شود و عملاً معاون رییس جمهور می شود و کرسی های دولت را تصاحب می کند، «اینجاست که تاثیر انقلاب اسلامی در افغانستان را عمیقتر می بینیم».
این فعال سیاسی تاکید کرد که انقلاب اسلامی به رهبری امام بر تمام جامعه افغانستان تاثیر داشت و طبعاً برای نخبه ها و کسانیکه با مطالعه و کتاب سر و کار داشتند این تأثیر بیشتر بود؛ مانند شهید احمدشاه مسعود که کتاب «ولایت فقیه» و حتی توضیح المسائل امام را مطالعه می کرد.
داکتر مهدی، از امام خمینی به عنوان «شخصیت بزرگ جهان اسلام و فصل فارق در تاریخ اسلام و قرن بیستم» یاد کرد و افزود: نمی شود که شهید احمدشاه مسعود و شهید برهان الدین ربانی از اندیشه های امام دور مانده باشند و آخرین سخنی که شهید برهان الدین ربانی در جلسه تقریب مذاهب اسلامی در تهران ایراد کردند، بیانگرعمق تاثیر امام بر او است و بسیاری بر این عقیده اند که همان اظهارات شهید ربانی سبب شد که دشمن جهت از بین بردناش عجله کند؛ زیرا این سخن از استیج ایران که امام خمینی آن را بنیانگذاری کرده بود، گفته شد.
وی در ادامه اظهار داشت که انقلاب اسلامی در ایران به ثمر نشست؛ اما در افغانستان به ثمر نرسید؛ زیرا در ایران رهبری واحد و مسلم و بلامنازعه امام خمینی مطرح است و او از سالیان متمادی، چهرهای کاملاً شناخته شده در جامعه ایران بود؛ اما درافغانستان متاسفانه چنین چهرهای که همه به او اقتدا کنند وجود نداشت. علاوه بر این، ایران یک ملت شد و طبقات قومی و نژادی و سایر علایق به حد اقل رسید؛ اما در افغانستان می بینیم که از گریبان انقلاب، سرهای قومی بیرون میشوند و جامعه افغانستان را به سرعت به قطبهای قومی تقسیم میکنند و هر قوم برای خود رهبری دارد و هرکس مطابق آهنگ خود پیش می رود.
افزون بر آن، به گفته داکتر مهدی، وابستگی هایی که نهادها و رهبری ها با دنیای بیرون و مخصوصاً با کشورهای همسایه داشتند و همچنین دست بیرونیها در تحریک اقوام و جریانها به جنگ از عوامل دیگری بود که انقلاب اسلامی در افغانستان به ثمر ننشست.
او در پایان خاطرنشان کرد که بعد از سقوط رژیم کمونیستی در افغانستان یک ظرفیت فوق العاده نظامی در اینجا بهوجود آمده بود و تمام تجهیزات و تجربه جنگی چندین ساله و شخصیت های مجرب جنگی و کارآزموده، مایه نگرانی کشورهای همسایه نیز بودند؛ بنابراین برای نابودی این پتانسیل از جانب کشورهای همسایه تلاش صورت گرفت تا این قوا را در تقابل و تخاصم با همدیگر نابود کنند؛ زیرا افغانستان در آن زمان نسبت به کشورهای همسایه برتری نظامی داشت.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
مولوی توانا: امام خمینی (ره) الهی میاندیشید، الهی زندگی میکرد و الهی از دنیا رفت
مولوی عبدالرؤوف توانا؛ منشی شورای اخوت اسلامی ولایت بلخ که در وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مساله افغانستان» شرکت کردهبود، در بخشی از سخنان خود گفت که امام در حمایت از مجاهدین افغانستان بدون تبعیض هم از تسنن و هم از اهل تشیع و اکمال مجاهدین و مهاجرین از هر نوع توانمندی که داشت دریغ نکرد.
به باور این عالم دینی، نقش امام خمینی در وحدت امت اسلامی اظهر من الشمس است. یکی از کارنامه های این شخصیت بزرگ که خورشیدگونه در جهان اسلام درخشید و بعد از رحلتشان هم فرزندان امام در آن مسیر اهتمام و پایبندی دارند، انقلابی است که بعد از 40 سال میبینیم پا برجاست و نه تنها در یک جغرافیای محدود؛ بلکه در سراسر جهان حامی و هواخواه دارد و انقلابی است که در تبعیت از رسول الله (ص) راهاندازی کرد.
او ابراز امیدواری کرد که مسیر این انقلاب تا قیام قیامت بدون انحراف به پیش برده شود.
مولوی توانا در بخشی دیگر از صحبتهای خود در وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مساله افغانستان» گفت که راز و رمز موفقیت های امام خمینی(ره) با سایر رهبران جهان این است که ایشان الهی زندگی کردند، الهی اندیشدند و وقتی که ابعاد زندگی امام خمینی را مورد مطالعه قرار بدهیم از ایشان هیچگونه ارث مادی باقی نمانده است؛ نه مانند شاهان پولی در بانک ها داشت و نه اهل چپاول بود و نه کاخ هایی را به نام خود در سرزمینی ساخت و نه سرمایه های ملت را به تاراج برد. امام الهی می اندیشید، الهی زندگی می کرد و الهی از دنیا رفت.
رضوانی بامیانی: رمز پیروزی جهاد افغانستان، تفکر امام خمینی(ره) بود
حجتالاسلام والمسلمین رضوانی بامیانی؛ رییس کمیسیون فرهنگی شورای علمای شیعه افغانستان، در ابتدای سخنان خود اظهار داشت که پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی ایران را به تمام آزادگان و محرومان عالم، مخصوصاً ملت شریف و نجیب ایران تبریک و تهنیت عرض میکنم.
وی ابراز داشت که یکی از مباحث مهم و مطرحی که وقتی صحبت از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نقش رهبری امام خمینی(ره) و تحولاتی که در پرتو این انقلاب صورت گرفت به میان میآید، بحث تاثیرگذاری افکار و اندیشههای امام خمینی بر افکار و اندیشههای علما و روحانیون افغانستان است.
رضوانی بامیانی تاکید کرد که تأثیر افکار، اندیشهها و ایدههای امام خمینی(ره) بر علمای افغانستان بسیار شگرف بودهاست، اگرچه جمع زیادی از علما و بزرگان مثل آیتالله العظمی واعظ و آیتالله افشار و آیتالله ناصر و شهید مصباح و آیتالله عالم، دستگیر شدند و فرصت مبارزه علنی و فیزیکی را نداشتند و کسانی هم که باقی ماندند به عنوان بقیةالسیف در مبارزه با کمونیسم و اشغالگری و ظلم واقعا کم نیامدند و رهبری جهاد مردم افغانستان را عملاً بهدست گرفتند.
وی تاکید کرد که اگرچه متأسفانه در نهایت در امر تحکیم حکومت و تشکیل یک سازمان حکومتی که بتواند کشور را درست به سوی اهدافی که مد نظر بود رهبری کند، موفق نبودند؛ ولی در مجموع علما رهبری جهاد را به عهده داشتند؛ ولی آنچه که در مبارزات سیاسی و انقلابی بیش از همه شاخص شد، کسانی بودند که از افکار و اندیشههای امام خمینی متاثر بودند.
او ادامه داد: «آنها در هر کجا که قرار داشتند، انگشتنما بودند. مثلاً بنده وقتی سال 52 به کابل آمدم که درسهایم را در کابل ادامه دهم، طلبههایی که در مدارس مختلف با آثار و افکار امام خمینی(ره) سر و کار داشتند، انگشتنما بودند.»
رضوانی بامیانی تصریح کرد در آن زمان، عدهای از طلبهها و علما اعلامیههای امام خمینی(ره) را یا به صورت کاغذی و یا نوارهای سخنرانی، از نجف یا مشهد به کابل میآوردند؛ این افراد سخنرانیها را در حجرهها، پنهانگاهها و خانههای مخصوص گوش میدادند و کم و بیش در محافل کوچکی که تشکیل داده بودند، برای مردم میگفتند.
وی خاطرنشان ساخت: مشخص بود که همه آنها کسانی هستند که از افکار و ایدههای امام خمینی (ره) الهام میگیرند و رژیم هم بهطور دقیق متوجه این امر بود. یعنی رژیم کمونیستی و رژیم کودتایی متوجه بود که مهمترین خطر برای آن، همین علمایی هستند که از افکار و اندیشههای امام خمینی تاثیر پذیرفتهاند.
رضوانی بامیانی در ادامه صحبتهای خود در وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مساله افغانستان» گفت: «مثلاً خود بنده را که بعد از دو یا سه کودتا در سرطان 1357 دستگیر کردند و بنده اولین روحانی و طلبهای بودم که توسط کمونیستها دستگیر شدم، در زندان عوامل استنطاق یا عوامل استخباراتی امنیت دولت کمونیستی، سؤالی که از من میپرسیدند این بود که با خمینی چه ارتباطی داری و از خمینی چه مقدار پول گرفتی؟!
ما که علیه کمونیستها سخنرانی کرده بودیم و منبر رفته بودیم و مردم را به جهاد تشویق کرده بودیم، متهم بودیم که ضد انقلاب هستیم. فکر میکردند انگیزه اینها برای این کار همین است که از افکار امام خمینی الهام گرفتهاند و ما میگفتیم که ما فقط مقلد امام خمینی (ره) هستیم و آثارشان را دیدیم و خواندیم و ایشان را اصلاً از نزدیک ندیدیم و خدمتشان نرسیدیم و جالب بود که مردم هم تحت تاثیر همین مساله قرار گرفته بودند.»
این فعال سیاسی با اشاره به قیام سال 57 افزود: شما در جریان هستید که در قیام بزرگ سال 57، مردم به خیابانها ریختند و شعار الله اکبر و خمینی رهبر سر دادند و همگی ما و شما به یاد داریم که 4 یا 5 سال قبل، یک لیست 5 هزار نفری از شهدای افغانستان توسط کمونیستها که از دادگاه هالند آمد در آنجا در حدود 200 نفر آدم، کسانی بودند که کمونیستها آنها را شهید کرده بودند و جرمی که برای آنان تعریف کرده بودند این بود که به تعبیر آنها، طرفدار و دارای افکار و اندیشه امام خمینی هستند.
او علاوه کرد که «یکی از خاطرات فراموش نشدنی من در سال 1364 است که ما با جمعی از جوانان مجاهد به جبههها و سنگرها رفتیم. آنجا تعداد زیادی از جوانان بودند که سربندهای سبز داشتند و روی همه سربندها نوشته بودند "الله اکبر خمینی رهبر". زمانی که به منطقه رسیدیم، حدود 25 شب و روز از مرز ایران تا مناطق هزارهجات را با آن بچه هاى جوان که در آن جمع شهید مصطفی کاظمی هم بود و شعارهایی که میخواندند همه مربوط به امام خمینی و رهبری، اندیشه و افکار امام خمینی بود، پیاده رفتیم. روی هم رفته تاثیرگذاری افکار و اندیشههای امام خمینی(ره) همینطور که در سراسر عالم و جهان اسلام و حتی جهان غیراسلام موثر بود، در بیداری و آگاهی در افغانستان و در بین علما روحانیون و طلاب نیز بسیار بارز بود.»
به گفته این عالم دینی، حتی قبل از کمونیستها کسانی که مقلد امام خمینی (ره) شناخته میشدند و افکار ایشان را داشتند، مثل شهید سید محمد حسین مصباح در کابل و سید عبدالحمید ناصر، اینها کسانی بودند که انگشتنمای همه مردم و مجاهدین بودند و حلقههایی از مبارزین از دانشجو طلبه و افراد عادی در محور آنها جمع شده بودند و افکار امام خمینی (ره) را برای مبارزات، ظلم ستیزی و حفظ استقلال و تحکیم حاکمیت اسلام و تحکیم اندیشهها و تفکرات دینی برای مردم تبیین میکردند و خیلی مورد توجه مردم بود و مسلم بود که آنها در مخاطره بودند. (در زمان حکومت داوود خان و ظاهر خان) ولی با این حال به این اعتقاد داشتند که این افکار و اندیشهها از یک مرجع بزرگ دینی سرچشمه گرفته است و ما به لحاظ دینی مکلف هستیم که این افکار و اندیشهها را بیان کنیم.
از نظر وی، در سراسر جهاد افغانستان نقش امام خمینی (ره)، افکار و اندیشههای او بارز و مشخص بود و حرفهای بسیار مهم و اصیلی را زدند و جوانان نیز بسیار در این قسمت همکاری کردند و جمعی از آنها که موفق نشده بودند در جهاد افغانستان شرکت کنند، رفتند در جنگ ایران و عراق؛ چون امام خمینی (ره) فرموده بود که جنگ با صدام به عنوان یک ملحد واجب است و تعداد زیادی از جوانان ما در جنگها شهید شدند و پیروزی جهاد مردم افغانستان برگرفته از اندیشههای امام خمینی(ره) بود که بسیار نقش بارز و برجستهای در آن داشت.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند؛ بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و جهادی در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
مولوی حقپرست: استکبارستیزی علمای افغانستان، مرهون امام خمینی (ره) است
مولوی لطفالله حقپرست؛ از علمای برجسته اهل سنت و عضو شورای اخوت اسلامی افغانستان که در وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مسأله افغانستان، سخن میگفت، با تأکید بر اینکه ایشان در برابر استکبار جهانی و دشمنان آشتیناپذیر یک شخصیت بارز بود، گفت بیداری علمای جهان اسلام به خصوص علمای افغانستان در مبارزه با استکبار و استعمار مرهون کارنامههای درخشان حضرت ایشان بوده است.
مولوی حقپرست در ادامه افزود که از نظر اهل سنت و جماعت، امام خمینی رهبر مذهبی اهل تشیع و انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی است.
از دید او مبارزات و اندیشه های تابناک و کارنامه های درخشان امام به عنوان یک رهبر بزرگ جهان اسلام در قلب علمای افغانستان جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا شخصیت او که روحیه حق طلبی و اعتماد به نفس را زنده کرد به عنوان یک عنصر فعال برای مسلمانان در قرن معاصر به شمار می ورد.
این عضو شورای اخوت اسلامی تاکید کرد که روحیه حقطلبی و بیدارگری امام برای مسلمانان افغانستان به خصوص علما یک افق تازه را گشود، از این حهت در قلب مردم جای دارد.
به باور او، امام خمینی(ره) در برابر استکبار جهانی و دشمنان آشتیناپذیر، شخصیت بارزی بوده که بیداری علمای جهان اسلام به خصوص افغانستان مرهون کارنامه های درخشان حضرت امام بوده است.
مولوی حقپرست اضافه کرد که علمای افغانستان پیرو دین اسلام هستند و حضرت امام خمینی نیز یک مسلمان و مبارز واقعی بود و سرمشقی برای علمای افغانستان شد و شخصیت او منحصر به انقلاب اسلامی ایران نمی شود؛ بلکه به تمام ممالک اسلامی تعلق دارد به خصوص افغانستان که در همسایگی ایران قرار دارد و ارتباط تنگاتنگ مذهبی، فرهنگی و سنتی بین دو کشور وجود دارد. از این جهت امام خمینی تاثیر بهسزایی بر افغانستان داشته و قابل تقدیر است.
او همچنین افزود که انقلاب امام خمینی در حقیقت دفاع از مقدسات اسلام بود؛ بنابراین حرکت ایشان همیشه ماندگار است و در قلب علمای مبارز افغانستان جای دارد.
این عالم دینی، امام خمینی(ره) را از علمای طراز اول جهان اسلام خواند و گفت که ایشان موضوعات مهمی را برای اصلاحات جوامع اسلامی ارائه و تلاش کرده تا قدرت را از دست خودکامه ها خارج کرده و در اختیار مردم قرار دهد و به انحصارگرایی خاتمه دهد.
به گفته وی، امام در اوج خودکامگی های افراد مزدور، انگیزه عمیقی برای علمای دین داد تا در برابر طاغوت مبارزه کنند و با مشت واحد در برابر استکبار و استثمار بایستند.
آقای حقپرست گفت که امام از شناخته ترین رهبران جهانی بود نه تنها درعصر خود؛ بلکه پس از 40 سال نیز کارنامه های او همچنان راهگشا است و آثار و کتب او دربخش های مختلف اعم از عرفان، فقه و اصول و فلسفه، سیاست و اجتماع الگو می باشد.
به باور این عالم دینی، امام از فرزندان صدیق اسلام و الگوی مبارزات حق طلبانه بوده که در راستای عزت و سربلندی مسلمانان کار کرد و با اندیشه تابناک و مبارزات بی امان خود توانست توطئه های دشمنان آشتی ناپذیر اسلام را با استقامت دادن علمای دین خنثی کند.
به گفته او امام فراتر از زمان می اندیشید و آینده نگری عمیقی داشت؛ پس تکریم و تمجید از چنین شخصیت های بزرگ جهانی بر هر مسلمان و مؤمن از مسئولیت های انسانی و اسلامی است.
این عضو شورای اخوت اسلامی در پایان تاکید کرد که از نگاه اخلاقی، امام خمینی(ره) از شخصیت های طراز اول جهان اسلام بوده و جلسات بزرگی در حوزه علمیه قم داشته است، از این جهت می توان ایشان را یک انسان نسبتاً جامع گفت و شخصیت او هرگز قابل انکار نیست.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند؛ بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و جهادی در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
استاد دانشگاه هرات: امام خمینی حامی مهاجرین افغان بود
عبدالمجید صمیم؛ استاد دانشگاه و کارشناس مسایل دین در هرات، دیگر سخنران وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مساله افغانستان» بود.
او در بخشی از سخنان خود با اشاره به جوانب مختلف شخصیت امام خمینی، خاطرنشان کرد: در کنار اینکه ایشان علم و دانش وافر داشتند همواره به فکر این بودند که از مستضعفان جهان و مردمان محروم در گوشه و کنار جهان حمایت کنند چنانچه از انقلاب اسلامی افغانستان حمایت کردند و حمایت آنها حمایت کمنظیری بود.
استاد صمیم علاوه نمود: در زمانی که حضرت امام در ایران حیات داشتند پذیرای میلیون ها مهاجر افغانستانی بودند که بر اثر هجوم نیروهای اتحاد جماهیر شوروی مجبور شدند خانه و کاشانهشان را ترک نموده و به جمهوری اسلامی ایران پناهنده شوند و جمهوری اسلامی ایران با رهبری امام خمینی پذیرای خوبی برای مهاجرین بود و فضای کار و فعالیت های مختلف برای مهاجرین افغان فراهم بود.
وی همچنین گفت که امام خمینی(ره) از پیروزی جهاد مردم افغانستان و حمایت از مجاهدین حمایت سیاسی، مادی و معنوی کرد.
رجایی: انتقاد از فراموشی بیانات امام خمینی(ره)؛ روزگار ما نیازمند تحلیل اندیشههای امام است
محمدسرور رجایی؛ پژوهشگر شناخته شده افغانستانی و نویسنده کتاب «در آغوش قلب ها؛ اشعار و خاطرات مردم افغانستان درباره امام خمینی(ره)» برای اولین بار با نام حضرت امام خمینی(ره) پیش از جهاد اسلامی افغانستان آشنا شده بود، اما این آشنایی در دورانی که مجاهدین علیه حکومت وابسته به اتحاد جماهیر شوروی قیام کردند، بیشتر شد و به یک شناخت رسید.
محمد سرور رجایی که از تهران در این وبینار سخن می گفت، با بیان این که سخن گفتن درباره شخصیت حضرت امام خمینی(ره) بسیار سخت است، گفت که این شخصیت بزرگ در همه لایحه های اجتماعی کشورهای منطقه و حتی جهان، جایگاه ویژه ای داشت.
وی خاطرنشان کرد که برای اولین بار با نام حضرت امام خمینی(ره) پیش از جهاد اسلامی افغانستان آشنا شده بود، اما این آشنایی در دورانی که مجاهدین علیه حکومت وابسته به اتحاد جماهیر شوروی قیام کردند، بیشتر شد و به یک شناخت رسید.
این فعال فرهنگی شناخته شده مهاجرین در مورد شناخت خود از امام خمینی(ره) ادامه داد: "به باور من شخصیت امام خمینی(ره) منحصر به یک کشور و دو کشور نیست، بلکه حضرت امام ارتباط عمیق فکری با تمام کشورهای منطقه و مردم ستم دیده این کشورها داشت".
وی در مورد جایگاه امام خمینی(ره) در بین مردم افغانستان به چند خاطره از گذشته اشاره کرد و گفت که اگر در لایحه های جهادی و اجتماعی خود بررسی کنیم، اتفاق های بسیار درخشانی درباره شناخت و ارادت مردم افغانستان به حضرت امام رقم خورده است:
"ـ یادم است اولین تصویرهایی که در دوران جهاد اسلامی افغانستان به مردم می رسید، تصویر حضرت امام بود. ما هیچ خانه ای، حتی هیچ هتلها و به قول ما سماوارخانه های بین راهی را در دوران جهاد نمی دیدم که عکس امام در آن نصب نباشد، به نحوی عکس امام یک نشانه بود و این نشانه برای مردم روحیه و انگیزه می داد و قوت قلبی برای مجاهدان بود که می شود با پیروی از تفکرات حضرت امام و با دست خالی، با دولت کمونیستی وقت و قدرت اول شرق، اتحاد جماهیر شوروی به مبارز پرداخت و پیروز شد و چنین نیز شد.
ـ یادم است که وقتی امام خمینی(ره) رحلت فرمودند، مردم در یک حرکت خودجوش در شهر کابل، پایتخت حکومت کمونیستی وقت افغانستان، به خیابان ها ریختند و عزاداری کردند. دولت وقت نیز ناگزیر شد که سه روز برای حضرت امام عزای عمومی اعلام کند و این ترس از مردم بود، از مردمی که نه شیعه می گفتند و نه سنی، تمام مسلمانان افغانستان اعم از شیعه و سنی یک پارچه به پا خواستند و برای امام خمینی(ره) عزاداری کردند.
ـ آن هایی که نگاهی به تاریخ جهاد اسلامی افغانستان دارند، به یاد دارند وقتی مجاهدان سرافراز یا مردم اهل سنت استان قندهار قیام را آغاز کردند، با این شعار در برابر دولت کمونیستی وقت بود: «مذهب ما حنفی، رهبر ما خمینی است».
ـ یادم است تباستان سال 1368، وقتی فیلم ویدئویی رحلت حضرت امام به پایگاه جهادی ما در بهسود رسید، من مسئول شدم که این فیلم را در بین روستاییان منطقه به نمایش بگذارم و ارادت مردم را در این زمینه بسنجم، برای من خیلی جای تعجب بود، پیش از آن مسأله، ما در هیچ جایی ندیده بودیم که بانوان و آقایان یک روستا در کنار هم جمع شوند و مراسم مذهبی را تجلیل کنند، بلکه مجالس خانم ها و آقایان جدا برگزار می شد، اما وقتی من فیلم رحلت امام را در بسیاری از روستاها به نمایش می گذاشتم، زنان و مردان روستایی مثل یک خانواده دور هم جمع می شدند تا فیلم حضرت امام را ببینید.
ـ وقتی حضرت امام رحلت می کند، مجاهدان اهل تشیع شهر «گردیز»، که تنها پایگاه جهادی اهل تشیع در استان پکتیا، که یک استان کاملا اهل سنت نشین افغانستان است، مراسم عزاداری برگزار کردند که تمام رهبران و فرماندهان جهادی آن زمان در این مراسم شرکت نمودند و حتی تسلیت گفتن. بسیاری از فرماندهانی که در آن روز سخنرانی کردند، بر یک نکته تأکید داشتند، و آن، این که امام خمینی(ره)، تنها رهبر تشیع افغانستان نیست، بلکه ایشان می تواند رهبر کل مسلمانان افغانستان باشد، و این نشان دهنده آن است که امام در قلب مردم افغانستان ریشه دوانده بود و هنوز هم این ریشه های محبت و ارادت استوار است".
محمد سرور رجایی با توجه به شرایط کنونی کشورهای منطقه و جهان، تصریح نمود، نگاهی که امام به جهان اسلام و به خصوص به مسأله افغانستان داشت، در روزگار ما باید بیشتر تفسیر شود و فرهنگیان، اهالی قلم و اهالی سیاست باید بیانات حضرت امام را تحلیل و تفسیر نمایند، زیرا به گفته وی، چنانچه ما به رهنمودهای حضرت امام بیشتر فکر و تدبر کنیم، بسیاری از سختی های امروز ما برطرف خواهد شد و یقینا بسیاری از مشکلاتی که امروز به واسطه ندانم کاری های شماری از مسئولان در فراروی ما قرار گرفته و ما را دچار سختی کرده، دیگر وجود نخواهد داشت.
بر این اساس، وی بار دیگر تأکید کرد که در روزگار کنونی ما نیاز شدیدی به تفسیر و تحلیل شخصیت و تفکرات حضرت امام وجود دارد؛ "ما نیازمند تفکر، نگاه عمیق و آن دشمن شناسی حضرت امام هستیم و مسئولان و فرهنگیان باید با تأسی از فرمایشات ایشان در جهان کنونی کار کنند".
این فعال فرهنگی شناخته شده مهاجر با ابراز تأسف در مورد وضعیت افغانستان گفت: "من خیلی متأسف هستم که در روزگار ما، برخی، نگاه های کشورهای منطقه و مسئولانی که دچار تزلزل فکری هستند را بیشتر مورد بررسی قرار می دهند، اما نگاه های شایسته و بیانات حضرت امام را فراموش کرده و چنین است که دچار سختی شده ایم".
وی در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان نمود: "قطعا دشمنان مشترک ما؛ دشمنان زبان و فرهنگ مشترک ما، به عنوان یکی از نشانه ها، در صدد تخریب روحیه دوستی ملت ایران و افغانستان هستند که یکی از این نشانه ها، نام نامی حضرت امام است که می تواند اگر در بین جامعه ما، چه اهل سنت و چه شیعه درست بررسی شود، می تواند جایگاهی را برای وحدت و همدلی بیشتر رقم بزند".
رجایی تأکید کرد که چنانچه امروز تفکرات حضرت امام خمینی(ره) دقیق بررسی شود، این توانمندی و قدرت را دارد که تمام ملت های حق طلب منطقه را راهنمایی و رهنمود بدهد.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور/اردیبهشت این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
مولوی آخندزاده: مردم افغانستان قدردان خدمات امام خمینی هستند
مولوی سید احمد آخندزاده؛ رییس دفتر شورای اخوت اسلامی در هرات نیز در وبینار «امام خمینی(ره)؛ انقلاب اسلامی و مساله افغانستان» گفت که حضرت امام(ره)، شخصی بود که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و بیشتر از 40 سال میشود که همان خط امام جریان دارد.
وی افزود: امام خمینی با مجاهدت و مقاومت و در نتیجه پیروزی که داشت به تمام جهانیان به اثبات رساند که اگر کسی در راه خدا حرکت کند به زودترین فرصت به پیروزی میرسد.
رییس دفتر شورای اخوت اسلامی در هرات علاوه نمود: مردم مجاهد افغانستان قدردان خدمات شایسته حضرت امام خمینی هستند و این شخصیت بزرگ تاریخی را هرگز فراموش نمیکنند.
مولوی آخندزاده با اشاره به خدمات ایران به مهاجرین افغان در پرتو فرمایشات امام خمینی، اظهار داشت: همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، افغانستان شاهد کودتای ننگین سال 57 به سرکردگی ایادی خلق و پرچم بود و همین امر بود که انقلاب به وجود آمد و سبب آمدن 180 هزار قشون سرخ در افغانستان شد و صدها هزار نفر از افغانستان به ایران مهاجر شدند و جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی با شعار «اسلام مرز ندارد» از برادران مسلمان افغانستانی شان به گرمی استقبال نمودند و آنها مثل اتباع ایرانی از تمام خدمات و امتیارات برخوردار شدند.
مدیر مدرسه شیخ سلطان: نسل امروز با برنامهریزی راه امام را ادامه میدهند
شیخ باقر سلطانی؛ مسئول مدرسه علمیه شیخ سلطان در ولایت بلخ در وبینار با اشاره به خدمات ایران به مهاجرین افغان در پرتو فرمایشات امام خمینی، گفت وقتی امام خمینی(ره ) به ایران آمد در ابتدای انقلاب، دچار مشکلات زیادی شد. آن زمان گروهکهای تروریستی غرب و همچنین رژیم مستبد صدام به طور مستقیم بر ایران حمله کردند. امام خمینی در حالیکه دچار مشکلات فراوان بود هیچگاه هدف اصلی اش که نجات دادن انسان ها از زیر بار استعمار و استبداد بود را فراموش نکرد.
شیخ باقر سلطانی مدیر مسوول مدرسه علمیه شیخ سلطان در ولایت بلخ با اشاره به آیه 7 سوره مبارکه محمد در قرآن کریم که میفرماید: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم﴿7﴾" یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد، گفت: جای شک نیست که خداوند متعال برای هدایت انسانها و راهنمایی بشریت بعد از پیامبر، علما را موظف کرده است.
زمانی که جامعه انسانی دچار ظلم و استبداد شود، مردم مستضعف ضربه اول را میخورند و به نیستی کشانده خواهند شد؛ در چنین وضعیتی وظیفه هر یک از انسانهای آزادهخواه مخصوصاً علمای بزرگ است که جامعه بشریت را از زیر بار ظلم نجات دهند و نمونه بارز آن را میتوان به عنوان الگویی نمونه از امام خمینی(ره) یاد کرد.
سلطانی گفت: امام خمینی (ره) علاوه بر اینکه متخصص فقه، اصول، فلسفه و عرفان اسلامی بود، یک سیاست مدار ماهر و برجسته، انسانشناس و جامعهشناس کامل بود که در بحران زمان خودش، به موقع عمل کرد.
شیخ باقر سلطانی مدیر مسوول مدرسه علمیه شیخ سلطان در ولایت بلخ، که در این وبینار سخن میگفت، تصریح نمود: هنگامیکه امام خمینی (ره) بر علیه رژیم پهلوی برخواست و مردم ایران را در مقابل شاه مستبد کشورشان وادار به قیام کرد، زمانی بود که استکبار جهانی مخصوصا امریکای جنایت کار از رژیم شاه پهلوی حمایت میکرد.
مدیر مدرسه شیخ سلطان ابراز داشت که امریکا در منطقه نیز از بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی اسرائیل بود و با توجه به اینکه شاه ایران دارای نیروی مجهز هوایی و زمینی در سطح خاور میانه بود، اما امام خمینی (ره) بدون داشتن تجهیزات جنگی با تکیه به خداوند بزرگ و اعتماد به مردم خود در برابر چنین رژیمی قیام کرد و مردم را وادار به این کارکرد تا حکومت 2500 ساله پهلوی را سرنگون کنند.
نامبرده گفت: امام خمینی تنها به این موضوع بسنده نکرد، بلکه رهبری تمام شیعیان و مسلمانان آزادیخواه جهان را به عهده گرفت.
وی افزود؛ وقتی امام خمینی (ره) به ایران آمد و حکومت را به دست گرفت، در ابتدای انقلاب دچار مشکلات زیادی شد. آن زمان گروهکهای تروریستی غرب همچنین رژیم مستبد صدام به طور مستقیم بالای ایران حمله کردند.
به گفته او، امام خمینی در حالی که دچار مشکلات فراوان بود، هیچگاه هدف اصلیش که نجات دادن انسانها از زیر بار استعمار و استبداد بود را فراموش نکرد. زمانیکه صدام با تمام نیروهای خود وارد خاک ایران شد و حمله کرد، امام دچار مشکل گردید.
او علاوه کرد، در همین حال سفیر جماهیر شوروی خدمت امام خمینی آمد و وی را در جریان گذاشت که بنا است نیروهای روسیه وارد خاک افغانستان شوند. با توجه به مسئولیتی که امام خمینی داشت، سفیر روسیه را منع کرد و گفت: "شاید هر قدرتی بتواند افغانستان را اشغال کند، اما هیچگاه نمیتواند بر افغانستان مسلط گردد. مردم و ملت مجاهد افغانستان میتوانند نیروهای خارجی را بیرون برانند".
سلطانی گفت: امام خمینی (ره) با این که دچار مشکلات فراوانی از سوی غرب بود، ولی در برابر خواسته شرق یعنی اتحادیه جماهیر شوروی سابق جواب منفی داد.
این آگاه مسائل دینی گفت که امام راحل از مهاجرین افغان در ایران حمایت کرد و مهاجرین را همانند شهروندان ایرانی از تمام خدمات مستفید ساخت و حامی سیاسی مجاهدین افغانستان نیز بود.
مدیر حوزه علمیه شیخ سلطان تاکید کرد: هنگامی که وزیر خارجه روسیه نزد امام خمینی (ره) آمد و میخواست امام خمینی را وادار کند که از مجاهدین افغانستان حمایت نکند و به او وعده داد که در مقابل حمایت نکردن از مجاهدین افغانستان، هیچگاه موشکهای دور بورد در اختیار حکومت صدام قرار ندهند، تا مبادا تهران مورد اصابت قرار بگیرد. امام خمینی به وزیر خارجه جماهیر شوری جواب رد داد و وظیفه خود دانست که از مجاهدین افغانستان حمایت کند.
این عضو شورای اخوت ولایت بلخ بیان کرد که امام خمینی (ره) نه تنها از مردم و مجاهدین افغانستان حمایت کرد، بلکه از تمامی مردم مستضعف شیعه و اهل سنت که در سرتاسر جهان نیاز به حمایت داشتند، اعلام حمایت کرد.
وی ابراز داشت: امام خمینی (ره) برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین حمایتهای فروانی انجام داد. ازجمله کارهای بزرگ و به یاد ماندنی امام، موضوع جمعه آخر رمضان است که به نام روز "جهانی قدس" نامگذاری کرد. سالها از رحلت امام گذشته است اما تمام مسلمانان آزادیخواه جهان آخرین هفته ماه رمضان را به عنوان روز قدس تجلیل میکنند و در برابر حکومت جنایت کار اسرائیل شعار میدهند و حمایت خود را از مردم فلسطین اعلام میکنند.
سلطانی گفت: امام خمینی با شعار "ان المومنین اخوه" توانست بین جوامع اسلامی به خصوص مذاهب تشیع و تسنن وحدت شیعه و سنی را ایجاد کند و یکپارچگی را بین آنان بوجود آورد و این باعث شد که مقاومتهای فراوان در برابر کشورهای استکبار جهانی برای شیعه و سنی به وجود بیاید.
وی در ادامه بیان داشت: چنانکه شاهد اتحاد شیعه و سنی در لبنان هستیم که در مقابل اسرائیل مقاومت میکنند. با این طرز تفکر مردم شیعه و سنی توانستند در یمن مقاومت کنند و نیز این راه در کشورهای سوریه و افغانستان ادامه خواهد داشت.
این عضو شورای علمای ولایت بلخ میگوید: طرز تفکر امام بود که در قلب تمام مسلمانان جا داشت و تمام مردم او را دوست داشتند. زمانی که حضرت امام در بستر بیماری افتاد، هزاران انسان در افغانستان و کشورهای دیگر روزه گرفتند و برای صحتمندی امام دعا کردند.
سلطانی تصریح کرد: همانطور که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در تمام شهرها مخصوصا شهر مزارشریف جلسات بزرگ و عظیمی با توزیع صدها کیلو برنج پخته برگزار شد، تا مردم مستفید شوند؛ هنگام رحلت امام خمینی (ره) که مصادف با حکومت نجیب بود نیز در کابل مزار و دیگر شهرهای افغانستان جلسات بزرگ عظیمی برای یاد بود او برگزار گردید.
وی ابراز داشت که در یک کلام میتوان گفت راه امام خمینی (ره) ادامه دارد و اهداف او که مقابله با استکبار بود را، نسل امروز از شیعه و سنی با پلان و برنامهریزی ادامه خواهند داد.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور/اردیبهشت این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیامها، علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچمدار مبارزات اسلامی در لایههای مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
رهبر حزبالله افغانستان: خدمات ایران به مجاهدین افغانستان فراموش نمیشود
رهبر حزب الله افغانستان در این وبینار گفت: اگر زمان را به عقب ببریم ما در سال 1357 در این منطقه شاهد دو کودتا و یک انقلاب بودیم.
وی افزود: کودتا در پاکستان و انقلاب در افغانستان و ایران که در هر یک از این کشورها ابعاد خاص و نتایج ویژه خود را داشت.
احمدعلی غوردروازی علاوه کرد: در افغانستان انقلاب با کودتای نورمحمد ترکی شروع شد که البته مردم افغانستان آمادگی برای انقلاب و نهضت نداشتند؛ چون خود انقلاب مقدمات و آگاهی نیاز دارد و سخت نیازمند یک زعیم ملی است.
وی افزود: چون کودتا در افغانستان شکل گرفت و مردم افغانستان بدون اینکه به فکر سازمان تشکیلاتی گروهی، حزبی و رهبری باشند شرعا وظیفه دانستند تا در برابر شوروی قیام کنند؛ اما در ایران بحث انقلاب بود؛ علما متفکرین و روشنفکران ده ها سال کار فرهنگی و تشکیلاتی و ارزشی کرده بودند و علیه رژیم رضا شاه به رهبری حضرت امام خمینی(ره) آگاهانه انقلاب کردند.
وی همچنین گفت: مردم افغانستان بدون اینکه حتی اندک شناختی از رهبران تنظیمیشان داشته باشند سلاح بهدست گرفتند و علیه روس ها جنگیدند به همین دلیل است که «ما در افغانستان چه در دوران انقلاب و چه پس از آن مشکلاتی را داشتیم و در حال حاضر هم همان مشکلات را داریم».
این فعال سیاسی در هرات اذعان داشت که «هنوز هم ما فاقد یک زعیم ملی هستیم که مردم افغانستان نسبت به آن اعتماد کنند و از آن اطاعت و تبعیت نمایند».
آقای غوردروازی گفت که ایران از لحاظ تشکیلاتی و مبارزاتی این مشکل را نداشت یعنی زعیم ملی و زعیم دینی آمده بود و رهبری سیاسیشان را بهدست گرفته بود.
وی علاوه نمود: وقتی ما ایران و افغانستان را مقایسه میکنیم میبنیم که افغانستان هم مشکلات خاص خود را داشت و ایران هم مشکلات خاص خود را و جریان های ضد انقلابی بود و از آن جاییکه رهبری در راس هر دو جبهه قرار داشت، مبارزه نمود و توانست حکومت خود را با ثبات و با برنامه ریزی دقیق دوام بدهد.
به بیان قاری غوردروازی، در شروع کودتا در افغانستان و آمدن نیروهای اشغالگر روسی به کشور و بر اثر جنگ های شدید، جمع کثیری از مردم افغانستان به ایران مهاجر شدند و جریان های سیاسی و جهادی در آنجا دفاتر داشتند که مشخصا دولت جمهوری اسلامی ایران از مهاجرین افغانستان به عنوان یک حامی و پشتیبان حمایت کرد و توانست جبهات قوی را حمایت کند و تاثیر خاصی بر روند نظامی و سیاسی افغانستان داشته باشد.
رهبر حزب الله افغانستان در پایان افزود: وقتی بررسی میکنیم اثرات انقلاب اسلامی افغانستان در رویدادهای جهادی و مجاهدین افغانستان مشخصا نحوه همکاری جمهوری اسلامی ایران در دوران انقلاب برای مجاهدین در پیشبرد امور جهادی، تاثیر مثبت و والایی داشته که هیچگاه مجاهدین نمیتوانند آن خدمات جمهوری اسلامی ایران را در دوران انقلاب و دوران اشغال روس ها فراموش کنند.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد..
رایزن فرهنگی ایران در افغانستان: انقلاب اسلامی، معجزه قرن است
غلامحسین شیرزاد رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران میافزاید: در دورانی که دنیای اسلام و مسلمانان تحقیر میشدند و عزت و کرامت از آنها گرفته شده بود، چون توسط مکتب قرن که دین را منحصر در فرد دانسته بود و تاکید میکرد که مسئله دین را فرد میتواند در خانه انجام دهد و نیز مکتب کمونیستی دین را افیون ملتها میدانست و همچنین در زمانی که قدرتهای غربی و شرقی بر دنیای اسلام حاکم بود، حضرت امام قیام میکند و با تکیه بر خدا و مطرح کردن اسلام درعصر جدید و با نگاه جدید و تعریف جدید باعث انقلاب جدیدی میشود.
به گفته وی، از دید شخصیتهای بزرگ دینی، حضرت امام احیاگر قرن و اسلام ناب لقب میگیرد و اسلام اصیل که گم شده همه مسلمانان به ویژه نسل جوان و علمای جوان بود را احیا میکند.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که در این وبینار سخن می گفت تصریح نمود که در این دوران وقتی که امام (ره) میآید و در برابر نظام شرقی و غربی نظام اسلامی را بنیانگذاری میکند، ملتهای مسلمان درسطوح مختلف چه دولتها، چه مردم و چه جریانهای سیاسی و چه شخصیتهای سیاسی و دینی و شخصیتهای فعال در نهضت و انقلاب حضرت امام (ره) را به عنوان الگو میپذیرند، بویژه مردم قهرمان افغانستان امام را الگو قرار میدهند و میدانند که در دورانی که در افغانستان نظام کمونیستی حاکم است و اسلام را به حاشیه بردهاند، امام نظام جدیدی را مطرح کرده است که مطابق عقیده هر مسلمانی است.
شیرزاد میافزاید: امام به تمام ملتها اعتماد به نفس و خودباوری داد؛ پیامهای جدی و اساسی و هویتی را مطرح کرد که همه مسلمانان باید برگردند به ریشههای اصلی آن، شعار نه شرقی و نه غربی سر داد و حکومت اسلامی را مطرح کرد. این شعارهای امام و پیامهای ایشان در واقع گم شده همه مسلمانان، مبارزین و جنبشهای آزادیبخش اسلامی بود.
او همچنین بیان داشت: وقتی که امام در نجف حضور داشت، اندیشه و مکتب جدید را پایهگذاری کرد که در آن دوره شخصیتهای زیادی به خصوص علمای جوان از افغانستان در نجف حضور داشتند و حضرت امام یک رابطه عاطفی و احساسی و قلبی با آنها برقرار کرده بود، از همان دوران پیام حضرت امام (ره) به شخصیتهای افغان، پیام انقلابی بود.
او در خصوص راز ماندگاری انقلاب اسلامی گفت: راز ماندگاری انقلاب امام همان ایجاد انقلاب است، زیرا عوامل ایجاد عوامل دوام نیز است، وقتی که اسلام و حضور مردم در صحنه در آن زمان مطرح بود، بعد از رحلت امام نیز همه اینها در صحنههای سیاسی اجتماعی بودند و پرچم امام خمینی اکنون در دست توانمند امام خامنهای است و با توان و تاثیرگذاری بیشتری در دنیا ادامه پیدا میکند.
وی تاکید کرد که تاثیر انقلاب و اندیشه امام در ذهن مردم افغانستان نیز اکنون عمیقتر شده است؛ زیرا ارتباط امام در دوران حضورشان در نجف با شخصیتهای افغان عمیق بود و امروز نیز ارتباط مقام معظم رهبری ارتباطی محکم با مردم افغانستان است و به شدت اهتمام دارد به مسائل افغانستان و همچنین مردم قهرمان افغانستان نیز از ایشان الگو میگیرند.
شیرزاد علاوه کرد: مقام معظم رهبری شناخت و نگاه عمیقی به افغانستان دارد و با تمام وجود از ملت مسلمان افغانستان دفاع میکند، همانگونه که امام خمینی در آن شرایط حساس که درگیر جنگ نیز بود با شهامت تمام تجاوز شوروی به افغانستان را محکوم میکند و از افغانستان دفاع میکند و این دفاع همچنان ادامه دارد.
به گفته او، اولین پیامی که امام مطرح کرد و امام خامنهای نیز تاکید میکند، این است که همه ملتهای مسلمان بویژه ملت زخم خورده افغانستان باید توکل بر خدا کنند و به وعدههای خداوند در قرآن و نصرت پیروزی با تمام وجود اعتقاد داشته باشند.
پیام دوم امام، پیام وحدت و انسجام است؛ اینکه میگویم امام احیاگر اسلام ناب هست، دلیلش این است که ایشان بر وحدت مسلمانان تاکید میکرد، از این جهت معروف شد به احیاگر اسلام با رویکرد وحدت و انسجام، حضرت امام خامنهای نیز تاکید میکند که اگر ملتهای مسلمان بر چالشهای موجود جامعه پیروز شوند، باید وحدت داخلی را با در نظرداشت قومی مذهبی و دینی خود، رعایت کنند.
از دید وی، پیام سوم امام، پیام پرهیز از اختلافات است، بنابراین ما باید از تمام اختلافات عبور کنیم، زیرا مسلمانان از هر مذهبی که هستند، آنقدر مشترکات مبنایی محکمی دارند که باید از اختلافات جزئی عبور کند و اگر از اختلافات پرهیز کردیم و به وحدت رسیدیم، عامل موفقیت و پروزی ما خواهد بود.
پیام دیگر امام خمینی (ره) و امام خامنهای دشمن شناسی است، یعنی ملتهای مسلمان باید دشمن خود را بشناسند، تا زمانی که ما دوست را از دشمن تشخیص ندادیم، گرفتار این چالشها هستیم و در عین حال به دشمن شناخته شده هیج وقت نباید اعتماد کنیم. افزون بر آن توانمندی داخلی را در مبارزه با چالشها باید بیشتر کنیم و یکی از این توانمندیها این است که از فرصتهایی که دراختیار مسلمانان بویژه ملت قهرمان افغانستان است، استفاده شود و آن فرصت نسل جوان است و افغانستان یک کشور دارای نسل جوان است و باید به این جوانان اعتماد شود.
پیام عمده دیگر امام مقاومت و پایداری است و مسلمانان جز پایداری هیچ راهی در غلبه بر چالشها ندارند و پیام اساسی امام نیز مبارزه با نظام سلطه و زیر بار ظلم نرفتن است، مقاومت و پایداری در مقابل مشکلات و چالشها است و امروز هم گفتمان غالب در دنیا مقاومت در برابر نظام سلطه است.
شیرزاد ادامه داد: پیام عمده دیگر امام (ره) این است که از دشمن نباید بترسید و ابهت و اقتدار نظام سلطه را باید بشکنید و ملت قهرمان افغانستان این ظرفیت را دارد و از ملت جمهوری اسلامی ایران تجربه دارد.
به گفته او، همانگونه که ملت ایران ابهت امریکا را در ایران شکست، ملت افغانستان ابهت ابر قدرت شرق را شکست و این در حقیقت یک پیروزی معجزه آسا بود، از این جهت انقلاب اسلامی معجزه قرن نام گرفت.
شیرزاد اضافه کرد: افغانستان یک تاریخ تمدنی قدیم دارد و باید به داشتههای خود تکیه کند و یکی از آن داشتهها مبارزه با نظام سلطه و اشغالگر است، چه این اشغال توسط شوروی باشد، انگلیس و یا امریکا.
استقلال خواهی یکی از پیامهای عمده امام خمینی و امام خامنهای است و ما باید با الهام از این پیامها دنبال عزت و انسجام باشیم و ملت ایران یقیناً دنبال وحدت امت اسلامی هست و دنبال این هستیم که تمدن نوین اسلامی را بر پایه دستورات قرآن و اسلام بر پا کنیم و رسیدن به این هدف هیچ راهی ندارد جز اینکه بصیرت داشته باشیم و دشمن را بشناسیم و اندیشه مقاومت را در زندگی خود پیاده کنیم و از همه مهمتر با فرهنگ اسلام و قرآن بیشتر آشنا شویم.
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور/اردیبهشت این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.
واحدی: انقلاب امام خمینی(ره) عامل بیداری و خودباوری مسلمانان شد/ با رهبری مدبرانه امام خامنه ای امت اسلامی در حال شکل گیری است
دکتر علی واحدی، فعال فرهنگی اجتماعی شناخته شده مهاجر در ایران که در این وبینار سخن می گفت، تأکید کرد که پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری رهبر فقید جهان اسلام، حضرت امام خمینی(ره)، در عصر معاصر یک حرکت و یک حادثه سرنوشت ساز برای بشریت خصوصا امت اسلامی بود، زیرا پیروزی انقلاب اسلامی با حمایت ملت مسلمان ایران و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی، معادلات جهانی را به نفع اسلام رقم زد.
وی با بیان این که عصر حرکت انقلابی امام خمینی(ره)، عصر دین زدایی، اسلام ستیزی و حاکمیت دو ابرقدرت شرق و غرب بود، خاطرنشان کرد که پیروزی انقلاب اسلامی در چنین عصری، سیطره و حاکمیت دو ابرقدرت را به چالش کشید و تبعات سرنوشت سازی برای کشورهای اسلامی، به خصوص برای افغانستان به وجود آورد.
این فعال فرهنگی اجتماعی در مورد افغانستان ادامه داد که به فاصله یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حادثه کمرشکنی علیه دولت کمونیستی وقت افغانستان روی می دهد، قیام 24 حوت مردم هرات.
وی ادامه داد که چون ملت افغانستان خصوصا ولایت هرات به دلیل همجواری با ایران، جریان انقلاب اسلامی و پیام های حضرت امام(ره) در این کشور را رصد می کرد، در طول یک ماه الگوگیری کردند و قیام نمودند و موفق شدند برای چند روز حاکمیت دولت کمونیستی کابل را در ولایت هرات ساقط کنند.
دکتر واحدی تصریح نمود که حضرت امام خمینی(ره) سرباز و اسلحه صادر نکرد، بلکه طرز تفکر ایشان بود که در ظرف یک ماه سبب شد یک حادثه سرنوشت ساز و کمرشکن برای دولت کمونیستی کابل در هرات رقم بخورد.
وی افزود که به فاصله یک سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، علی رغم این که نیروهای متجاوز روس هم در افغانستان حضور داشتند، قیام سوم حوت 1358 مردم کابل اتفاق می افتد، مردم قیام می کنند، بیشتر مراکز نظامی را فتح می کنند و نزدیک بود که کابل سقوط کند، اما در اثر عدم هماهنگی بین مجاهدین، این قیام سرکوب می شود.
ولی به گفته این فعال فرهنگی اجتماعی، قیام سوم حوت مردم کابل دولت کمونیستی کابل و روس ها را بسیار به وحشت انداخته بود، زیرا مردم شب ها در کابل ندای تکبیر سر می دادند و این ندای تکبیر، دولت کابل را به وحشت انداخته بود.
بر این اساس، وی در یک جمع بندی گفت که جریان انقلاب، روند پیروزی آن و دفاع جدی امام خمینی(ره) از ملت مسلمان و مجاهدین افغانستان توانسته بود به این ملت روحیه بدهد، و آن ها اعتماد به نفس پیدا کنند.
دکتر واحدی در مورد تأثیرگذاری پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در سطح جهانی نیز گفت: "انقلاب ایران عامل بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی و امت اسلامی شد و آن ترس و وحشتی که از سوی ابرقدرت ها بر کشورهای اسلامی حاکم بوده، به خودباوری، خوداتکایی و جرأت امت مسلمان تبدیل شد؛ در نتیجه بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی شروع شد و اکثر حاکمان وابسته و نظام سلطه سقوط کرد و نیروهای انقلابی در کشورهای اسلامی به پیروزی رسید، زیرا به گفته وی، امام خمینی به صراحت اعلام کرد که ابرقدرت ها نمی توانند در برابر اسلام مقاومت کنند، و قدرت آن ها، کاذب و جعلی است، آن ها این توانایی را ندارند در برابر انسجام و وحدت ملت مسلمان مقاومت کنند".
وی در مورد تأثیرگذاری حرکت امام خمینی(ره) در کشورهای غربی نیز خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی در کشورهای غربی و در مسأله جنبش های ضد نژادپرستی و ضد سرمایه داری نیز تجلی کرد. این جنبش وال استریتی که در کشورهای غربی به وجود آمد، یقینا نشأت گرفته از اندیشه ناب امام و تبعات مثبت انقلاب اسلامی بوده و امام خمینی(ره) ثابت کرد بنیان ابرقدرت ها ضعیف بوده و قدرت شان، عنکبوتی است، بنابراین اگر قیامی صورت بگیرد، قطعا سقوط می کنند.
به گفته این فعال فرهنگی اجتماعی، در دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ملت افغانستان نظر به پیام های عمیق امام خمینی(ره)، موفق شدند ابرقدرت شرق را به زانو دربیاورند و به زباله دان تاریخ بسپارند.
وی ادامه تأکید ککرد که بعد از رحلت حضرت امام خمینی(ره)، خلف صالح اش، ولی امر مسلمین جهان، این رهبر فرزانه، مدبر، شجاع و در صحنه، حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) توانست که دامنه انقلاب را به صورت مدبرانه پیش ببرد و امروز می بینیم که امت اسلامی در جهان در حال شکل گیری است.
دکتر واحدی در بخش پایانی سخنان خود ابراز امیدواری که با شکل گیری امت واحده، به زودی شاهد آزادی سرزمین فلسطین و استقلال بیت المقدس باشیم.
وی با بیان این که در شرایط کنونی در کشورهای اسلامی خصوصا در یمن، لبنان، افغانستان، پاکستان، سوریه، عراق و... به صورت بسیار آگاهانه، عاشقانه و قاطعانه از رهنمودهای خلف صالح امام خمینی(ره)، ولی امر مسلمین، امام خامنه ای(حفظه الله) پیروی می کنند، گفت: "امروز شاهد شکل گیری مقاومت در یمن، فلسطین، لبنان و سایر کشورهای اسلامی بنابر توصیه رهبر انقلاب اسلامی هستیم. امروز امام خامنه ای، مروج و حمایت گر اسلام ناب محمدی و حرکت به سوی تشکیل امت واحده و استقلال کشورهای اسلامی به خصوص فلسطین است. بهترین راه این است که مسلمانان دنباله رو رهنمودهای ولی امر مسلمین جهان، امام خامنه ای(حفظه الله) باشند".
این در حالی است که به گفته برگزارکنندگان این وبینار در آستانه چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، حرکت انقلابی امام خمینی(ره) تنها در ایران محصور و محدود نماند، بلکه حرکت او به الگویی برای حرکت های انقلابی و مجاهدانه در سایر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان مبدل شد.
همزمان با اوج مبارزات انقلابی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، افغانستان شاهد یک کودتای کمونیستی در 7 ثور/اردیبهشت این سال بود. به هر مقدار که ایران به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شد، به دلیل رویکردهای ضد باورها و ارزش های دینی مردم افغانستان توسط حکام احزاب خلق و پرچم، نارضایتی های مردمی در کشور ما نیز به خصوص در میان علما و روحانیون و همچنین دانشجویان مسلمان بالا می گرفت و نکته بارز و برجسته این که پیشتاز این قیام ها علما و رهبران جامعه افغانستان بود که درک و شناخت نزدیکی نیز از امام خمینی(ره) و مبارزات او داشتند.
به همین دلیل، در ادامه این مبارزات، امام خمینی(ره) به عنوان یک الگو و پرچم دار مبارزات اسلامی در لایه های مختلف مردمی در افغانستان جا باز کرد.