گزارش تکاندهنده و درد آور؛ مردم آزاری در اردوگاه سلیمان خانی تهران
یکی از مراکز توزیع تذکره برقی اردوگاه سلیمان خانی در تهران است. امروز بخاطر کار اداری به همین مرکز توزیع تذکره رفته بودم.
وضعیت ناگوار، آزاردهنده و ناراحتکننده بود.
متولیان امور چند جوان بی تجربه، کمسن و سال، مغرور، از خود راضی، بی کفایت و ازخود راضی بودند.
برخوردهای کارمندان با مراجعان اغلب خشن، بیادبانه و بدور از شان اداری بود.
مردم مراجعه کننده واقعا کلافه، خسته و ناراضی بودند.
در یک قبل از ظهر شاهد چندین درگیری، دشنام و برخورد فیزیکی و حتی لت و کوب چند نفر از مراجعان توسط برخی کارمندان بودم.
دلیل این بی نظمیها و دعواها کم کاری، نادانی و رفتار توهین آمیز و تحقیر کننده کارمندان این داره است.
بسیاری از هموطنان مهاجری که با هزار زحمت همراه با زن و بچه و اطفال خرد سال شان از راهها و شهرهای دور برای کار اداری به این اردوگاه می روند، چندین روز سرگردان میشوند.
امروز شاهد بودم که کارمندان مهاجرانی که از شهرهای دور آمده بودند، مجبور کردند برگردند تا یک روز دیگر طفل تازه متولد یک هفتهای خود را به همراه بیاورند. این در حالی است که وی گواهی رسمی ولادت داشته و قبلا هم اطلاع رسانی بر الزام حضور چنین اطفالی، نگردیده بود.
من شاهد بودم که فردی تمام فرایند کار اداری اش انجام شده بود، تنها محتاج آخرین مرحله یعنی امضای رئیس اداره بود اما رئیس، به رغم حضور و برخورداری از فرصت، از امضا امتناع کرده به فردا واگذار نمود. این هموطن که از شهرستان دوری آمده بود متحیر بود در این وضعیت کرونایی شب را به کجا سپری نماید.
موارد زیادی دیده میشد که افراد برای یافتن شهود سرگردان بودند اما اداره با بهانهگیری از قبول شهادت شهود بدلیل اینکه قبلا نیز شهادت داده اند، خودداری می نمود.
برخی از علما، شخصیتهای علمی و چهره مشهور فرهنگی هم در صفوف مراجعان حضور داشتند که بخورد سبک و اهانت آمیز کارمندان با آنها، سخت مایه تاثر و دلآزردگی حاضران میشد.
البته از انصاف نگذریم در برخی موارد استثنایی برخوردهای صمیمانهای هم انجام میشد. نمونه آن برخورد با دختر خانم شیک، زیبا و خوش لباس لغمانی بود که دنبال شاهد بود اما یکی از کارمندان ارشد با مهربانی اداره به اداره دنبال شاهد گشت و سر انجام از بیرون برای وی دو نفر شاهد یافت و تا آخر روند کار وی هوای او را داشته و صمیمانه همراهی مینمود. اما این الطاف اختصاصی بود شامل همگان بخصوص طبقه ذکور نمیشد.
به نظر میرسد این وضعیت اسفناک، بخاطر دلایل ذیل است:
1. استخدام نامناسب افراد کم سواد، بی تجربه، از خود راضی و تازه به دوران رسیده؛
2. عدم نظارت مسئولان مافوق بر چگونگی فعالیت اداری و نحوه رفتار کارمندان؛
3. عدم اطلاع رسانی قبلی، درست و به موقع؛
4. نبود نظم اداری و شفافیت در فرایند کار؛
5. عدم رهنمایی درست مراجعان از سوی اداره؛
6. برخورد های خشن، تحقیر آمیز و اهانتبار کارمندان با مراجعان که باعث درگیریهای پیاپی و در نتیجه اطاله روند کار میگردد.
7. شلّگی، بی اطلاعی و نظم ناپذیری برخی مراجعان.
8. تداخل کاری و سردرگمی کارمندان در اجرای لایحه وظایف.
9. نبود دوربین مخفی بر محیط اداری تا در ایجاد نظم اداری و کنترل رفتارها کمک نماید.
10. احساس مالکیت برخی کارمندان نسبت به اداره، تذکره و سرنوشت مردم.